سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۴

در گفتگوی تفصیلی با سینماپرس مطرح شد

قواعد سه گانه برای حضور موفق در بازارهای جهانی فیلم/ آقامحمدیان: سینمایی که اقتصادی نباشد محکوم به شکست است

شفیع آقامحمدیان*

سینماپرس: الهام نادری فرید/ شفیع آقامحمدیان تهیه کننده و کارگردان سینمای ایران معتقد است سینمایی که اقتصادی نباشد محکوم به شکست است و فیلمسازان ایرانی برای جذب مخاطب جهانی باید شاخصه های بازارهای فیلم در سراسر دنیا رو بخوبی شناخته و بر پایه قواعد استاندارد و دانش بالای سینمایی اثر خود را به دنیا عرضه کنند.

سینماپرس- کشورهای صاحب سینما و آنها که به این هنر- صنعت، نگاه اقتصادی دارند بخوبی می دانند که نمی توان تنها با در دست داشتن بازارهای داخلی، در این حوزه سینما موفق ظاهر شد و صدور صنعت سینمای هر کشوری به فراسوی مرزها از مهمترین مسایلی است که باید در مورد آن استراتژی و برنامه ای عملی داشت.

شرکت در بازار فیلم کشورهای مختلف که اغلب در حاشیه جشنواره ها برپا می شود و نیز تعامل با دفاتر و شرکتهای معتبر پخش و اکران بین المللی فیلم در اقصی نقاط دنیا از جمله راهکارهای اولیه و شناخته شده میان اهالی سینما برای معرفی و فروش آثار سینمایی است تا در این جایگاه بتوان گامی در جهت تقویت چرخه اقتصادی سینما برداشت. اما اینکه کشورها در این مسیر نه چندان آسان با چه استراتژی فادر به بهره برداری مطلوب از جشنواره های خارجی باشند و بتوانند با حفظ ملاحظات فرهنگی و سیاسی متبوعه خود محصولات تصویری خویش را در معرض بازارهای بین المللی قرار دهند موضوعی است که کارشناسان این حوزه باید در این خصوص با تأمل نظرات خود را بیان کنند.

به همین بهانه سینماپرس با «شفیع آقا محمدیان» تهیه کننده و کارگردان سینمای ایران که مدیرعامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز بوده و سابقه حضور در چندین بازار فیلم از جمله جشنواره بین المللی کن امسال در کشور فرانسه را نیز با خود همراه دارد به گفتگو نشسته است که از نظر خوانندگان گرامی می گذرد:

آیا با گذشت سی و پنج سال از پیروزی انقلاب و تلاشهای دولتهای مختلف، اساساً سینمای کشور ما به مفهوم واقعی در دنیا شناخته شده است؟ 

شناخت عمومی از سینمای ایران در جهان تا حدودی ذیل شناخت فیلمسازان ایرانی و میزان موفقیت اندکی از آنان در جشنواره های بین المللی تعریف میشود، به این معنا که اگر معدود فیلمسازان ایرانی که به واسطه حضور در سینمای جهان توسط مجامع سینمایی شناخته شده اند رفته رفته حذف شوند و جایگزینی برای آنها نباشد سینمای ایران نیز حذف و فراموش خواهد شد. با این شرایط طبیعی است که سینمای ایران در سطح جهانی قائم به شخص است و این شناخت محدود، کمک حال زیادی برای صنعت سینمای کشور نخواهد بود. لذا برای معرفی سینمای ایران در کشورهای مختلف اصلی ترین راهبرد باید ارسال فیلم های متنوع در ژانرهای مختلف به جشنواره های خارجی باشد نه فقط نوع خاصی از سینما، چراکه در غیر این صورت سینمای ایران را به همان نوع خاص در جهان خواهند شناخت و این یک معرفی ناقص از سینمای فاخر کشورمان است.

شفیع آقامحمدیان*

یعنی حضور متعدد آثار فیلمسازان داخلی در جشنواره های خارجی هیچ کمکی به معرفی سینمای ایران نکرده است؟

هر روشی به اندازه خود در معرفی سینمای ایران تأثیرگذار بوده و هست و کسی منکر زحمات و تلاشهای صورت گرفته نیست، منتهی این یک واقعیت است که برای حضور موفق نزد مخاطبان عمومی در سراسر دنیا نباید مسحور جوایز جشنواره ها شد و تنها تصور کنیم جوایز مختلف میتواند در اقتصاد سینمای ایران در سطح بین المللی و تصرف گیشه های جهانی موثر واقع شود. برای روشن شدن موضوع بیاییم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا صاحبان جشنواره های خارجی خود قادر به ساخت فیلم های جایزه گرفته ایرانی نیستند؟ بدیهی است که قادرند و چه بسا حتی بهتر از آن هم بتوانند بسازند، اما بپذیریم که اغلب این فیلم ها غیر از چند مورد بسیار نادر و معدود، نمی توانند بازگشت سرمایه در ابعاد داخلی و خارجی داشته باشند و سینمایی که اقتصادی نباشد محکوم به شکست است.

من در زمان تحصیل در کشور فرانسه استادی در درس تحلیل فیلم داشتم که اگر اشتباه نکنم زمانی سردبیر کایه دو سینما بود و مدام به دانشجویانش در ان زمان تأکید می کرد که اگر فیلمنامه ای دارید که مخاطب خودش را پیدا نمی کند آن را به جای ساختن در سینماتک ها آرشیو کنید تا فقط علاقمندان به سینما آن را مطالعه کنند و این یعنی این که فیلم باید بازگشت اقتصادی داشته باشد و هزینه های خود را از طریق گیشه تأمین کند.

واقعیت این است که جشنواره های خارجی سیاست خاص خود را دارند و نمی شود به تشویق و ترغیب آنها به ویژه در بخش اقتصادی دل بست. برای مثال در سال های گذشته تعدادی فیلم بخش خصوصی داشتیم که به جشنواره های مختلف رفتند و جایزه هم گرفتند اما آمار موفقی از اکران آنها در سطح کلان منتشر نشد.

بالای ۶۰ تا ۷۰ درصد فیلم های بازار کن را فیلم های اکشن و خشن و حتی غیر اخلاقی تشکیل می دهند و تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد فیلم ها هنری و با اهداف از پیش ساخته فرهنگی تولید و عرضه می شوند. ما با نگاه فرهنگی خود چگونه باید در این فضا حضور داشته باشیم؟ غرفه های ما در بازارهای فیلم چه کاری می توانند انجام دهند؟

بدیهی است که بخشی از راه حل این مشکل به سیاستگذاری و شناخت مسئولان از جامعه هدف سینمای ایران در عرصه بین المللی بر میگردد. یکی از مشکلاتی که سالها گریبانگیر مدیران سینمایی بود تبعیت آنان از جو غالب بر بازارها بود، بگونه ای که ما روز به روز از کشورها و شرکتهایی که خواهان فیلمهای ایرانی و با هویت اخلاقی و فرهنگی ما بودند دور می شدیم و تصورمان بر این بوده که برای حفظ ظواهر باید حتما با کمپانی های بزرگ دنیا که هیچگاه به آثار ما روی خوش نشان نمیدهند تعامل داشته باشیم. این یعنی گم شدن جامعه هدف و غفلت از فرصتی که در بازارها موجود است و ما آن را خواسته یا ناخواسته نمیبینیم.

اما بخش دوم این بحث ضرورت استاندارد سازی آثار ماست تا منجر به درخشیدن آنها در عرصه های جهانی شود. بیاد دارم که یکی از فیلمهای ایرانی با محتوای بسیار خوب تا مرحله برنده شدن در یکی از جشنواره های خارجی پیش رفت ما موفق به کسب جایزه نشد و وقتی من موضوع را از طریق یکی از داوران پیگیری کردم، گفت که این فیلم با همه مزیت هایش فاقد تصاویر مخاطب پسند بود.این یعنی اینکه فیلمساز ما باید با تکیه اواع تکنیک ها و توانمندیهای خود بگونه ای در جهت تولید گام بردارد که فیلم مورد توجه همه نوع مخاطب در سطح دنیا قرار گیرد. به نظرم باید ذائقه مخاطب جهانی البته در چارچوبهای اخلاقی و فرهنگی خودمان تا حد امکان در فیلمها لحاظ شود. این امر الزامآ ارائه تصاویر خشن و اکشن برخی تصاویر منافات با اخلاق و عرف دینی نیست بلکه بیشتر معطوف به دانش بصری سینماگران ماست و من بی شک مطمئنم که این دسته از فیلمهای خوش ساخت در بازارهای جهانی مشتری خود را به وفور در حوزه سینما و شبکه های مختلف تلویزیونی پیدا می کند.

شفیع آقامحمدیان*

به تعبیر دیگر مانند بازارهای تجاری باید برای جذب مخاطب شاخصه های بازارهای سینمایی را هم رعایت کرد.

دقیقاً، چرا که در غیر صورت جایگاهی در آن بازار نخواهیم داشت. امروز ارزش علم و دانش مارکتینگ از سایر علوم کمتر نیست و باید مبانی و روشهای اجرایی ان را آموخت. فرایند تولید در کشور ما مسئله دارد و باید درباره آنها بازنگری جدی شود. باید بپذیریم ما در آموزش زبان سینما مشکل داریم و فیلمسازان ما با استانداردهای موجود جهانی فاصله زیادی دارند که تنها از طریق مراکز آکادمیک و آموزش عالی این خلأ مرتفع میشود.

البته شاید هم یک دلیل بی توجهی به شاخصه های بازار این است که سینمای ما نفتی است و پول به آن تزریق می شود؟

بدون شک بی تاثیر نیست. سینمای موفق جهان فقط به مخاطبان داخلی فکر نمی کند و مخاطب جهانی را می بیند. برای مثال فرانسه امیدوار به داشتن مخاطب جهانی است چرا که در سال ۲۰۱۲ فیلم هایش ۱۴۴ میلیون نفر بیننده داشته و این میزان در ۲۰۱۳ هم افت کرده بطوریکه مسئولان فرانسوی را نگران کرده است. لذا آنها با بررسی های کارشناسی و با استفاده از مبادلات تجاری خود و کشور پر جمعیتی مانند چین به این نتیجه رسیده اند که در ازای خرید کالاهای چینی، کشور فروشنده را موظف کنند تا کالاهای فرهنگی از جمله سینمای فرانسه را در یک شرایط بهتر به مردمشان عرضه کنند و این یعنی جبران خسارتهای دولت فرانسه در حوزه سینما.

البته باید توجه داشت که پشت پرده این بازارها هم معاملات پنهانی وجود دارد. برای مثال تا سال گذشته غرب از ورود کالاهای چینی به شدت جلوگیری می کرد اما حالا این مقاومت وجود ندارد چرا که پذیرفته اند که این بازار وجود دارد و باید وارد معاملات آن شوند. در سینما نیز این معادلات وجود دارد. جنس های چینی در حال حاضر در کشور ما به وفور وجود دارد. ما باید به شرطی وارد معامله با چین شویم که فیلم هایمان نیز در آن کشور اکران شوند و از این فرصت به نفع سینما بهره برداری کنیم.

چه مشکلات دیگری مانع از عرضه صحیح سینمای ایران در کشورهای دیگر است؟

ما هنرمندان، موضوعات متنوع و جذاب و مقداری تجهیزات و امکانات مثل بودجه دولتی داریم، اما در استفاده بهینه از این موارد مشکل داریم. حداقل کاری که می شود کرد این است که سینمای کشورهای موفق بررسی شوند و از روش های مفید و جواب داده آنها استفاده کرد. البته رسانه ها نیز نقشی اساسی در اطلاع رسانی اینگونه موارد دارند، هرچند که بیشتر از آن که به طرح مشکلات بپردازند سعی در پاک کردن صورت مسئله و حذف آن دارند در حالیکه دیدگاه صاحبنظران در این حوزه به ارتقای سینمای ایران بسیار کمک خواهد کرد.

مشکل دیگری که سینمای ایران در داخل کشور محدود ساخته، تولید مشترک است. برخی مواقع در فیلمهای اروپایی یا آمریکایی آنقدر تهیه کننده مختلف وجود دارد که در تیتراژ ابتدایی تنها به تصویر آرم بخش زیادی از آنها اکتفا می شود. برای مثال  فیلمی هست به نام «جستجو» که سرمایه آن ۲۱ میلیون و ۱۰۲ هزار یورو است. تهیه کنندگان این فیلم از کشورهای مختلف اند که از سیصد هزار تا دو میلیون یورو در آن سهم دارند. اگر ما بخواهیم یک گام به جلو برداریم مجبوریم جذب مشارکتی داشته باشیم و باید کمیته های مختلفی از اقتصاددانان و سینماگران و کارشناسان ارتباطات تشکیل داده و در آنجا تصمیم گیری کنیم.

شفیع آقامحمدیان*

اما مسئولان اقتصادی کشور کمتر از این نظراتی که شما داشته اید بی اطلاعند، باید چه کرد؟

قطعاً مسئولان فرهنگی و سینمایی باید این وضع را برای مسئولان اقتصادی تبیین کنند. نگاهی به « فرش» ایرانی بیاندازید و ببینید امروز چگونه به صورت هنر-صنعت درآمده و به وجه صادراتی آن توجه می شود، لذا ما هم باید در زمینه سینما اینگونه عمل کنیم. متاسفانه هنوز با سینما به شکل صنعت برخورد نشده است. باید همانطور که گفتم در این زمینه آموزش های لازم داده شود و اگر سینماگران و مسئولان ما این را بپذیرند مشکلات حل خواهد شد. اگر چه سخت و زمانبر ولی باید سینما را از دریچه صنعت نگاه کرد.

پس در یک جمع‌بندی، صحبتهای شما در سه بخش خلاصه شد که اول سینماگران باید دانش خود را ارتقا دهند، دوم این که دست اندرکاران دولتی پیوند سینما را با کشورهای دیگر به عنوان جامعه هدف حفظ و تقویت کنند و سوم این که همه به سینما به عنوان صنعت نگاه کنند.

اگر این سه محور به موازات هم حرکت کنند شاید موارد مورد نظر درباره ارتقای سینمای ایران اتفاق بیافتد. نمونه آن همین سینمای هندکه به رغم شرایط سخت اقتصادی در داخل کشور در خارج موفق عمل می کند و خود را محدود به تماشاگر داخلی نکرده است.

و اما حرف آخر؟

به فکر اصلاح فرایند تولید در سینما باشیم. استفاده از روشهای سنتی دیگر پاسخگو نیست و همزمان با پرداخت ایده باید گروههای پس تولید همچون پیش تولید در این مسیر شکل بگیرند تا فیلمساز بعد از ساخت فیلمش دغدغه مخاطب خارجی را نداشته باشد. اگر کارشناسان حوزه پس تولید در سینما بطور علمی بازار و مولفه های آن را بشناسند شک نکید که فیلم در ابعاد داخلی و خارجی مورد استقبال قرار خواهد گرفت. در این میان از تکنولوژی روز دیگر نمی شود غافل ماند و باید خود را به ابزار مدرن و شیوه های نوین تجهیز کرد.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.