به گزارش خبرنگار سینماپرس اگر به تئاتر به چشم محصولی فکری یا کالایی هنری بنگریم که از ساز و کارهای مختلفی در دوره تولید برخوردار است، یا آن را به مثابه تولیدی (هنری - فرهنگی) تلقی کنیم که همانند هر محصول دیگری قابل مصرف شدن و مفید واقع گشتن میباشد، بنابر این بخشی از نیازهای انسانی ما را تامین میکند و میبایست همانند هر کالای دیگری دوره توازنی آن را مورد بررسی و میزان سود دهی آن را مورد توجه قرار دهیم.
هیچ تولید کنندهای بی فرض سود، یعنی متعادل کردن هزینهها و درآمدها در آغاز، و ارزش اضافی آنکه سود وی را رقم میزند، دست به تولید فراوردهای نمیزند. یعنی اگر تولید کنندهای مبلغی را صرف تولید محصولی کند، مبلغی که شامل وسایل، ماشین آلات، دستمزدها، هزینه های جاری و... میگردد، ابتدا سعی در متعادل کردن این هزینه ها با فروش مثلا 50 درصد محصول خواهد کرد و سپس با 50 درصد بقیه به فکر انباشت سرمایه و سود خواهد بود، تا از آن طریق به توسعه و رشد بیشتر کارخانه و محصول بپردازد. اما در تئاتر، مسئله به رغم تولیدی بودن و انطباق موازین اقتصادی با فرآیند تولید آن و نیز دارا بودن آن دو خصیصه اصلی (مفید بودن و به مصرف درآمدن) به دلیل نبود قابلیت برابری تبادل کالا با کالا، قضیه متفاوت میگردد.
بدین معنا که در یک فعالیت یا یک عمل اقتصادی متعارف، شما چیزی را با چیز دیگر (کالا) معاوضه میکنید، که این کالا دیگر باره قابل مبادله با چیز دیگر است. برای همین در تئاتر، شما پولی را مصروف خرید چیزی میکنید که آن چیز قابلیت مبادله مجدد را ندارد، و همین نکته است که مسئله را یک طرفه میکند.
تا حدی که نیازمند تعریف دوبارهای از کالا میشوید و به این فکر فرو میروید که آیا واقعا تئاتر یک کالاست؟
جواب این پرسش در تئاتر ایران با تعاریف جدید و روی کار آمدن سالنهای خصوصی شکل تازهای به خود گرفته است.
بهزاد فراهانی بازیگر و کارگردان تئاتر درباره اقتصاد تئاتر ایران و وضعیت عرضه و تقاضا در آن میگوید: در حال حاضر تئاتر و مناسبات آن در ایران به شکل دولتی است و این به هیچ عنوان ایدهآل نیست. در حالی که گروههای تئاتری باید بتوانند مانند هر بنگاه اقتصادی به شکل مستقل فعالیت کرده و در عین حال از حمایتهای دولتی نیز برخوردار باشند.
فراهانی پیشنهاد تعاونی تئاتر را مطرح میکند و میگوید: رسیدن به این هدف مستلزم آن است که قوانینی برای تشکیل «تعاونی تئاتر» که در قانون اساسی نیز به آن توجه شده است، ایجاد شود. یعنی گروهی هنرمند دور هم جمع شده و سالنی اجاره و نمایش اجرا کنند و در عین حال از حمایت و نظارت دولت نیز بهرهمند شوند. این پتانسیل وجود دارد اما باید کارگردانان را تشویق به این امر کرد.
او در پایان با گلایه از وضعیت فعلی تئاتر میگوید: اهالی تئاتر نیز باید با پیش فرض پذیرش فضای گفتوگو حرکت کنند. باید تکلیف مشخص شود که آیا گسترش هنر تئاتر امری پسندیده است یا مذموم؟ اگر پسندیده است باید راهکارهای اعتلای آن وجود داشته باشد. چرا که تئاتر ایران در حال اضمحلال است و در حال حاضر فقط پیکرهء بیرمقی از تئاتر باقی مانده است.
انتهای پیام/ن/ن.ف
ارسال نظر