سه‌شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۶:۱۶

حجت الاسلام علوی در گفتگو با سینماپرس:

«درام» غیر از نگرانی و انتظار نیست/ نقش سینما و تلویزیون در تبلور «جامعه مهدوی» انکارناپذیر است

حجت الاسلام سیدکاظم علوی

سینماپرس: حجت الاسلام سید کاظم علوی کارشناس فرهنگی و مذهبی که سالها در بخش های مختلف عرصه سینما فعال بوده است همزمان با ایام ولادت حضرت ولی عصر (عج) معتقد است: درام به غیر از نگرانی و انتظار نیست؛ و انتظار پنجره ای است برای آینده ای روشن برای همگان؛ به همین خاطر من تعجب می کنم چرا فیلمسازان ما کمتر به این معانی می رسند و برای فیلمسازی در این عرصه تلاش چندانی نمی کنند؟

حجت الاسلام والمسلمین سید کاظم علوی فارغ التحصیل سینما از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر و موسس و مدیر گروه مناسبت های ویژه شبکه اول سیما که تاکنون دبیری و داوری بسیاری از جشنواره های سینمایی را بر عهده داشته و در حال حاضر هم به عنوان عضو هیأت انتخاب و مشاور دبیر پنجمین جشنواره فیلم شهر فعالیت می کند در آستانه نیمه شعبان و ولادت با سعادت حضرت امام زمان (عج) طی گفتگویی با سینماپرس در ارتباط با مفهوم انتظار و چگونگی تبیین آن در آثار سینما یی به عنوان یک هنر تأثیرگذار نظرات و دیدگاههای خود را بیان داشت که در ذیل از نظر خوانندگان گرامی می گذرد:

*آقای علوی به نظر شما اساسأ چه مقدار نیاز است که سینما به عنوان یک هنر و رسانه تأثیرگذار در جهان در راستای شکل گیری جامعه مهدوی به مفهوم انتظار بپردازد؟ 

در پاسخ به پرسش شما ابتدا باید ببینیم آیا می شود از انتظار در قالب یک پدیده به عنوان یک متریال برای سینما استفاده کرد یا خیر؟ این موضوعی است که از ابتدای انقلاب اسلامی روی آن بسیار بحث شده است چرا که ما معانی دینی، شیعی و اسلامی زیادی داریم که قابلیت زیادی برای آنکه به فیلم بدل شوند دارند اما همیشه موافقان و مخالفان زیادی برای آن وجود داشته اند.

هر تفکری باید یک مجموعه سوأل را پاسخ دهد تا ماندگار شود. تفکرات آسمانی ماندگارند چون برای سوأل ها پاسخ دارند. از مهمترین این سوأل ها بحث عشق، مرگ، مبدأ و معاد است. اگر تفکری پاسخ برای این سوألات نداشته باشد محکوم به زوال است. مانند تفکر مارکسیستی که تفکر قدرتمندی بود و پایه های قوی هم داشت. در طول سال های اندکی پس از جنگ جهانی دوم از بعد از انقلاب اکتبر، این تفکر نیمی از جهان را به نوعی فتح کرد و بر حوزه های سیاسی و اجتماعی حاکم شد اما تنها در طول ۱۰۰ سال ریشه آن کنده شد چون پاسخی برای «عشق»، «مرگ»، «مبدأ»، «معاد» و... نداشت؛ اما در مقابل تفکراتی مانند شیعه در دین اسلام به مبدأ و معاد پاسخ های شیرینی داده است و در بحث عشق هم با وجود پدیده آسمانی امام منجی و مفهوم انتظار به خوبی این واژه را معنا کرده است.

حجت الاسلام سیدکاظم علوی

*البته بحث منجی در بسیاری از ادیان به اشکال مختلف نیز وجود دارد.

بله، صد در صد. اما بسیاری از افراد بر این باور هستند منجی کسی است که در اوج رنج ظهور می کند و مانند قهرمانان فیلم های هالیوودی دست مردم ستمدیده را می گیرد و آن ها را نجات می دهد. اما در شیعه منجی تفاوت دیگری دارد. منجی در تفکر شیعی محبوب و معشوق است و انتظار نماد عاشقی است که این مبحث در ادبیات و هنر و فرهنگ شیعی هم جای بسیار قابل تأملی دارد. به عنوان نمونه حتی در دعا هم این حالت زیبا و عاشقانه وجود دارد؛ چرا که دعا از اساس زبان عاشقی است؛ مثلأ دعای «ندبه» یکی از همان دعاهایی است که از عشق و ایمان و انتظار می گوید. اما متأسفانه همواره عده ای روشنفکرنما وجود دارند که می گویند این گونه موارد هیچ سندیتی ندارد. اما پاسخ آن ها این است که مگر زیبایی وعشق سندیت می خواهد؟ این ها زیباست. انتظار و فراق نماد عاشقی است و امام زمان (عج) در تفکر شیعی معشوق مجموعه شیعیان است. 

*با این توضیحات پس با وجود ارتباط عاشقانه میان انسان و امام موعود شکلی از درام در ذهن هر انسان منتظری شکل گرفته است، همان چیزی که می تواند منجر به قصه و ادبیات و سینما شود.

سینما به عنوان یک هنر که تولیداتش بر پایه درام استوار است می تواند به خوبی به این مقوله بپردازد. مگر «شکسپیر» چه دارد؟ مجموعه کتاب هایش بر پایه درام منتشر شده است. سینمای اسکاندیناوی که در رأس آن «اینگمار برگمان» قرار دارد بحث عشق و مرگ را به خوبی و درستی مطرح می کند. سینما جدا از آثار تجاری می تواند فیلم های درام به معنای واقعی با مبنای عشق و مرگ بسازد. مرگ در تفکرات ما بسیار زیبا پاسخ داده شده است. مرگ رسیدن به خانه معشوق و مقصد است و خود انتظار... مگر در سینما چیزی جز عشق می خواهیم تا یک درام زیبا به وجود بیاوریم؟

من در همین رابطه یک بار در مجلسی عرض کردم اگر همانگونه که وهابیون می گویند مذهب تشیع مذهبی جعلی باشد ما یک پاسخ می توانیم به آن ها بدهیم که اگر کسی که این مذهب را بنیان گذاشت و یا به قول شما جعل کرد، همین اندازه که توانست پدیده انتظار را قرار بدهد ارزش دارد که تا آخر عمر به آن معتقد باشیم و جلوی این مذهب تعظیم کنیم. او می دانست که اگر پاسخی نداشته باشد مذهبش محکوم به اضمحلال است. این مثال قشنگی نیست اما نشان دهنده حقیقت است. آیا ما نمی توانیم زیباترین فیلم ها را بسازیم؟ سینما جزوی از دنیا است و باید آن را از «ویزور» قرآن ببینیم. باید فهمید که معنی این حرف چیست. من می گویم شما شکسپیر بخوانید اما این بدان معنی نیست که «هملت» و «مکبث» و «شاه لیر» بسازید. این بدان معنا است که باید نگاه شما دراماتیک بشود. آکیرا کوروساوا کارگردان مشهور سینمای ژاپن مکبث را می سازد اما می شود «سریر خون» این دیگر تکرار شکسپیر نیست. او شاه لیر می سازد اما تبدیل می شود به «آشوب» که قصه ای کاملاً ژاپنی از دیار خودش است. من می گویم قرآن بخوانید بدان معنا نیست که دنبال قصه ای در قرآن بگردیم و آن را عینأ مانند برخی سریالها بسازیم. من می گویم قرآن بخوانید تا نگاهتان با اوج و فرودهای قرآنی آشنا شود. به عبارتی فیلمساز ما اگر انتظار را بشناسد نیازی نیست راجع به کسانی که خدمت امام زمان (عج) رسیده اند فیلم بسازد.

*آیا به عقیده شما مفهوم انتظار از نگاه دینی می تواند در سینما بروز و ظهور پیدا کند؟ ما پیش از این نمونه هایی همچون فیلم «شیار۱۴۳» را در سینما داشتیم که به مفهوم انتظار پرداخته است اما این انتظار، رویکردی دینی نداشت و تنها مفهوم انتزاعی از آن برداشت می‌شود. آیا انتظاری که مفهوم منجی بودن را بدهد می تواند در سینما بروز پیدا کند؟

منجی بخشی از منتظر است. منجی با انتظارش منجی من است. اینطور نیست که او بیاید و تنها مرا از گرفتاری نجات دهد. من امید دارم به معشوق و می دانم که به او خواهم رسید. این آرزو و امید عین نجات من است و دائم تلاش می کنم برای اینکه به معشوق برسم. این روایت خیلی عجیب است؛ ما یک توقیع شریفه داریم که از طرف امام زمان (عج) رسیده است به این مضمون که «انا غر مهملین لمراعائکم و لا ناسین لذکرکم» بدان معنا که «ما مواظبت از شما و نگاه کردن به شما را پشت گوش نمی اندازیم و هیچ گاه شما را فراموش نمی کنیم». با این شرایط انتظار همیشه حس خوبی به همراه دارد. درام به غیر از نگرانی و انتظار نیست و از این رو می توان به بهترین شکل ممکن در سینما به مفهوم انتظار پرداخت. همین بحث انتظار مفقودالاثر ها که در فیلم «شیار ۱۴۳» به کارگردانی نرگس آبیار به خوبی به آن پرداخت شده است، نمونه کاملی از این پرداخت است.  تفکر ما انتظار است؛ انتظار عمل است، حرکت است. وقتی انسان بیم و امید داشته باشد این می شود انتظار. ما از این دیدگاه وارد هر قصه ای بخواهیم می شویم. این یک پنجره ای است برای آینده ای روشن برای همگان و من تعجب می کنم چرا اغلب فیلمسازان ما به این معانی نمی رسند و تلاشی برای ساخت فیلم در این عرصه نمی کنند؟

حجت الاسلام سیدکاظم علوی

* با توجه به اینکه توسط هجمه های فرهنگی دشمنان ما همواره در معرض آسیب های جدی و اعتقادی به خصوص در اقشار جوان قرار داریم سینما چگونه می تواند در شکل گیری جامعه مهدوی نقش داشته باشد؟

تفکر مهدوی هیچ گاه از بین نمی رود. امکان دارد از لحاظ ظاهری این قضیه از بین رفته باشد اما در قلب مردم عشق و ایمان به امام زمان (عج) وجود دارد. بحث مهدویت در حال حاضر بسیار پررنگ تر از پیش از انقلاب اسلامی است. جوانان ما اکثراً معتقد به امام زمان (عج) و عاشق او هستند. سینما و تلویزیون نقش بسیار موثری در جامعه می توانند داشته باشند. انتظار یک قضیه احساسی است و اینکه آیا موعود می تواند مثلاً ۲ هزار سال عمر کند یک مبحث عقلی است. هنرمندان باید این معنای احساسی را به درستی برای مردم تبیین کنند تا آن تعداد قلیلی هم که اعتقادی به این قضیه ندارند به آن ایمان بیاورند. امام زمان (عج) طاوس بهشت است از لحاظ زیبایی ظاهری و زیبایی عاشقانه او که هیچ حد و مرزی ندارد. ما برای اینکه بتوانیم جامعه مهدوی را متبلور کنیم به سینما و تلویزیون به عنوان ابزار تأثیرگذار فرهنگی محتاج هستیم و حضور رسانه های تصویری در این مسیر انکار ناپذیر است.

*از نظر شما در سینمای ایران به اندازه کافی به مفهوم انتظار پرداخته شده است؟

خیر. جز فیلم «شیار ۱۴۳» کار خوب و موثری من ندیده ام. در هر حال یک تصویر زیبا و دلنشینی از انتظار که ما به آن معتقد هستیم در این فیلم وجود داشت. اما اگر خانم آبیار بحث انتظار امام مهدی (عج) را در فیلمش به طور مستقیم طرح می کرد فیلمش چیز دیگری می شد. ما به آن انتظار موعود در سینما باید دست پیدا کنیم و تا الآن کار چندانی در این زمینه انجام نشده است.

*البته فیلم «میهمان داریم» هم تقریباً در این زمینه است.

من متاسفانه این فیلم را ندیده ام. اما الآن یاد فیلم «یک تکه نان» به کارگردانی آقای کمال تبریزی افتادم که مفهوم انتظار را به زیبایی هرچه تمام تر به تصویر کشیده بود.

*در مقابل این تعریف عاشقانه شما از مفهوم انتظار و برداشت های انتزاعی از آن در برخی آثار سینمایی انسان صاحب نظر دیگری چون دکتر شریعتی که اتفاقأ دیدگاههای وی در بین بسیاری از سینماگران مورد قبول است انتظار را مظهر اعتراض می داند؛ نظر شما در این مورد چیست؟

حضرت آقا به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی می فرمایند انتظار، عمل است. این خیلی بالاتر از حرفی است که دکتر شریعتی زده است. ایشان زاییده زمان خودش است. دکتر شریعتی این بحث را در مقابل شاه و طاغوت  و برای جامعه ای که دست روی دست هم گذاشته بودند تا منجی بیاید و مشکلات را حل کند مطرح می کند. من منجی را در هیچ مقطعی به این معنا نمی شناسم. این من هستم که باید حرکت کنم تا به منجی برسم. امروز دیگر جای طرح دیدگاه دکتر شریعتی نیست و به نظرم ایشان بحث شان تاریخ مصرف همان زمان از تاریخ را داشت که مردم ناخواسته با انفعال خود حاکمیت طاغوت را تقویت می کردند.

*سینما در هر حال قادر است مفهوم انتزاعی انتظار را از نگاه دینی و فقهی برای عامه مردم به تصویر بکشد اما چگونه؟ ما چندی قبل نقدی بر فیلم «هجرت: خدایان و پادشاهان» ساخته ریدلی اسکات نوشتیم که در مورد زندگی حضرت موسی (ع) بود، اما کامنت های بسیار عجیبی از خوانندگان دریافت کردیم که معتقد بودند قصه زندگی حضرت موسی (ع) افسانه است! با این تفکرات چه باید کرد؟ البته شاید هم دلیل اینکه سینماگران به مقوله انتظار و مهدویت چندان نمی پردازند هراس از اعتراضات و انتقادات  کارشناسان مذهبی و حتی دیدگاههای اینچنینی برخی از مردم باشد.

فیلمسازی که برای تولید یک اثر با مضمون درست یا غلط می ترسد، بهتر است برود و به کسب و کار و تجارت روی بیاورد. سینماگر باید شجاع باشد و یک موج ایجاد کند. فیلمساز کسی است که باید مسیر جامعه را طراحی کند و تغییر و موج ایجاد کند. ایجاد تغییر در جامعه یک حرکت و جنگ است. آدم ترسو به درد جنگ نمی خورد. اگر فیلمسازان مغرض نباشند از هیچ چیز ترس ندارند ونهایتاً اگر فیلم شان مورد هجمه هم واقع شود می توانند در این راه درس بگیرند. فارغ از فیلمی که شما نام بردید و ممکن است در ترسیم زندگی یکی از پیامبران کاستی ها و غرض ورزی هایی داشته باشد، بحث انتزاعی انتظار از منظر شیعی باید در سینمای ایران پرداخته شود. سال ها قبل فیلم «برلین زیر بال فرشتگان» که محصول سینمای آلمان بود به زیبایی به این مقوله پرداخته بود. فرشته ای که روی زمین شانه به شانه آدم راه می رفت و تنها روی برف رد پای آن انسان بود. مفهوم انتزاعی ملک و فرشته از این زیباتر تصویر نمی شود اما ما در سینمای ایران نیز شاهد اینگونه آثار هستیم؟

حجت الاسلام سیدکاظم علوی

*سینمای ما در مقابل سینمای هالیوود که به ویژه طی سال های اخیر با ساخت فیلم هایی با اسلام  به مقابله پرداخته اند چه کاری می تواند انجام دهد؟ نقش حوزه علمیه و مراکز دینی در این مسیر چیست؟

من با این بحث که همه می گویند حوزه های علمیه چه کاری باید بکنند همیشه مشکل دارم. این مشابه این موضوع است که بگوییم اگر فیلمسازان هالیوود بروند به عنوان مثال فیلمی در تبلیغ مشروبات الکلی بسازند جامعه پزشکی چه نقشی می تواند در مقابله با آن ها داشته باشد؟ به نظر من این فیلمسازان هستند که باید وارد مبارزه با آن ها شوند. حوزه علمیه نمی تواند و نباید وارد دنیای فیلمسازی شود. حوزه علمیه تبیین می کند که مثلاً خدا هست، زیباست، دوست داشتنی است و من فیلمساز باید به سراغ این مفاهیم و اعتقادات بروم. سینماگران باید به سمت روحانیون بروند و از آن ها برای ساخت فیلم هایشان مشاوره بگیرند. اما متاسفانه گاهاً این اتفاق می افتد و ما مخصوصاً در سریال های ماه مبارک رمضان شاهد آن هستیم که شخصی به عنوان مشاوره مذهبی در آثار وجود دارد. سینماگران ما باید با تولید آثار شاخص در زمینه اعتقادی و انتظار دست به مقابله با سینمای هالیوود بزنند و یک جریان را در هنر و سینمای دنیا ایجاد کنند. متاسفانه دانشگاه ها و مراکز آموزشی ما نیز به شدت در این زمینه ضعیف عمل کرده اند و نهایت آنچه خروجی از این آموزشگاه ها و دانشگاه ها خارج می شود تکنسین هایی هستند که به جنبه های اعتقادی و هنری آگاهی ندارند و تنها موارد فنی سینما را آموخته اند. پس ما نیاز داریم که دست به آموزش و تجربه در این کار بزنیم.

نظرات

  • ناشناس ۱۳۹۴/۰۳/۱۲ - ۱۶:۱۸
    0 1
    با سلام و خسته نباشید. واقعا مطالب پر بار و ارزنده ای بود. کشور ایران باید به داشتن اینچنین دانشمندانی به خود ببالد و ای کاش اینگونه افراد و استعدادها در مملکت بیشتر شوند اگرچه بعید می دانم که نظیر این هنرمند و دانشمند دوباره متولد شود.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.