چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۶:۳۹

گام به گام با فیلم های جشنواره فجر

«شکاف»؛ فیلمی تلخ همراه با مانیفست ضد فرزندآوری!

فیلم سینمایی«شکاف»

سینماپرس: ناصر بهزادی/ «شکاف» فیلمی از کیارش اسدی زاده است که با اولین ساخته سینمایی اش «گس» ثابت کرده بود که سعی دارد به جای نمایش واقعیات جامعه به تحمیل قضاوت های ناعادلانه بپردازد و قبح خیانت را از میان بردارد.

«شکاف» نیز به نوعی ادامه دهنده راه اولین فیلم اسدی زاده است با این تفاوت که این بار اسدی زاده پا را تا حدودی از گلیم خود فراتر گذاشته و سیاست های مهم نظام از جمله مساله مهم «فرزند آوری» که یکی از دغدغه های مقام معظم رهبری است را زیر سوال برده است. این فیلم نه تنها منافات زیادی با اهداف مهم نظام داشته بلکه با فضاسازی بیش از حد تلخ خود در راستای آن است تا زوجین را نسبت به مساله تولید مثل و افزایش جمعیت غافل کرده و آن ها را از این امر مهم باز بدارد.

فیلمنامه این فیلم ساختاری خطی دارد و روایت موازی زندگی دو زوج جوان را به دور از قضاوت درباره شخصیت ها به تصویر می کشد و خلاف ظاهر سطحی اش که شاید در آن مسایلی همچون عشق، مسوولیت پذیری، طلاق، رعایت حقوق کودکان و امثالهم گنجانده شده است از زیر لایه های پنهانی زیادی برخوردار است و جامعه امروز ایران را به شدت تلخ و سیاه نشان می دهد. آدم های این فیلم همگی با هم دعوا دارند. کسی برای کسی دل نمی سوزاند و همه به فکر پیشرفت خود هستند و برای رسیدن به این پیشرفت حاضرند تا هر شخصی را زیر پاهای خود له کنند.

داستان اصلی فیلم درباره کودکی است که به واسطه طلاق والدینش دچار افسردگی شدیدی می شود. پدر او که حضانتش را بر عهده دارد از یکی از دوستانش که مربی شنا است می خواهد مدتی فرزندش را با خود به استخر ببرد. در یکی از روزها این کودک با استفاده از یک آن غفلت مربیان دست به خودکشی زده و خود را به قسمت عمیق استخر پرتاب می کند. اما وی نجات پیدا کرده و در بیمارستان بستری می شود. این در حالی است که همسر مربی شنا نیز به دلیل بیماری زنانگی که برایش به وجود آمده است به توصیه پزشکان می بایست اقدام به باردار شدن کند. اما با مرگ کودک که به دلیل عفونت ریه جان خود را از دست می دهد این دو زوج تصمیم می گیرند که هیچ گاه بچه دار نشوند!

شخصیت سارا به عنوان یکی از نقش های اصلی این فیلم که از بیماری زنانه ای رنج می برد و پزشک به او و همسرش اصرار می کند که برای درمان بیماری خود بایستی اقدام به فرزند آوری نماید والا این مهم می تواند باعث بیماری سرطان گردد، ترجیح می دهد که به جای اقدام به امر پسندیده فرزند آوری، رحم خود را در بیاورد. عدم تعهد اخلاقی زوجین نسبت به یکدیگر، غرب زدگی و روشنفکر نمایی شخصیت های فیلم باعث این مهم می شود.

در «شکاف» فیلمساز به کاراکتر‌ها بابت اعمالشان حق می‌دهد و اصلاْ هیچ گونه تردیدی نسبت به رفتار و تصمیم گیری های غلط آن ها ندارد. او با ترفند ایجاد بحران و تنش در صدد است تا نظر مخاطبان فیلمش را نیز به سوی رفتار کاراکترهای فیلمش جلب کند و در راه این که مخاطب به این نتیجه برسد که این شخصیت ها هیچ چاره ای جز این رفتار نابخردانه نداشته اند فرو گذار نمی نماید.

در خیلی از صحنه‌های فیلم تعداد زیادی از کودکان در استخر حضور دارند و شنا می کنند و در نهایت هم کودک اصلی داستان که به نوعی دست به خودکشی می زند و خود را در قسمت عمیق استخر غرق می سازد در همین استخر جان می سپارد. این یکی از نشانه های زیرکانه ای است که فیلمساز با شبیه سازی استخر به رحم مادر انجام داده و می می خواهد این مهم را به مخاطبان خود القاء نماید که اگر بخواهید فرزند بیاورید به نوعی دست به یک خودکشی خواهید زد! فیلمساز اصرار دارد به والدین اثبات کند که امر فرزندآوری بسیار خطیر است و نباید ساده انگارانه اقدام به این کار نمود! او در صدد است با القای حس ترس به والدین آن ها را از آینده خود و فرزندان شان بیمناک کند.

فیلمساز با زیرکی هرچه تمام تر در صدد این بوده که احتمالاْ برای توجه جشنواره های جهانی به فیلمش جامعه ایران را به شکلی سیاه به تصویر بکشد و این بار فیلمش را از منظر ساختار با قواعد سینمای مدرن هماهنگ کرده است که شاید در این میان بتواند ره توشه ای از جشنواره هایی که نگاهی ضد ایرانی و ضد اسلامی دارند کسب نماید.

از لحاظ تکنیکی نیز این فیلم سراسر پر از اداهای مشمءز کننده است. دوربین روی دست های زاءد فیلم در خیلی از پلان ها باعث سرگیجه مخاطب شده و اصلا در راستای اهداف روایت فیلم از آن استفاده نمی شود. ابتذال و شاید پوشاندن عیوب مهمی همچون دکوپاژ دلیل اصلی استفاده از این تکنیک در فیلمبرداری این اثر سینمایی است و یا برای خودنمایی فیلمساز از آن استفاده شده است!

بازی بازیگران این فیلم نیز بسیار عادی و معمولی است و تنها سحر دولتشاهی است که شاید به دلیل کاراکتر اکتیو و فعالی که در فیلم دارد توانسته یکی از بهترین بازی هایش را در این فیلم به نمایش بگذارد. دولتشاهی به ویژه در دو سکانس فیلم از جمله سکانس مرگ فرزندش و جایی که با همسر سابقش در حال دعوای شدیدی است بسیار خوب ظاهر شده و به عنوان یکی از نقاط قوت «شکاف» به شمار می آید.

در نهایت اینکه بعد از تماشای این فیلم تلخ و کسالت بار سوالات مهمی هم در ذهن مخاطب ایجاد می شود که یکی از مهمترین آن ها مساله خودکشی کودکی ۵-۶ ساله است! مساله ای که به شدت می تواند از واقعیات موجود در جامعه دور باشد و تنها از ذهن بیمارگونه فیلمساز ناشی شده باشد. مساله ای که این فیلم را می تواند از رءالیسم خارج کرده و آن را تبدیل به آشفته بازاری کند که هیچ هدفی ندارد، که البته طرح این موضوعات خود باب طرح بحث های زیادی را در فیلم می گشاید.

نظرات

  • فاطمه ۱۳۹۳/۱۱/۱۷ - ۰۰:۵۹
    1 1
    این فیلم ور دیدم نقدتئن به شدت غیر منصفانه است اگر بنای ابقای نسل نسان به شکل کاملا مکانیکی بود هیچ توصیه ی دینی ای نباید باری تربیت والدین وجود می داشت حرف اصلی این فیلم یک جمله بود بچه دار شدن به معنای به دنیا آوردن یک موجود زنده است قبل از این کار به آینده اش فکر کنید بچه دارو نیست یا بهانه ای برای کسب معافی یا دلیلی برای گرم شدن زندگی

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.