چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۹ - ۱۸:۳۰

نگاهی به فیلم "چهل سالگی"

یک عاشقانه آرام

محمد رضا فروتن و لیلا حاتمی در نمایی از فیلم چهل سالگی به کارگردانی علیرضا ریئسیان

آزاده خواجه نصیری<BR>


اکران فیلم "چهل سالگی" یکی دیگر از اتفاقات خوشایند این روزهای سینمای ایران است. برنده جایزه ویژه بهترین کارگردانی ونامزدی دریافت
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر اول مرد و زن جشنواره بیست و هشتم(محمدرضا فروتن و لیلا حاتمی) ، در کنار فیلم های قابل تاملی که نیمه اول
سال را برای اکران مناسب دیدند، روی پرده قرار گرفت.
"چهل سالگی" یک عاشقانه آرام و برشی چند روزه از زندگی یک خانواده را به تصویر می کشد. یک داستان خانوادگی با آدم های روزمره که
هر کدام در برهه ای از زندگی، مسیر خود را تغییر داده اند... این کلیت به ظاهر ساده داستان است. اما در پس پوسته ظاهری فیلم، ظرایف
روانشناسانه با محتوایی قابل تامل وجود دارد.

"چهل سالگی" در لایه های بیرونی به واکاوی دغدغه های درونی نگار (زن خانه با بازی لیلا حاتمی) می پردازد. اما در مقابل تلاش مرد خانواده
(محمدرضا فروتن) را به تصویر می کشد. مرد که در آستانه چهل سالگی قرار دارد، در تلاش است تا آشفتگی ذهنی و ترس های ناشی از ملاقات
خانوادگی با نامزد سابق همسرش را بهبود بخشد و در این بین برای هویت بخشی دوباره به عشق خود و نگار تلاش می کند. فرهاد برای
رسیدن به این مقصود سراغ استاد قدیمی اش (عزت اله انتظامی) را می گیرد و ...

فیلمنامه اقتباسی مصطفی رستگاری که با الهام از دفتر اول مثنوی نگاشته شده، تماما مثبت گراست. هرچند در ابتدا به نوعی یکنواختی و سکون
آغشته است ولی رفته رفته قصه جریان و پویایی خود را بازمی یابد.
فیلم از سویی کوشیده است تا پیام اصلی خود را حول محور بازگشت به خویشتن و با استناد به این بیت حضرت مولانا:
(هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش) بنا کرده و از دیگر سو عشق و محبت را به عنوان رکن اصلی در
پایداری خانواده نشان دهد. البته نه با نگاهی افراطی و غلو شده. نگار و فرهاد مثل هر زن و شوهر دیگری یکدیگر را دوست دارند اما این مسئله
را کمتر به زبان می آورند، برای خوشحالی هم تلاش می کنند. دلشان برای یکدیگر تنگ می شود ولی تنها با ورود عشقی کهنه و از یاد رفته
است که علقه میانشان یک هویت مستقل به خود می گیرد.
از دیگر سو مناسبات رفتاری دختر ده ساله شان با والدینش جالب توجه است. او پدر و مادرش را به نام خطاب می کند و بیشتر از نگار برای
فرهاد "مادری" می کند یعنی درست نقشی که در بسیاری از فیلم های داخلی زن خانه در قبال همسرش عهده دار آن است.

فیلم تلفیقی از جریان زمانی حال و اتفاقاتی است که در گذشته بر شخصیت های اصلی داستان رفته و بدین منظور با استفاده از فلاش بک هایی دو
مقطع زمانی را به تصویر می کشد، از این رو دید بصری دوگانه ای در رنگ بندی سکانس های حال و گذشته خلق شده که بر جذابیت های
تصویر افزوده. هر یک از فلاش بک ها در نقطه ای حساس از فیلم زده می شوند و در تدوین، چنان موفق عمل شده که گویی حال را به
گذشته پیوند زده است.
از این حیث "چهل سالگی" را می توان به نوعی تداعی کننده شاهکار ماکس فریش (بیوگرافی یک بازی) دانست. در آن نمایشنامه نیز با
بهره مندی از فلاش بک هایی، گذشته عاشقانه شخصیت های اصلی نمایشنامه (هانس کورمان و همسرش آنتوانت) پیش روی مخاطب ترسیم می
شود.
بطور کلی علیرضا رئیسیان در پرداخت داستان موفق بوده است. همچنین در نوع ساختاربندی سکانس ها، جنس دیالوگ ها و شخصیت پردازی
داستان، دخل و تصرفی هنرمندانه به چشم می خورد که در کنار بهره مندی از نماهای جذاب و کات های به موقع نقطه قوتی برای فیلم محسوب
می شود. به این اضافه کنید بازی بازیگرانی را که هر کدامStar بودنشان، بیش از المان های سطحی و ظاهری جذب مخاطب، وام گرفته از
بازی حسی و درونی شان است. حضور محمدرضا فروتن و لیلا حاتمی در کنار عزت اله انتظامی هرچند در سینمای امروزی ما که بیش از
بهره مندی از هنر و کیفیت به فرم متکی است، تضمین کننده ای برای گیشه محسوب نمی شود اما مخاطبان خاص خود را به سینما می کشاند.

با این تفاصیل "چهل سالگی" تلاش کرده تا نقش مرد را در هم بستگی افراد خانواده پررنگ جلوه دهد، یعنی بر خلاف آنچه در میان عامه جامعه
و تفکرات قدیمی ترها وجود دارد و چهل سالگی مرد را مساوی با هیجان های کاذب دوران نوجوانی و خانه گریزی می داند.



ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.