چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۳:۵۳

پرونده سه: عیار سنجی تلویزیون در سال 90 // نشست تخصصی تاثیر و کارکردهای تلویزیون در جامعه(1)

روحانی: در تولیدات تلویزیون به تک‌برنامه‌های موفق نگاه می‌کنیم / عفیفه: جای تحقیق، محتوا به برنامه‌ها تزریق می‌شود

نشست تلویزیون

سینما پرس: دکتر علی روحانی معتقد است در آن سوی مرزها، رقبای ما قصد دارند در دل یک جریان برمخاطب تاثیر بگذارند، اما ما در تولیدات‌مان به تک برنامه‌های موفق نگاه می‌کنیم. اسماعیل عفیفه نیز گفت: جای نگرش‌هایی علمی در فضای تلویزیون خالی است و در برنامه‌های تلویزیونی محتوا به تولیدات تزریق و تحمیل می‌شود.

سرویس تلویزیون سینماپرس: بی شک تلویزیون رسانه‌ای است که در تمام دنیا بیش از یک رسانه بر جامعه و رویدادهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اجتماعی تاثیر گذار بوده اند. اما این رسانه تاثیر گذار در جامعه ما چه کارکردی داشته و دارد؟ اصلی ترین مشکلاتی که این رسانه در کشور ما داشته چیست و راه های برون رفت از مشکلات آن چیست. با این رویکرد خبرگزاری سینمای ایران کوشیده است تا در قالب میزگردهای تخصصی، این موضوع را مورد بررسی قرار دهد. در جلسه نخست با دکتر امان‌الله قرائی‌مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه ، دکترعلی روحانی، مدرس سینما و مدیر گروه سینمای دانشکده سوره و اسماعیل عفیفه، تهیه‌کننده موفق تلویزیون و شهاب شهرزاد کارشناس و منتقد گفت‌وگویی داشتیم که در چهار قسمت متوالی در روزهای آتی بر روی سایت خبرگزاری قرار خواهد گرفت.

قرایی مقدم: تلویزیون ما درجذب خرده فرهنگ‌ها ناتوان است

دکتر امان قرایی‌مقدم (جامعه شناس):
تلویزیون به عنوان یکی از وسایل سمعی و بصری است که می تواند تاثیر همه جانبه و عمیقی بر کل جوامع بشری برجا گذارد و موجب تغییر شود. رادیو در سال 1919 توانست چنین تاثیر عمیقی را برجای گذارد. اما تلویزیون به دلیل آن‌ که شکل دیداری و شنیداری دارد و به قول حضرت امام (ره) یک دانشگاه به حساب می‌آید. همان طور که هارولد لاسول آمریکایی و مارشال مک لوهان کانادایی جامعه شناسان مطرح دنیا اعلام کرده‌اند. پس از به‌وجود آمدن تلویزیون، دیگر دنیا به یک دهکده جهانی تبدیل شده است. آنها معتقد بودند با تلویزیون دنیا را کوچک کرده است. ما در جامعه شناسی ارتباطات فرستند پیام، متن پیام و گیرنده پیام داریم. مارشال مک لوهای می‌گوید تکنولژی وسیله‌ای برای تقویت برد پیام است. هارولد دوایت لاسول گفت این درست است اما محتوا را باید به گونه‌ای روی امواج بفرستید که گیرند متوجه ماهیت آن پیام نشود. این قدرت تلویزیون است و می‌تواند حس بینایی و شنوایی شما را تحت تاثیر قرار دهد. جامعه‌شناسی مطبوعات می گوید با وجود شبکه های ماهواره ای دیگر دیواری در خانه‌ها وجود ندارد. امروز تلویزیون مردم را از گردش‌های بیرون خانه به درون خانه آورده است. اوقات فراغت را پرکرده و سعی می‌کند این زمان را غنی کند. این رسالت بزرگی است که تلویزیون باید برآن کوشا باشد. جامعه شناسی ارتباطات روی این موضوع کار کرده‌اند تا بفهمند که چگونه می‌توانند بارش فکری بر مغز مردم جهان ایجاد کنند. این که چگونه می‌شود خرده فرهنگ‌های این کشورها را دگرگون و انقلاب‌های اجتماعی را در مناطقی مختلف دنیا ایجاد کرد. اما این که آیا تلویزیون ما توانسته در این راه مقاومت کند یا خیر، پاسخ منفی است. زیرا برد ما کم است. در حال حاضر ما حدود سه یا چهار هزار کلمه مخابره می کنیم ولی در غرب بیش از 70 تا 80 میلیون کلمه مخابره می کنند.

روحانی: در تولیدات‌مان به تک برنامه‌های موفق نگاه می‌کنیم

- برای بیان محتوای مورد نیاز برنامه های مختلف، تلویزیونی نیازمند ابزار کار آمدی است که باید در اختیار برنامه سازان تلویزیونی قرار گیرد. این ابزار شامل تکنولژی تولید نیز می شود. آیا این ابزار در تلویزیون رسمی خودمان به اندازه مورد نیاز می بینیم.
دکتر علی روحانی (مدرس سینما):
در ایران زمانی که به ابزار و کارکرد‌های ابزار تولیدات‌مان اشاره می‌کنم بیشتر دچار مشکل می‌شویم. در واقع این ابزار محتوایی آثار را بر جامعه بگذاریم دچار مشکل می کند. در تلویزیون دو جریال وجود دارد یک جریان تکنولوژیکی تلویزیون و دیگری شیوه و چگونگی انتقال پیام است. ریموند ویلیامز درباره حوزه پخش برنامه های تلویزیونی نظرات خاصی دارند.متاسفانه بسیاری از برنامه سازان ما درایران به این نظرات چندان توجهی نمی‌کنند. این نظریه ریموند ویلیامز نظریه جریان یا flow مدل نامیده می شود.یعنی انتقال محتوا باید در قالب یک جریان انتقال بیفتد.در تلویزیون ما، محتوا به نوعی مانند سرنگ به برنامه‌ها تزریق می‌شود تا در مرحله و زمانی خاص یا کوتاه به نتیجه دلخواه برسیم. درحالی که این نظریه می‌گوید که تولیدات تلویزیونی شما در دل یک جریان می‌تواند برمخاطب تاثیر بگذارد.در تلویزیون ایران این ماجرا در قالب یک کنداکتور دیده می شود. مشکل عمده‌ای که تلویزیون ما برای تاثیر گذاری بر جامعه دارد نیز همین موضوع است. امروز رقیب‌های ما در آن سوی مرزها از این روش استفاده می‌کنند. ما در تولیدات‌مان به تک برنامه‌های موفق نگاه می‌کنیم. به همین دلیل کلیت کنداکتور پخش را نمی‌بینیم. در تلویزیون تصمیم می‌گیرند تا فلان مفهوم را به مخاطب القاء کنند.به همین دلیل تصمیم می گیرند تا قالب برنامه ای را بر اساس نیازشان تغییر دهند. نظریه جریان ما را از مکانیکی شدن بر حذر می‌دارد. اما متاسفانه این روندی است در تولیدات ما وجود دارد.این کارها اندکی صبر و استراتژی می‌خواهد. نظریه دیگری موجود درتولیدات تلویزیونی نظریه «استوارت هال» است. او معتقد است مخاطب دربرابر محتوا مخاطب منفعلی نیست. این فرد به سه نوع قرائت اعتقاد دارد. در گام اول، قرائتی توافقی وجود دارد. یعنی فرستنده پیامی را برای جامعه می فرستد و جامعه نیزبا محتوای پیام موافق است. به نظر می‌رسد این هدف، هدف اصلی تولیدات ما باید باشد. در قرائت دوم، بیننده پیام را می‌گیرد و آن بخشی که مورد تاییدش است و به آن اعتقاد دارد را می‌پذیرد. درشکل سوم ما با قرائت‌های تعارضی روبرو هستیم. در این حالت بیننده در مقابل این پیام جبهه می‌گیرد. به نظر می‌رسد نگاه ما به تولیدات تلویزیونی اینگونه است. اگر ما در محتوا باید به بیننده امتیاز بدهیم و نباید فکر کنیم بیننده هر چه را به او ارائه می‌شود، بپذیرد. پس در انتقال پیام راه را اشتباه می رویم.رابطه تکنولوژی ما با جامعه اگر بر اساس دستاوردهای حوزه رسانه نباشد ممکن است نتیجه غلطی در پیش بگیرد.درتلویزیون ما، امروز شاهد این مشکل هستیم که در نهایت تلاش های خوب‌مان نیز به چشم نمی‌آیند.

عفیفه: تحقیق در تلویزیون غیبت اساسی دارد

-بی شک مقوله تزیقی شدن محتوا به ساختار و برنامه های تلویزیونی، تولیدات تلویزیونی ما را رنج می دهند. این نوع نگاه، نگرشی شعاری و سفارشی به کارها می دهد. این مقوله برای مخاطب دافعه نیزایجاد کرده است.شما به عنوان کسی که از نزدیک با مشکلات گروه های تولید کننده وبرنامه ساز آشناهستید.این تفکر را در اجرای و ساخت چگونه می بینید.
اسماعیل عفیفه (تهیه کننده تلویزیون):
بی شک سخنان دکتر روحانی درچارچوب تولیدات تلویزیونی ما وجود دارد. متاسفانه جای چنین نگرش‌هایی علمی در فضای تلویزیون خالی است. دربرنامه‌های تلویزیونی محتوا به تولیدات تزریق و تحمیل می‌شود. علت این نیست که مدیران ما نمی خواهند کارخوب انجام دهند اما علت اینجاست که شاید آنها متوجه این فرایند نیستند.این فرایند که امروز مباحث نظری آن را می شنویم حاصل یک فرایندی است که متخصصات علوم ارتباطات،علوم اجتماعی و علوم دیگر سینمایی برای آن همت گمارده اند.دلیل مهم این است که تحقیق درتلویزیون غیبت اساسی دارد. این که الان یک دهکده جهانی ایجاد شده بسیار خوب است زیرا امروز من تهیه کننده می توانم آثار کارگردان ها و تهیه کنندگان خارج از مرزها را به روز ببینم.دراین خصوص می‌توان دریافت که آنها چه زحماتی برای بخش تحقیق کشیده‌اند. در تلویزیون ما مدیران در تولید عجله می‌کنند. شاید آنها نمی دانند که هر کاری نیازمند تحقیق و مخاطب سنجی است. ما در ایران یک سری ارزش وعناوین اخلاقی را در تولیدات‌مان می‌گنجانیم. البته در مواردی قرائت تعارضی حاکم می‌شود. به هرحال در مواردی که تعارضی وجود ندارد باید تلاش‌های فراوانی در تولیدات‌مان انجام گیرد. در تلویزیون تولید تداعی کننده مرحله فیلم برداری و پخش کارها است. به این ترتیب سریال‌هایی که پیش از این مراحل قرار دارند، دیده نمی شوند. درسال‌های گذشته برنامه‌های ما 80 درصد بیننده داشت.در دوره هایی برنامه هایمان50 میلیون بیننده داشت. دراین شرایط چرا برای داشتن این مخاطب وسیع احساس مسئولیت نمی‌کنیم. متاسفانه در یک شتاب روزافزون برنامه‌های‌مان را تولید می‌کنیم. زیرا نمی‌دانیم طراحی و تحقیق ومضامین در باره یک ایده و قرار دادن آن در یک کنداکتور تا چه حد مهم و ارزشمند است.نتیجه نبود این موارد مساوی با تزریق مضامین به درون سریال‌ها است. مخاطب نیز در مقابل چنین نگرشی واکنش نشان می‌دهد. در بسیاری از موارد پیام های مستقیم را مخاطب نمی‌پذیرد.


ادامه دارد...
تهیه و تنظیم: مهدی قنبر

انتهای پیام/ق/ع.آ

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.