سه‌شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۷

اهمیت توجه به بازی فرهنگی و بومی ایران؛

حق کودک بر «بازی فرهنگی ایرانی»؛ از بازی‌های سنتی تا جهان دیجیتال

نهمین نمایشگاه اسباب بازی 8 بهمن 1403

سینماپرس: احیای بازی‌های بومی صرفاً یک پروژه سرگرمی نیست؛ پروژه‌ای است برای بازسازی هویت، ارتقای سرمایه اجتماعی و حفاظت از میراث فرهنگی.

به گزارش سینماپرس، محمدمهدی سیدناصری، پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان، در یادداشتی به اهمیت توجه به بازی فرهنگی و بومی ایران پرداخت و از آسیب‌های بی‌توجهی به این بازی‌ها نوشت. این یادداشت را که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته است، می‌توانید در ادامه بخوانید:

بازی برای کودک، نه یک فعالیت فرعی، بلکه زبان نخستین او برای شناخت جهان، تمرین زندگی، و ساختن هویت است. در کوچه‌های خاکی دیروز، «هفت‌سنگ»، «لی‌لی»، «گرگم به هوا» و «وسطی» تنها سرگرمی نبودند؛ آنها مدرسه‌ای بی‌دیوار بودند که کودک در آن دویدن، همکاری، مذاکره، شکست‌پذیری و امید را می‌آموخت. امروز اما، این صدای خنده‌های جمعی با صدای بوق‌زدن بازی‌های دیجیتال و نور صفحه‌های کوچک جایگزین شده است. بازی‌های دیجیتال، هرچند جذاب، اغلب وارداتی‌اند و حامل فرهنگ، ارزش‌ها و الگوهای رفتاری‌ای هستند که نه‌تنها نسبتی با بستر فرهنگی ما ندارند، بلکه گاه در تعارض با آن نیز قرار می‌گیرند. این تغییر، صرفاً جابه‌جایی یک ابزار سرگرمی نیست؛ بلکه جابه‌جایی یک زبان فرهنگی است. زبانی که با خاموش‌شدنش، بخشی از حافظه جمعی و سرمایه ناملموس جامعه نیز خاموش می‌شود.

حق کودک بر بازی در ماده‌ ۳۱ «کنوانسیون حقوق کودک» به رسمیت شناخته شده است. این ماده تأکید می‌کند که دولت‌ها موظف‌اند حق کودک برای استراحت، فراغت، مشارکت در بازی‌ها و فعالیت‌های فرهنگی متناسب با سن او را محترم شمرده و فرصت آن را فراهم کنند.

بازی در این تعریف، فقط فعالیت فیزیکی نیست؛ بلکه شامل فعالیت‌های فرهنگی، هنری و خلاقانه نیز می‌شود. «بازی فرهنگی» در اینجا به معنای مشارکت کودک در الگوهای بومی و سنتی بازی است که حامل ارزش‌ها، نمادها و روایت‌های جامعه‌اند. در اسناد داخلی ایران نیز، سیاست‌های کلی خانواده و قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، اگرچه به‌طور مستقیم به بازی‌های بومی اشاره نکرده‌اند، اما تأمین شرایط رشد همه‌جانبه کودک را تکلیف دانسته‌اند؛ امری که بدون بازی‌های ریشه‌دار و معنادار، ناقص خواهد ماند.

امروزه بخش عمده بازار سرگرمی کودکان در ایران را محصولات دیجیتال خارجی تشکیل می‌دهند؛ از بازی‌های موبایلی گرفته تا پلتفرم‌های آنلاین. این محصولات، هرچند تکنولوژیک و پرکشش‌اند، اما اغلب حامل محتوای فرهنگی غیربومی هستند و بافت هویتی کودک ایرانی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. کاهش فضای بازی در محله‌ها، آپارتمان‌نشینی، افزایش ساعات آموزشی و محدودیت‌های امنیتی والدین باعث شده بازی جمعی در فضای باز تقریباً حذف شود.

بازی‌های بومی، برخلاف بازی‌های دیجیتال تجاری، پشتوانه اقتصادی و تبلیغاتی گسترده ندارند. تولیدکنندگان و مروجان این بازی‌ها با کمبود حمایت مالی، فضای مناسب و برنامه‌ریزی رسانه‌ای روبه‌رو هستند. با کم‌شدن تعامل میان نسل‌ها، مهارت‌ها و قواعد بازی‌های سنتی به کودکان منتقل نمی‌شود و این میراث ناملموس در حال فراموشی است.

پیامدهای فرهنگی و روانی کم‌رنگ‌شدن بازی‌های بومی

هویت‌زدایی فرهنگی: کودک بدون تجربه بازی‌های بومی، بخشی از روایت فرهنگی و تاریخی خود را از دست می‌دهد.

افزایش انزوای اجتماعی: بازی‌های دیجیتال فردمحور، تعامل رودررو و مهارت‌های ارتباطی را کاهش می‌دهند.

کاهش خلاقیت و فعالیت بدنی: بسیاری از بازی‌های بومی تلفیقی از ورزش، ریاضی، منطق و هنر بودند که امروز جای خود را به الگوهای مصرف‌محور داده‌اند.

وابستگی فرهنگی و ذهنی: عادت به بازی‌های وارداتی می‌تواند وابستگی ناخودآگاه به نمادها و ارزش‌های بیگانه ایجاد کند.

طبق تعریف یونسکو، سرمایه فرهنگی ناملموس شامل سنت‌ها، آیین‌ها، مهارت‌ها و دانش‌هایی است که نسل به نسل منتقل می‌شوند. بازی‌های سنتی بخش مهمی از این میراث‌اند. حفظ و ترویج آنها نه‌تنها به معنای پاسداری از گذشته است، بلکه ابزاری برای تقویت پیوندهای اجتماعی، انسجام ملی و تاب‌آوری فرهنگی در برابر جهانی‌شدن یک‌سویه محسوب می‌شود.

راهکارهای احیای بازی‌های بومی چیست؟

سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری

تدوین «سند ملی ترویج بازی‌های بومی» با مشارکت وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری‌ها و سازمان میراث فرهنگی.

گنجاندن آموزش بازی‌های بومی در کتب درسی و برنامه‌های فوق‌برنامه مدارس.

ثبت رسمی بازی‌های بومی به‌عنوان میراث فرهنگی ناملموس در فهرست ملی و جهانی.

آموزش و رسانه

تولید برنامه‌های تلویزیونی و پویانمایی بر اساس بازی‌های سنتی.

برگزاری جشنواره‌های فصلی «بازی‌های کوچه» در شهرها و روستاها.

راه‌اندازی اپلیکیشن‌های بومی که بازی‌های سنتی را در قالب دیجیتال بازآفرینی کنند.

بازآفرینی در فضای شهری

اختصاص بخش‌هایی از پارک‌ها به «میدان بازی‌های سنتی» با طراحی مناسب و ایمن.

ایجاد «کوچه‌های بازی» در بافت‌های شهری که هفته‌ای یک روز برای بازی کودکان بسته شود.

توانمندسازی خانواده‌ها

کارگاه‌های آموزش بازی‌های بومی برای والدین در مدارس و فرهنگ‌سراها.

بسته‌های آموزشی و ویدئویی برای یادگیری و اجرای این بازی‌ها در خانه.

پیوند با فناوری

استفاده از واقعیت افزوده (AR) برای آموزش و اجرای بازی‌های سنتی در محیط واقعی.

ایجاد شبکه‌های اجتماعی ویژه کودکان برای به اشتراک گذاشتن تجربیات بازی‌های بومی.

نمونه‌های موفق جهانی در این موضوع چیست؟

ژاپن: بازآفرینی بازی‌های سنتی مانند «کندوما» و «داروما» در برنامه‌های مدرسه و رسانه ملی.

کره جنوبی: جشنواره سالانه «یوت نوری» به‌عنوان ابزار دیپلماسی فرهنگی.

کلمبیا: گنجاندن بازی‌های بومی در طرح ملی «آموزش برای صلح» برای کاهش خشونت نوجوانان.

احیای بازی‌های بومی صرفاً یک پروژه سرگرمی نیست؛ پروژه‌ای است برای بازسازی هویت، ارتقای سرمایه اجتماعی و حفاظت از میراث فرهنگی. در جهانی که امواج جهانی‌سازی فرهنگی با سرعت در حال پیشروی است، بازی‌های سنتی همچون لنگرهایی هستند که کشتی هویت را در دریای متلاطم حفظ می‌کنند. دولت، جامعه مدنی، رسانه‌ها، مدارس و خانواده‌ها می‌بایست با همکاری و برنامه‌ریزی مشترک، حق کودک بر «بازی فرهنگی» را نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت بدانند. آینده‌ای که در آن کودکان ما دوباره با «هفت‌سنگ» می‌دوند، با «لی‌لی» می‌پرند و با «گرگم به هوا» می‌خندند، آینده‌ای است که در آن فرهنگ ما زنده و پایدار می‌ماند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.