سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۴

نگاهی متفاوت به فیلم GET OUT

آیا فراماسونری برده داری را آغاز کرد؟

فیلم برو بیرون

سینماپرس: مهمترین مساله فیلم که باید به آن توجه کرد و آن را یکی از جدیدترین و جالب‌ترین نکات درباره تاریخ سیاسی غرب در حوزه برده داری دانست مساله فراماسونری و شوالیه‌های معبد است.

شاید هیچ‌گاه به کارکرد سینمای هراس به اندازه زمانی که فیلم GET OUT را تماشا کردم نمی‌شد پی برد. فیلمی از یک سیاه پوست درباره یک سیاه پوست. داستان فیلم بسیار جالب است. دختری سفیدپوست با نامزد سیاه پوست خود برای تعطیلات آخر هفته راهی خانه دختر می‌شوند. بعد از آشنایی جوان سیاه پوست با خانواده نامزدش کم‌کم متوجه این حقیقت می‌شوند که رفتارها و برخوردهای عجیبی در آن خانه در حال رخ دادن است. رفته رفته جوان درمی‌یابد که باید به زودی از خانه بیرون برود چون جانش در خطر است. خانواده نامزد او خانواده ثروتمند باستانی سفیدپوستی هستند که برای ادامه بقا و حفظ میراث خانوادگی خود بخشی از مغز سالخوردگان خود را که حافظه و تیپ شخصیتی آنان است را در مغز سیاه پوستان جوان قرار می‌دهند تا بتوانند تا زمانی که سیاه پوست زنده است حیات و میراث خود را زنده نگه دارند.

فیلم در سایت راتن تومیتوز از ۱۰۰% نمره ۹۹% را دریافت کرد که این خود یک اتفاق عالی برای این فیلم است. یعنی اینکه تمام منتقدین غیر از یک نفر به این فیلم نمره منفی داده است و جالب این است این منتقدسیاه پوست است.

با مطالعه نقدها و صحبت‌های کارگردان فیلم مطمئن شدم که فیلم به نوعی درباره تبعیض نژادی و ظلم علیه سیاه پوستان است. فیلم در زمانی که در حال ساخته شدن بود مصادف با دوران ریاست جمهوری باراک اوباما بود و کارگردان بدلیل اینکه جوی در آن زمان حاکم بود که علیه تبعیض نژادی در زمان رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا فعالیت می‌شود به عمد فیلم خود را راهی اکران و اسکار نکرد تا بیشتر حقیقت سخنش با بیننده آشکار شود و این بهترین کار بود. چون فیلم در دوران ریاست جمهوری ترامپ و با بیشترین هجم رسانه‌ای درباره موضوع تبعیض نژادی و ظلم علیه سیاه پوستان اکران شد.

المان‌های فیلم مانند غرق شدن در فضای لامکان و لازمان به گفته خود کارگردان به معنای خفه شدن سیاهان در جامعه مدرن است. جایی که هیچ سخنی شنیده نمی‌شود و مانند زندان است. البته فیلم سرشار از این نشانه‌ها و المان ها نیست چون تقریبا تمام پیام فیلم به کرات گفته و جدای از لو رفتن بسیار کلیشه‌ای می‌شود.

اما مهمترین مساله فیلم که باید به آن توجه کرد و آن را یکی از جدیدترین و جالب‌ترین نکات درباره تاریخ سیاسی غرب در حوزه برده داری دانست مساله فراماسونری و شوالیه‌های معبد است. یا تمام اینکه درباره فراماسونری و تاریخ آن و خصوصا تاثیر گذاری آن در حوزه سیاست و فرهنگ جهان مقالات و مطالب بی‌شماری گفته شده است و ترجمه‌ها و تالیف‌های فراوانی نوشته شده است ولی هیچ وقت به ذهن کسی رسوخ نمی‌کرد که شاید موضوع مهم حقوقی-سیاسی و تاریخی برده‌داری و تبعیض نژادی نیز ربطی به فراماسونری داشته باشد.

زمانی که «کریس» خود را در تالار انتظار در حالت نیمه بیدار پیدا می‌کند توسط کسی که او را در حراج خریداری کرده است آگاه می‌شود که داستان چیست و قصد ما از عمل جراحی چه می‌باشد. قبل از آن هم با تماشای یک ویدئو که به اعتراف خود کارگردان هم ما را یاد فضای ابتکار دارمای سریال «لاست» می‌اندازد، می‌فهمد که حقیقت چیست. در سکانس پایانی فیلم هم در اتومبیل فراری کلاه‌خود یکی از شوالیه‌های معبد را می‌بیند که برادر نامزدش در ابتدای فیلم یکی از سیاه پوستان را در حالی که آن را به سر دارد بیهوش می‌کند و به ویلای عیانی خانوادگی می‌برد.

این جسارت کارگردان فیلم یعنی Jordan Peele ستودنی است که مساله‌ای را ولو فرضی بیان می‌کند. فرضیه جام مقدس و حفظ میراث فراماسون‌ها که برای حفظ حیات و بقای اعضای اصلی نوادگان مریم مقدس باید جان سیاه پوستان را گرفت و در سرشان وجود کس دیگری را کاشت. این اوج نگاه تحقیر آمیز و خفت بار برای هر انسان سیاه است که تن و جسمش مانند برده‌ای برای روح یک سفیدپوست باشد.

این پدیده در کنار خفقان سیاسی سیاهان و عملیات رسانه‌ای ایشان با عنوان BLACK LIVES MATTER در فضای مجازی و رسانه‌ها منجر به بهتر دیده شدن فیلمی شد که با بودجه چهار میلیون و پانصد هزار دلار ساخته شد ولی فروش ۲۵۵ میلیون تومانی داشت و توانست در چهار بخش مهم بهترین فیلم، بهترین بازیگر و بهترین کارگردانی اسکار نامزد شود و جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غی اقتباسی را از آن خود کند.

آهنگ اصلی Get Out که در پایان فیلم پخش می‌شود، Sikiliza Kwa Wahenga نام دارد که در زبان سواحلی که بیشتر در شرق و مرکز آفریقا رایج است، معنای به فرشته گوش کن را می‌دهد. بنا به گفته‌ی مایکل ابلس، آهنگساز کار، این آهنگ نماد فریاد بردگان و صدای ناله‌ی قربانیان سیاهپوست است که قصد هشدار دادن به شخصیت کریس را دارند. بخشی از ترجمه‌ی متن آهنگ این است: برادر فرار کن. به صدای بزرگان گوش کن. ندای حقیقت را بشنو. فرار کن. جان خودت را نجات بده.

نکته‌ای که در ابتدای یادداشت گفته شد به همین واقعیت اشاره دارد که آثار سینمای هراس می‌توانند ضمن آنکه قصه ترسناک خود را روایت کنند در خلال داستان و رمز و رازها اینچنین سوژه‌ها و ایده‌های بکری را برای اولین بار بگویند و منجر به آن شوند که بعد از آن فیلم‌ها و داستان‌ها بتوانند داستان جدیدی را خلق کنند و حتی محافل تاریخی و سیاسی و فرهنگی درباره موضوعی که تا به حال مغفول و زیر خاک جا مانده بود نفسی تازه کند.

به جرات اثر گذاری داستان سینمای هراس برای گفتن چنین حقایقی بدلیل تعلیق و به کارگیری بیشترین بخش از هوش و حواس بیننده به بهترین شکل ممکن جواب می‌دهد. حال سوال این است: آیا می‌توان بخشی از مهمات تاریخی و سیاسی تاریخ ایران را نیز در قالب یک فیلم ترسناک بیان کرد؟

*رسانه انقلاب

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.