پای صحبت نسل سوم و چهارم انقلاب که بیشترین تجربه تماشای کارتونهای به یادماندنی بعد از انقلاب را دارند و همچنان هم در انواع و اقسام برنامههای نوستالوژیک، آنها را در ۳۰ سالگی شان مرور میکنند، همیشه یک حرف شنیده میشود: «الآن دوست داریم حرفهای خانم خامنه، رضایی و ... رو بشنویم ولی اون موقع دوست داشتیم که زودتر حرفهای اینا تموم بشه و ما کارتون ببینیم.» شاید دلیل این اعتراف این است که آن زمان بزرگترها تصور میکردند که نصیحت و گپ و گفت مجری با بچهها یا برگزاری چند مسابقه مشاعره بسیار آموزندهتر است و «صیرورت کودک» -حرکت جوهری و تحول درونی- اینگونه بهتر رقم میخورد. شاید این تصور بیراه نباشد و مورد استقبال بزرگترها و والدین هم باشد اما جای خالی جذابیت و تطبیق با ذوق رنگی رنگی و پر هیجان کودک هم در آن محسوس بود.
نقاشی متحرک، شخصیتها و اسطورههای داستانی خارق العاده بخش دیگری از روحیات و هیجان کودک را ارضا میکرد و او را با شور و هیجان پای کار برنامههای دیگر هم مینشاند. کودک بیش از هر کس دیگری به تفریح نیاز دارد و در قالب تفریح و بازی این صیرورت تراز انقلاب اسلامی بهتر نهادینه میشود. انتخاب شایسته کارتونهای خارجی در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ تأثیر خوبی روی فرزندان دهه اول انقلاب اسلامی گذاشت و بعد از آن هنرمندان ایرانی به سمت ساخت انیمیشین و کارتون بومی رفتند. هنرمندان که بسیاری از فعالان امروز آن از همین نسل هستند.
وقتی شبکه پویا فعالیت خود را شروع کرد همه خانوادههای ایرانی با گرایشات مختلف که:
۱- از نبود برنامه و کارتون مناسب برای کودکان خود در تلویزیون گلایه داشتند و میدانستند، کودکشان از تلویزیون چیزی فراتر از عموهای فتیلهای، عمو پورنگ، خاله سارا و پنگول نیاز دارد
۲- فرزندشان پای کارتونهای «persian toon»، «my cartoon»، «cartoon ۴u» و ... مینشست
۳- آنهایی که ذائقه کارتونخواهی کودک را با دانلود انیمیشنهای برتر دنیا یا خرید کارتونهای «شانه تخممرغی» -اصطلاحی که در واکنش به توزیع فیلم و کارتون در سوپرمارکتها در رسانهها باب شد - ارضا میکردند
و ...
از تأسیس این شبکه استقبال کردند و موفقیت روز افزون آن را به انتظار نشسته بودند. کمتر خانه پر بچهای یافت میشد که تلویزیون در آن روشن باشد و شبکه پویا مدام روی آنتن آن در چرخش نباشد. تیم قبلی شبکه پویا تا حدی توانسته بود نسبتی در رقابت با شبکههای ماهوارهای ایجاد کند و در حد بضاعت خود بخشی از زمان مخاطب برای تماشای تلویزیون را در اختیار بگیرد. این روند رو به افزایش بود تا اینکه ضرغامی تغییر کرد. مدیران جدید در شبکههای سیما بر سر کار آمدند و یکی از آنها محمد سرشار بود که سابقه خوبی در حوزه کودک و نوجوان در حوزه هنری و محافل دیگر داشت.
سرشار مدت زیادی از عمر خود را بر روی ادبیات کودک و نوجوان، ارتباط با گروههای ایرانی تولید کننده انیمیشن و ... صرف کرده بود. بعد از نشست خبری به نظر میرسد او مانند مدیران قبلی شبکه پویا که حالا نام شبکه کودک برای آن انتخاب شده است، برنامهریزی و سیاستهای جالبی برای تربیت و پرورش کودکان و پر کردن اوقات فراغتشان در نظر گرفته است. این رویه ایجابی و اثباتی وجود داشت تا اینکه ...
تیم اطراف او مدتی در انتقاد از عملکرد سابقون مطالبی بر زبان آوردند و در مقابل بخشی از افراد تیم قبلی هم در برابر عزل و نصبهای او که حق اولیه هم مدیری است، گاردی جدی گرفتند و به انتقاد از او در رسانهها دامن زدند و هزینهها برای سرشار بالا گرفت. دو تیم دلسوز کودک و رسانه ملی که هر دو دغدغه جدی در تربیت کودک اسلامی-ایرانی داشتند، حالا با روحیهای که قیممآبانه جلوه میکرد در برابر هم صفآرایی کردهاند و این تقابل همچنان ادامه دارد. شاید به همین دلیل بود که سرشار بارها در نشست خبری خود به نوعی با محاکمه خبرنگاران تلویزیونی که دوستداران سابق تیم شبکه پویا بودند، مواجه شد. بخشی هم به این علت بود که سرشار در برابر قاطبه تیم قبلی با سیاست پیش نرفته بود و رویه انتخابی خود او در تغییر مدیران این هزینهها را برایش ایجاد کرد.
طبق برنامهریزی اعلامی محمد سرشار مدیر شبکه کودک و نوجوان قرار بود که با راهاندازی و آغاز به کار این شبکه برنامههای جدید کانال «خردسال» از ۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش یابد و سهم برنامههای ایرانی در آن از ۳۰ درصد به ۵۰ درصد برسد و این کانال تا ساعت ۱۴ اقدام به پخش برنامه برای گروه سنی خردسال کند. سرشار قائل به این بود که انیمیشن کافی نیست و برنامههای مجریمحور، مسابقه و ... نیز برای کودک مورد نیاز است و از ساعت ۱۴ به بعد این شبکه تبدیل به شبکه کودک میشود. این رویه میتوانست مکمل عملکرد تیم قبلی باشد، اما این بحث به حاشیه رفت.
حالا ماجرا برای سرشار سختتر از گذشته شده است و صحبت از عملکرد او میشود. عبارت «پخش آزمایشی» در گوشه قاب شبکه کودک برای رسانههایی که با عناوین پرطمطراق در نشست خبری او و انتقاد جدی از رویه دوره گذشته مواجه شدند، چندان پذیرفته شده نیست و چند هفتهای است که چند رسانه شمشیر از رو بسته و وضعیت فعلی این شبکه را در حد یک تغییر نام تفسیر میکنند. آن ها میگویند چیزی جز تغییر چند ساعت و تفکیک در ساعات پخش برنامهها تا کنون وجود نداشته است و این شبکه تاکنون چیزی جز تکرار برنامههای شبکه پویا برای ارائه نداشته است.
منتقدان سرشار میگویند: «با شروع پخش برنامههای «کانال خردسال» تنها شاهد تکرار انیمیشنهایی از جمله «خرس کوچولو»، «روباه کوچولو»، «نقاش کوچولو»، «بزرگ و کوچک» و ... در این شبکه هستیم که تنها ۲ ساعت برنامه را در بازده ۶ ساعته پخش خود قرار داده و آن برنامهها هم برای خردسالان در روزهای آینده تکرار میشود و این احساس خستگی و عدم تنوع یابی در شبکه برای خردسالان به وضوح به چشم میخورد. «کانال کودک» هم که از دیگر تقسیمات این شبکه بوده است چیز فراتری از کانال خردسال نداشته و ندارد و در این راستا برنامههای این کانال شامل انیمیشنهایی است که پیش از این مخاطبان در شبکه پویا میدیدند؛ برنامههایی مانند «پاندای کونگفوکار»، «قهرمان تنیس»، «رود رانر»، «قصههای آسمانی» و ... که از جمله انیمیشنهایی است که برای کودکان و نوجوانان این شبکه روی آنتن شبکه پویا میرفت.»
شاید این قضاوت رسانهها عجولانه باشد. شاید بتوان با مرور مسائل طرح شده این رسانهها به این نتیجه رسید که اشکالات طرح شده جدی نیست و جز چند مورد سلیقهای و جزئی چیزی برای عرضه ندارد. اما بخشی از راه افتادن این موج انتقادی علیه شبکه کودک به دلیل بالا بردن توقع رسانهها در آن نشست خبری است.
برخی معتقدند که کل موجودى برنامههای «خردسال» ایرانى و خارجى سازمان صداوسیما پاسخگوی ٦ ماه پخش برنامه این شبکه هم نیست و به نظر میرسد این مسأله در صورت صحت، کار را برای سرشاری که زیر ذرهبین رسانهها است سختتر خواهد کرد.
حالا باید منتظر بود و دید که مدیران ارشد این شبکه که «به دنبال کاربردیسازی مطالعات در زمینه نظریههای تربیتی بودند و با تدوین منظومه «صیرورت کودک تراز» که «ضامن رویکرد تربیت محور این شبکه هستند» تا چه اندازه میتوانند در این زمینه موفق باشند. آیا تیم سابق و فعلی به جای تقابل در سانهها و کریخوانی علیه یکدیگر دست در دست هم میدهند و با سازش و همکاری مانع به کوچه یا پای ماهواره رفتن کودکان میشوند یا این تقابل خستهکننده بیبازده ادامه خواهد داشت؟
ارسال نظر