سه‌شنبه ۹ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۶

مرشد میرزاعلی؛

کسی که شاگرد مکتب امیرالمؤمنین (ع) و پهلوانی باشد، زندگی‌اش اسوه می‌شود

مرشد محسن میرزاعلی در نشست خبری پنجمین جشنواره پرده‌خوانی و نقالی «نقالان علوی»

سینماپرس: یک نقال و شاهنامه‌خوان با بیان اینکه اولین پرده‌خوانی درباره شهید سلیمانی را تنها دو ساعت بعد از شهادت او آماده کردیم، درباره این شخصیت شهید، گفت: زندگی شهید «حاج قاسم سلیمانی» پیوند با پهلوانان اسطوره‌ای و دینی دارد.

به گزارش سینماپرس، مرشد میرزاعلی نقال، پرده‌خوان، شاهنامه‌خوان و محقق ادبیات و هنرهای آیینی، با بیان اینکه سال‌هاست تلاش داریم داستان‌های ادبیات فاخر ایران‌زمین را به گوش نسل جوان و همچنین نسل‌های پیشین برسانم، گفت: پیام حکیم ابوالقاسم فردوسی، به باور من، پیامی بسیار مهم و جهانی است؛ پیامی که می‌گوید: «جهان سر به سر زیر دست من‌ست. پلنگ ژیان گرچه باشد دلیر. نیارد شدن پیش چنگال شیر»؛ ما ایرانیان وظیفه داریم این پیام را جهانی کنیم.

این شاهنامه‌خوان به هجمه‌های صورت گرفته علیه فرهنگ کشورمان پرداخت و تصریح کرد: اگرچه در دوره پهلوی و حتی پیش از آن، شاهد هجمه‌های فرهنگی گسترده‌ای علیه فرهنگ و هویت ایرانی بودیم، اما پس از انقلاب اسلامی این هجمه‌ها با شکل و شمایلی دیگر ادامه یافت. از همین رو، ما در حوزه شاهنامه و ادبیات کهن، بیش از پیش از ظرفیت رسانه‌ها، محافل فرهنگی و نشست‌های دانشگاهی بهره بردیم تا این میراث گران‌بها را زنده نگه داریم.

وی درباره رویداد حبیب ویژه سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی گفت: در رویداد «روایت حبیب» که اکنون پنجمین دوره آن در حال برگزاری است، افتخار داشتم به‌عنوان یک ایرانی، روایت سرداران و سپه‌دارانی را که برای مردم ایران جان و سر سپرده‌اند، از آرش کمانگیر گرفته تا شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید حاجی‌زاده، شهید باقری و دیگر شهدای والامقام، با زبانی تلفیقی از اسطوره و تاریخ و در قالب روایت و قصه ارائه کنم.

میرزاعلی عنوان کرد: در این پنج سال حضورم در «روایت حبیب»، مأموریت این رویداد بر پیوند شاهنامه، داستان‌های مذهبی، سیره سیدالشهدا (ع) و شخصیت‌هایی چون حاج قاسم سلیمانی استوار بوده است. گاهی از شاهنامه و ادبیات حماسی به حاج قاسم رسیده‌ایم و گاهی از روایت حاج قاسم به شاهنامه. اما پس از جنگ دوازده‌روزه، روایت ما تفاوتی اساسی پیدا کرد؛ چراکه «شنیدن کی بود مانند دیدن». آنچه فردوسی قرن‌ها پیش گفته بود، برای ما عینی شد.

محقق ادبیات و هنرهای آیینی ادامه داد: با شهادت حاج قاسم سلیمانی، شرایط منطقه به‌طور محسوسی تغییر کرد. به تعبیری، علمدار را زدند؛ هرچند هزاران علمدار دیگر وجود دارند، اما زدن علمدار یعنی تغییر میدان. پس از حاج قاسم، هر کسی که در برابر ظلم می‌ایستاد، هدف قرار می‌گرفت و این موضوع وظیفه ما را سنگین‌تر کرد.

وی در پاسخ به اینکه پیوند شهید سلیمانی با حماسه شاهنامه چگونه صورت می‌گیرد، گفت: خودِ حاج قاسم، حتی فراتر از شهادتش، شخصیتی حماسی داشت. ما در حوزه هنر، دو ساعت پس از شهادت ایشان، نخستین پرده‌خوانی را درباره او آماده و اجرا کردیم. حاج قاسم از نوجوانی با مکتب زورخانه و پهلوانی رشد کرده بود؛ روی تشک کشتی، با میل زورخانه، و در مسیر ورزش پهلوانی. کسی که شاگرد مکتب امیرالمؤمنین (ع) و پهلوانی باشد، زندگی‌اش اسوه می‌شود. وقتی کسی به «زنگ و کسوت» می‌رسد، یعنی فراز و فرودهای زندگی‌اش قابل روایت و الگوبرداری است.

میرزاعلی خاطرنشان کرد: ما در شاهنامه، آرش و رستم را داریم و در تاریخ تشیع، زندگی امیرالمؤمنین (ع) و امام حسین (ع) را؛ همان فرازهای پهلوانی در زندگی حاج قاسم نیز دیده می‌شود و همین موضوع باعث پیوند طبیعی زندگی او با پهلوانان اسطوره‌ای و دینی ما می‌شود.

*میزان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.