جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۰

نگاهی به فیلم‌های جشنواره فیلم فجر؛

«چند متر مکعب عشق» زیبایی شناسی حلبی‌آباد!

چند متر مکعب عشق*

فیلم سینمایی «چند متر مکعب‌ عشق» یک ملودرام عاشقانه است و داستان آن روایتی عاشقانه-غیر شهری در یک کارگاه متروکه حلبی‌سازی است و محمودی سعی می کند در میان حلبی آبادی نازیبا، شاخه کوچک زیبایی را به شکل نهالی از عشق ،در حاشیه شهر نمایش دهد . «چند متر مکعب عشق» زیبایی شناسی حلبی آباد را به مخاطب عرضه می کند.

«چند متر مکعب عشق» اولین فیلم جمشید محمودی است که در حضور بزرگان سینمای ایران به بخش اصلی جشنواره سی و دوم راه پیدا کرد. فیلم سینمایی «چند متر مکعب‌ عشق» یک ملودرام عاشقانه است و داستان آن روایتی عاشقانه غیر شهری در یک کارگاه متروکه حلبی‌سازی است و محمودی سعی می کند در میان حلبی آبادی نازیبا، شاخه کوچک زیبایی را به شکل نهالی از عشق، در حاشیه شهر نمایش می دهد.

«چند متر مکعب عشق» زیبایی شناسی حلبی آباد را به مخاطب عرضه کند. عبدالسلام مهاجر افغانی به همراه دخترش در یک کارگاه مشغول به کار است. ساعد سهیلی در نقش صابر که پسری ایرانی است در یک گاراژ حاشیه تهران، به مرونا دختر افغانی دل می بندد و روز به روز پیوندش را محکم تر می کند غافل از اینکه خانواده دختر مجبور است به خاطر نداشتن مدارک، ایران را ترک کنند.

عبدالسلام پدر دختر هم فردی غیرتی است که به محض فهمیدن این موضوع، جنجال به پا می کند اما صابر و دختر افغانی در کانتینری محبوس می شوند و در سکانس پایانی فیلم، در حالی که همه جا را برف فرا گرفته، از گوشه ای مرونا سر می زند و معلوم می شود که به افغانستان نرفته و به عشقش رسیده است. عشقی در میان است. «چند متر مكعب عشق» يك ملودرام اجتماعی است ولی فيلم شهری و آپارتماني نيست بل در حاشیه شهر است ،اجتماع مردمانی در حاشیه شهر و حتی می توان گفت فیلمی است در مرز ،در مرز زیبایی و زشتی ، و همچنین در تقابل زشتی و زیبایی ،در مرز بین آدم ها و در مرز ها و سختي های زندگی مردمانی در حاشیه.

محمودی برای نمایش گوشه ای از زندگی این مردم در حاشیه، تصاویری را در فیلم خود می گنجاند که مخاظب را به داخل زندگی آنان می برد، مانند ختنه کردن پسر بچه و جشنی که افاغنه گرفته اند. ترکیب بندی ها، میزانسن، موسیقی متن، افکت های صوتی و عناصر بصری کاملا در خدمت روایت اند و کاملا ساده اجرا می شوند در بعضی مواقع کارگردان زحمت عوض کردن پلان را به خودش نمی دهد تا از تکنیک فلو –فوکوس رایج این روزها در سینمای ایران استفاده کند. بازیگران در فضای بصری فیلم محو هستند و بعضی از بازی‌ها خسته کننده و کاملا بی روح اجرا می شود. گویی همه خسته اند.

به دلیل متنوع نبودن لوکیشن ها نما های باز محمودی در میانه های فیلم خسته کننده می شود «چند متر مکعب عشق» جمشید محمودی سعی می کند در سازماندهی و تقابل دو گانه زشت و زیبا، زیبایی را از دل زشتی بیرون آورد. هر چند محمودی بخاطر رسیدن به این هدف مجبور می شود از تصاویر و نماهای که به صورت آهسته و کلیپ وار به نمایش در می آید استفاده کند و تا حدودی از سینما فاصله می گیرد. این پلان های اسلوموشن به زور سعی می کند داستان را درماتیک کند.

کارگردان البته سعی می کند که برای رسیدن به یک فضای یکدست و رسیدن به یک روایت عاشقانه از موسیقی هم استفاده کند ،اما موسیقی هم با آن شروع های ناگهانی اش کمکی به ریتم و یکدستی فیلم نمی کند. «چند متر مکعب عشق» در یک بافت بصری جدید فیلمی را به مخاطب عرضه می کند که محتوای آن عشق در هر جایی است.

علی احمدی

نظرات

  • محسن فاضلی ۱۳۹۲/۱۱/۱۸ - ۱۷:۲۲
    0 0
    فیلم کپی ناشیانه ای است از فیلم باران مجیدی. انجا هم عشقی بین پسر ایرانی اذر زبان گارگر شکل میگیرد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.