یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۶:۴۹

یک جداسازی خردمندانه یا نابخردانه؟

«تدابیر راهبردی»؛ حلقه مفقوده سینمای ایران/ اعتبار جهانی یک رویداد سی و سه ساله در سراشیبی!

آرم سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر

سینماپرس: م.شاه حسینی/ جشنواره فجر می بایست نمودی جدید از سینمایی متفاوت در جهان باشد؛ سینمایی متفاوت از سینمای سلطه ی جهانی؛ سینمایی که نه به دنبال رنگ و بوی فیلم های سیاسی بوده و نه به دنبال رنگ و بوی جریانات روشنفکری؛ بلکه سینمایی مستقل که مبتنی بر آرمان های انقلاب اسلامی که می بایست به نفی نظامات سلطه ی شرق و غرب مبادرت ورزیده و استقلال فرهنگی را در عرصه ی سینمای جهان عرضه دارد

گفتگوی مدبرانه ی این روزهای دبیر محترم جشنواره ی فجر با خبرگزاری ها درباره ی تمامی اتفاقات ویژه ی امسال این جشنواره و البته سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاحیه این رویداد سی و سه ساله در برج میلاد در توضیح و یا توجیه حذف و جدا سازی گفتمان بین المللی از این جشنواره و برخی اظهارات اخیر رئیس سازمان سینمایی در همین خصوص، موجب شد بار دیگر ابعاد مدیریت حاکم فرهنگی رُخ باخته و مسیر امیدواری به تدابیر ایشان عیان گردد؛ در این میان بی تردید همگان بر این نظر اتفاق دارند که کار فرهنگی مانند یک کار هنری تمامی ارزش و اهمیتش در توجه به جزئیات خلاصه می‌شود و اگر این جزئیات مورد توجه جدی قرار نگیرد، شاید کار فرهنگی آنگونه که باید نتواند مؤثر واقع شود و ممکن است ما در مسیرمان قدم های پُرزحمت زیادی را برداریم ولی این قدم ها بی فایده واقع شود؛ به همین جهت در همین نخستین روز برگزاری جشنواره فیلم فجر بیان نکاتی بدیهی و البته بسیار کلی و نه جزیی و مورد اختلاف را از برای متولیان فرهنگی حال حاضر سینمای کشور ضروری دانسته که اهم آن ذکر می گردد؛ در روزهای آتی پیرامون آثار و ابعاد دیگر برخی تصمیم گیری های سینمایی و متناسب با جشنواره، باز با شما سخن خواهیم گفت.

  1. اطلاق عنوان بین المللی (International) بر هر فعالیت و عرضه ی جمعی، دلالتی واضح بر کلان بینی و نگاه عمیق متولیان و مشترکان آن فعالیت داشته و این در حالی است که ابعاد موضوع در بُعد جشنواره ای به گونه ای خاص متجلی و قابل اندازه گیری می باشد.
  2. صرف نظر از تمامی ابعاد و جوانب کیفی و کمی، اصل کلاسه بندی (Classification) و اتخاذ درجه بندی (Grading) بین المللی برای هر جشنواره ای، دلالتی آشکار بر ماهیت استراتژیک (Strategic) آن جشنواره داشته و دارد؛ خواه این جشنواره (Festival) منطبق بر اسناد استراتژیک نظام خاستگاه خود تنظیم و راهبری شده و یا به گونه ای در تعارض با رویکرد آن نظام قرار داشته باشد.
  3. مهم نیست شما در کشور خود معاونت سینمایی، سازمان سینمایی و یا مجهولی ماقبل خلقت با عنوان سازمان بین الملل سینمای ایران داشته باشید؛ بلکه مهم آن است که پایگاه هنری و سینمایی ایران اسلامی با گرید بین المللی در سراسر جهان قابل پیگیری و مورد دقت جهانی قرار گیرد. 
  4. بدیهی است که در ایران نیز همانند سایر کشورها، می بایست جشنواره های بین المللی از سطحی استراتژیک برخوردار و اهدافی استراتژیک را مورد لحاظ قرار دهند؛ اهدافی که منطقاً می بایست آن ها را در ماهیت وجودی نظام جمهوری اسلامی ایران جستجو و سرمنشأ آن  را در آرمان ها و اهداف کلان نظام اسلامی یافت؛ آرمان هایی که اگر چه به سانتریفیوژها و قدم زدن های گهگاهی سخیف و ... متصل نیست، اما قطع به یقین به موضوعاتی متصل است که در بسیاری از مواقع، بالاخص در سال های مدید حاکمیت جریان رفرمیست (اصلاح طلب) بر ارکان رسمی دستگاه فرهنگی کشور به یغما رفته و موجب شده تا امروز عنوان بین الملل به وصله ای نافُرم از برای جشنواره بین المللی فیلم فجر مبدل گردد.
  5. در قاعده ی جشنواره های هنری، همان گونه که در جشنواره جهانی فیلم مونترال (Montreal World Film Festivalجشنواره بین‌المللی فیلم کن (Cannes International Film Festival)، جشنواره بین‌المللی فیلم برلین (Berlin International Film Festival) و یا صدها جشنواره ی بین المللی دیگری که در عرصه هنر در سراسر جهان در جریان می باشد؛ در ایران نیز اگر جشنواره ای با گرید و درجه بندی بین المللی  و طبیعتا استراتژیک، در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نه در فروردین و اردیبهشت و یا هر ماه دیگری، تحت عنوان جشنواره بین‌المللی فیلم فجر (Fajr International Film Festival) تعریف و تبیین می شود؛ منطقا می بایست به دلیل سطح استراتژیک خود، اهداف استراتژیکی را نیز مد نظر داشته باشد که به جهت وجاهت نام گذاری، خاستگاهی برگرفته از مفاهیم تحول فجر گونه ی نظامات ایران و ماهیت جمهوری اسلامی ایران را در بطن خود داشته باشد؛ که البته این همه مبتنی بر عقبه سیمرغ اهدایی این جشنواره (بالاخص در پیشینه ی مدیریتی برخی دوستان معترض حاکم بر مصدر رسمی این روزهای سینمای کشور) در تاریخ ماندگار و به عنوان تندیس، از جهت حفظ حدود و سطوح استراتژیک آن قابل ارزیابی خواهد بود.
  6. مهم نیست که تحلیل‌ها ما از داشته‌های جشنواره فیلم فجر چیست و یا اینکه ارزیابی ما از بهمن ماه سال گذشته تا مرداد ماه سال جاری چه تغییراتی نموده است؛ بلکه مهم آن است که جشنواره فیلم فجر می بایست نمودی جدید از سینمایی متفاوت در جهان باشد؛ سینمایی متفاوت از سینمای سلطه ی جهانی؛ سینمایی که نه به دنبال رنگ و بوی فیلم های سیاسی بوده و نه به دنبال رنگ و بوی جریانات روشنفکری؛ بلکه سینمایی مستقل که مبتنی بر آرمان های انقلاب اسلامی که می بایست به نفی نظامات سلطه ی شرق و غرب مبادرت ورزیده و استقلال فرهنگی را در عرصه ی سینمای جهان عرضه دارد و البته این سینما نه تنها سینمایی مُلون و رنگارنگ نیست، بلکه سینمایی کاملا واضح و شفاف است که سلایق و طیف های متنوعی از سینماگران پایبند به اصول استکبار ستیزانه را از سراسر جهان می بایست درون خویش جای داده و مستحکم به پیش رود. 
  7. در نهایت باید به این نکته اشاره نمود که اگر چه توجیه نزول مرتبت یک جشنواره از سطح استراتژیک و فروکاست گرید بین المللی آن خود به تنهایی تدبیری ویژه و امیدی وافر را طلب می نماید، اما قطع به یقین این اتفاق پدیده ای منحصر به فرد در تاریخ مدیریت فرهنگی در جهان خواهد بود؛ پدیده ای قابل تدریس که موجب می شود تا جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به جشنی صنفی مبدل و زمینه های لازم و البته آرام آرام، از برای تعلیق کلی آن در آینده ای نزدیک مهیا گردد!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.