سه‌شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۰ - ۲۳:۵۸

دوران طلایی سینمای کودک در آیینه خاطرات/4

مرگ بازیگر کودک «شهر در دست بچه‌ها» شوکه‌ام کرد

شهر در دست بچه ها

یک کارگردان فیلمهای کودک و نوجوان گفت: هنگامی که از فیلم «شهردردست بچه ها» یاد می کنم بدون استثناء به یاد بازیگر کودک این فیلم به نام «ایلیا اسدی» می افتم که درا واخرفیلمبرداری به همراه خواهر کوچکش ایلیسا در اثر حادثه گازگرفتگی درمنزلش پرپر شدند و فوت کردند.

اسماعیل براری در گفت و گو با خبرگزاری سینمای ایران در مورد خاطرات ساخت فیلم‌های کودک، افزود: اولین فیلم کودکی که ساختم، یک فیلم پنهانی بود. یعنی مجبور شدم آن را پنهان از دید استادم در دانشگاه هنر بسازم. نام این فیلم که درسال 1366 ساخته شد، «عکس العمل» بود که 6 دقیقه بیشتر نبود.

وی افزود: این فیلم درجشنواره ملل فیلم اتریش جایزه گرفت و خیلی سروصدا کرد و درجشنواره سراسری دانشجویان کشور، در بخش کارگردانی و فیلمبرداری موفق به کسب جوایز متعددی شود. اما مهم ترین خاطره ای که از این فیلم به یاد دارم این است که آن را به دور از چشم استادم ساختم، چرا که ابتدا فیلمنامه این فیلم توسط استادمان رد شد و ایشان معتقد بود که این فیلمنامه، سینما نیست و جالب بود که همه فیلمنامه های بچه ها از سوی این استاد قبول شده بود الا فیلمنامه من.
 
این کارگردان سینما به خبرنگار خبرگزاری سینمای ایران گفت: به یاد دارم که آن روز آنقدر از این که فیلمنامه ام، رد شده بود ناراحت بودم که از دانشگاه هنر تا خوابگاه پیاده رفتم و درتمام طول راه به این موضوع فکر می کردم ولی هنگامی که به خوابگاه رسیدم، تصمیم گرفتم این فیلم را هرطوری که شده بسازم بنابراین طرح دیگری را که متعلق به یکی دیگراز دانشجویان بود را به استادم ارائه دادم و تصویبش را گرفتم اما به جای آن ، فیلمنامه خودم را ساختم و همه بچه های دانشگاه هم دراین فیلم به من کمک کردند و هنگامی که موفق به کسب جوایز بین المللی شد خیلی خوشحال بودم که این ریسک را کردم و آن را ساختم اما متاسفانه هنگامی که من این فیلم را برای پخش به بنیاد سینمایی فارابی ارائه دادم، نه تنها پخش نشد بلکه مفقود هم شد ومن درحال حاضر دیگر نسخه ای ازآن را در اختیار ندارم اما ساخت همین فیلم باعث شد تا من به سوی سینمای حرفه ای پرتاب شوم.

وی ادامه داد : به خاطر موفقیت فیلم «عکس العمل»، بنیاد سینمایی فارابی ازمن دعوت کرد تا فیلم 35 میلیمتری به نام «تنهایی و کلوخ» را بسازم و این فیلم هم درمسابقه جشنواره فیلم کن حضور داشت و در جشنواره فیلم کودک ایران نیز برنده پروانه زرین بهترین فیلم جشنواره اصفهان درسال 68 شد. «تنهایی و کلوخ» فیلم خاصی بود و من خاطره‌ای از آن فیلم به یاد دارم مبنی بر اینکه ما هنگامی که آخرین پلان فیلم را که شامل عبور گله گوسفند از جلوی سه نوجوان فیلم بود را فیلمبرداری کردیم، هنگام عبور گله از صحنه، من متوجه شدم چیزی در صحنه باقیمانده است وب رای من جالب بود که این سیاهی که در دل صحرا مانده است، چیست؟ تصورم این بود که صحنه خراب شده و باید دوباره فیلمبرداری کنم اما هنگامی که دقت کردم متوجه شدم یک بره به هنگام عبورگوسفندان به دنیا آمده و درصحنه مانده است! و این حادثه چنان برای گروه جالب بود که همه گروه این اتفاق را به فال نیک گرفتند.
 
براری گفت: اتفاقا همان طور هم شد، چون فیلم همان طوری که گفتم توانست خوب بدرخشد. بعد از به دنیا آمدن بره متوجه شدیم که ناگهان آسمان ابری شد و این درحالی بود که درطول فیلمبرداری همیشه هوا آفتابی بود و ما همواره از آمدن باران نگران بودیم که مبادا کار فیلمبرداری متوقف شود، چرا که اگر باران می بارید با توجه به شرایط بیابانی اطراف شهر اصفهان باید روزها منتظر خشک شدن گل و لای می بودیم اما بعد ازپایان فیلمبرداری چنان بارانی بارید که ماشین های ما درگل ماندند .

کارگردان فیلم سینمایی «کویرمرگ»، افزود: من چند سال بعد سه نوجوان فیلم تنهایی وکلوخ را در شهر اصفهان و به هنگام ساخت فیلم دیگرم به نام «کویرمرگ» ملاقات کردم که البته بزرگترشده بودند ویکی ازآنها که نقش چوپان را در فیلم «تنهایی و کلوخ» ایفا کرده بود، ازدواج کرده بود و من سری به خانه او در روستا، زدم.

کارگردان فیلم «شهر در دست بچه ها» با اشاره به این فیلم گفت: خاطرات خوب و بد هر دو تاثیر گذارند و همیشه برای عوامل فیلم باقی خواهند ماند. من هنگامی که از فیلم «شهردردست بچه ها» یاد می کنم بدون استثناء به یاد پسربچه این فیلم به نام ایلیا اسدی می افتم که دراواخرفیلمبرداری به همراه خواهرکوچکش ایلیسا در اثرحادثه گازگرفتگی درمنزلش پرپرشدند وفوت کردند و این درحالی بود که بازی های رئال این کودک در فیلم تمام شده بود و بخشهای مقابل پرده آبی آن باقیمانده بود که ما مجبور شدیم این صحنه ها را با یک پسربچه دیگری و با تمهیداتی فیلمبرداری نمائیم این حادثه برای ما وخانواده آقای اسدی اتفاق بسیارتلخ و ناراحت کننده ای بود اما خداوند یک پسر و دختر دیگری را به خانواده اسدی هدیه داد و آنها هم به یاد ایلیا و ایلیسا همان اسمها را بر روی آنها نهادند که حالا دیگر بزرگ شدند.

وی تصریح کرد : میانگین سنی بازیگران فیلم شهر دردست بچه ها زیر 7 سال بود و این فیلم نه تنها برای کودک بود بلکه یکی از فیلمهایی بود که برای کودکان سن 5 الی 6 سال ساخته شده بود و شاید یکی ازتخصصی ترین فیلمهای کودک درایران محسوب می شود . ما دراین فیلم 13 کودک ویک نوزاد داشتیم که همیشه جلوی دوربین بودند و همه آنها هم بازی‌های زیادی داشتند وما برای اولین بار درایران دراین فیلم ازپرده آبی استفاده کردیم که با توجه به حضورکودکان درمقابل پرده آبی کاربسیاردشوارمحسوب می شد.

براری گفت : من هم اینک چهره همه بچه های فیلم «شهر در دست بچه‌ها» را تک تک به یاد دارم وهمه این بچه ها حالا آدمهای بزرگی شدند و برای من خیلی جالب است اگر بتوانم همه آنها را دوباره ببینم ونمی دانم چنین اتفاقی خواهد افتاد یا خیر؟

انتهای پیام/ م/ ا ک

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.