شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۸

«مسئول دفتر انجمن سینمای جوان ملایر» در گفتگو با «سینماپرس» مطرح کرد:

بسیاری از «فیلم‌های کوتاه» شبیه هم شده‌اند/ وقتی «هزینه‌های تولید» بالا می‌رود دست «فیلم‌ساز» بسته می‌شود/ بین «جشنواره‌ها» و «انجمن سینمای جوانان» یک شکاف وجود دارد

عباس روزبهانی

سینماپرس: «عباس روزبهانی» با بیان این مطلب که به‌نوعی بین جشنواره‌ها و انجمن سینمای جوانان یک شکاف وجود دارد؛ گفت: شکافی که البته رفع آن کار ساده‌ای هم نیست. انجمن با همان اصول و اسلوبی که دارد، همچنان معتقد به آموزش فیلم‌سازی با نگاه «فیلم‌سازی ارزان» است. اما وقتی در جشنواره‌ها فیلم‌هایی دیده می‌شود که با دوربین‌های گران‌قیمت، عوامل حرفه‌ای و بازیگران شناخته‌شده ساخته شده‌اند، طبیعتاً فیلم‌ساز جوانی که با بودجه‌های ۳۰ یا ۵۰ میلیون تومانی کار می‌کند، در رقابت احساس نابرابری می‌کند.  

«عباس روزبهانی» مسئول دفتر انجمن سینمای جوان ملایر در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به یکی از بزرگترین مشکلات دفاتر شهرستان های انجمن سینمای جوان اظهار داشت: یکی از مهم‌ترین چالش‌های ما در حوزه آموزش فیلم‌سازی، مسئله تجهیزات است. ما با وجود تمام سختی‌ها، دوره‌های فیلم‌سازی را برگزار می‌کنیم، هنرجو جذب می‌کنیم و آن‌ها را با تلاش زیاد به دفاتر می‌کشانیم، اما امکانات آموزشی‌مان واقعاً محدود است. بسیاری از تجهیزات موجود مربوط به دهه‌ی ۶۰ یا اوایل دهه‌ی ۷۰ هستند و دیگر کاربرد چندانی در شرایط امروز ندارند.

وی افزود: به عنوان مثال، وقتی استاد برای تدریس عکاسی می‌آید، دوربین‌های به‌روز در اختیار ندارد و ناچار است از دوربین شخصی خود استفاده کند. در برخی موارد، هنرجویان که ابزار در اختیار دارند، آن‌ها را همراه می‌آورند، اما این روش کافی نیست. البته انجمن سینمای جوانان ایران به این مسئله واقف است و تلاش‌هایی برای به‌روزرسانی تجهیزات در حال انجام است، اما همچنان کمبودها محسوس است.

روزبهانی با بیان این مطلب که از نظر کیفی، اساتید بسیار خوبی در دفاتر حضور دارند؛ تصریح نمود: مثلاً در دفتر ملایر، آقای وفایی از فیلم‌سازان باسابقه‌ی انجمن هستند که سال‌ها تجربه ساخت فیلم، داوری و کسب جایزه دارند. با این حال، وقتی ابزار آموزشی فراهم نباشد، استاد ناچار است یا در حوزه‌ی تئوری فعالیت کند، یا برای دروس عملی، دوربین شخصی خود را که گاه چند صد میلیون تومان ارزش دارد به کلاس بیاورد. در غیر این صورت، باید تجهیزات را اجاره کنیم، و هنرجویانی که امکاناتی ندارند، ناچارند فقط در بخش تئوری فعالیت کنند.

او ادامه داد: این در حالی است که انجمن سینمای جوانان یک آموزشگاه صرفاً تئوریک نیست. هدف نهایی ما این نیست که هنرجو فقط دوره را بگذراند و مدرک بگیرد. برعکس، کار واقعی انجمن پس از پایان دوره آموزشی آغاز می‌شود؛ جایی که هنرجو باید آموخته‌هایش را در قالب تولید فیلم به کار ببندد.

مسئول دفتر انجمن سینمای جوان ملایر در مورد افول فیلمنامه در سینمای کوتاه گفت: این مسئله فقط به انجمن مربوط نمی‌شود. به نظر من، حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد دفاتر آموزشی در سراسر کشور، با چنین مشکلی روبه‌رو هستند.

وی تاکید کرد: من از زمانی که مسئولیت دفتر ملایر را بر عهده گرفتم، با آگاهی از این نقیصه تلاش کردم تا تغییراتی ایجاد کنم. مثلاً پیش از آغاز رسمی دوره‌ی فیلمنامه‌نویسی، کارگاه‌هایی برگزار کردیم که هدفشان ایجاد عادت نوشتن در هنرجویان بود. این کارگاه‌ها در واقع درسی نبودند، بلکه تمرینی برای نوشتن و فکر کردن به روایت بودند.

او ادامه داد: پس از آن، مباحث فیلمنامه‌نویسی و اصول ساختاری را وارد آموزش کردیم تا ذهن بچه‌ها با مفاهیم بنیادین آشنا شود. به همین دلیل با اطمینان می‌گویم که در دفتر ملایر، در سال آینده، مشکلات مربوط به حوزه‌ی فیلمنامه‌نویسی به شکل محسوسی کاهش پیدا خواهد کرد.

روزبهانی با اشاره به نقش «جشنواره فیلم کوتاه تهران» در تحقق این افول اظهار داشت: به‌صورت کلی اگر بخواهیم بررسی کنیم چرا سینمای کوتاه امروز به سمت «فرم‌گرایی» رفته، به‌نظر من بخشی از این مسئله به خود جشنواره‌ها برمی‌گردد.

وی افزود: به‌نوعی بین جشنواره‌ها و انجمن سینمای جوانان یک شکاف وجود دارد شکافی که البته رفع آن کار ساده‌ای هم نیست. انجمن با همان اصول و اسلوبی که دارد، همچنان معتقد به آموزش فیلم‌سازی با نگاه «فیلم‌سازی ارزان» است. اما وقتی در جشنواره‌ها فیلم‌هایی دیده می‌شود که با دوربین‌های گران‌قیمت، عوامل حرفه‌ای و بازیگران شناخته‌شده ساخته شده‌اند، طبیعتاً فیلم‌ساز جوانی که با بودجه‌های ۳۰ یا ۵۰ میلیون تومانی کار می‌کند، در رقابت احساس نابرابری می‌کند.

وی تاکید کرد: همین مسئله باعث شده که بسیاری از فیلم‌سازان جوان به سمت «فرم‌گرایی» بروند؛ یعنی سعی می‌کنند به‌جای تمرکز بر محتوا و فیلمنامه، فیلمی خوش‌ساخت از نظر ظاهری بسازند تا در داوری‌ها دیده شوند.

این مدیر سینمایی با بیان این مطلب که احساس می‌کنم در چند سال اخیر، برخلاف گذشته، جریان فیلم بلند بر فیلم کوتاه تأثیر گذاشته است؛ متذکر شد: در حالی‌که پیش‌تر، این فیلم کوتاه بود که بر فیلم بلند اثر می‌گذاشت. امروز بسیاری از فیلم‌سازان کوتاه به فیلم کوتاه نه به‌عنوان یک مدیوم مستقل، بلکه به‌عنوان سکوی پرتاب به سینمای حرفه‌ای نگاه می‌کنند. به‌نظر من این نگاه اشتباه است.

روزبهانی در پاسخ به این پرسش که مگر رسالت انجمن سینمای جوان معرفی فیلمساز به سینمای بدنه نبوده است؟ بیان کرد: بسیاری از فیلم‌سازان مطرح در تاریخ فیلم کوتاه، با وجود توانایی و شرایط مناسب، هیچ‌گاه وارد سینمای بلند نشدند و در همان مدیوم کوتاه ماندند و آثار درخشانی خلق کردند. نمونه‌ی بارزش آقای مهرداد اسکویی است؛ کسی که می‌تواند در هر جای دنیا، حتی در هالیوود، فیلم بلند بسازد، اما آگاهانه انتخاب کرده در حوزه مستند بماند و در همان مدیوم کار کند.

وی افزود: به اعتقاد من، فیلم کوتاه بستری است برای جوانانی که می‌خواهند خلاقیت خود را در عرصه سینما بروز دهند. اما وقتی هزینه‌های تولید بالا می‌رود، دست فیلم‌ساز بسته می‌شود و مجبور است طبق قواعد بازار عمل کند. در حالی که فلسفه‌ی فیلم کوتاه این بود که فیلم‌ساز بتواند تجربه کند، آزمون و خطا داشته باشد و به گرامر سینما کمک کند. اگر در این مرحله فرصت تجربه از او گرفته شود، دیگر کجا باید تجربه کند؟

روزبهانی تصریح نمود: امروز بسیاری از فیلم‌های کوتاه شبیه هم شده‌اند؛ چه در فیلمنامه، چه در مضمون، چه در فرم و کارگردانی. آن تنوع و خلاقیتی که پیش‌تر در فیلم کوتاه می‌دیدیم، متأسفانه در حال از بین رفتن است. به‌نظرم یکی از دلایل اصلی این وضعیت، ترس فیلم‌سازان از شکست است. انگار اگر فیلم‌سازی بخواهد مسیر متفاوتی برود یا تجربه‌ی جدیدی انجام دهد، طرد می‌شود و برچسب «بلد نیست» می‌خورد. در حالی که فیلم کوتاه دقیقاً جایی‌ست برای همین تجربه‌کردن و آزمون و خطا.

او ادامه داد: هدف فیلم کوتاه این نیست که نشان دهیم چقدر قواعد کلاسیک کارگردانی را بلدیم. البته آشنایی با آن اصول ضروری است، اما مهم‌تر از آن، خلق نگاه شخصی و روایت مستقل است. برای مثال، شهرام مکری را می‌توان یکی از فیلم‌سازانی دانست که شناخت عمیقی از سینمای کلاسیک دارد، اما این شناخت را به‌کار می‌گیرد تا سینمای خودش را بسازد. شاید در بعضی آثارش از فیلم‌سازان خارجی تأثیر گرفته باشد، اما در نهایت فیلم خودش را می‌سازد و امضای شخصی‌اش در آثارش پیداست.

«عباس روزبهانی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: متأسفانه در شرایط فعلی چنین امکانی کمتر وجود دارد. فیلم‌سازی گران شده، تجهیزات بسیار پرهزینه‌اند و وقتی فیلم‌ساز به‌ناچار از عوامل و بازیگران حرفه‌ای استفاده می‌کند، ناگزیر می‌شود بر اساس فرمول‌های از پیش تعیین‌شده حرکت کند تا ریسک نکند. همین مسئله است که جلوی خلاقیت را می‌گیرد و باعث می‌شود بسیاری از فیلم‌ها از یک الگو پیروی کنند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.