چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۴

به مناسبت فرارسیدن «یوم الله غدیر ۱۴۰۴ هجری شمسی»؛

از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود

غدیر

سینماپرس: «الگوی غدیر» قلب تپنده «انقلاب اسلامی ایران» بوده و همچنان هست. انقلابی که تمرکز آن بر «فرهنگ» و بر «انسان‌سازی» بوده و اساسا آن‌چه که به «انقلاب اسلامی» معنا می‌بخشد، پرورش انسان‌هایی است که آگاهی، اخلاق و مسئولیت‌پذیری را سرلوحه دارند.

محمدرضا مهدوی‌پور/ اکنون و در آستانه «غدیر ۱۴۰۴ هجری شمسی» فرسوده شدن جامعه در زیر بحران معیشت و فشار تورم بالا، رکود و کاهش ارزش ریال و گره خوردن موضوعات مختلف به قرارهای آخر هفته‌ای با تیم مذاکره کننده «ترامپ جنایتکار» و ... موجب شده تا فضای عمومی جامعه تحت تأثیر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی قرار گیرد و بیش از هر زمان دیگری با چالش‌های گوناگون در حوزه عدالت اجتماعی، مدیریت سالم و کارآمد و بالاخص فاصله گرفتن از «ارزش‌های اصیل انقلاب اسلامی» مواجه‌ باشد.


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


اما در این میان سوای نظر از پُرکاربرد شدن ادبیات و جملات «نهج البلاغه» در متن سخنرانی‌های مسئولان مختلف اجرایی و اقدامات نمایشی ویژه‌ای همچون تاسیس فوری «ستاد ملی توسعه و ترویج نهج البلاغه» و ...، آنچه که بیش از هر زمان دیگری به چشم می‌آید، فقدان توجه عملی به «الگوی غدیر» است. الگویی که عدم توجه و دقت کامل برای تحقق مطلوب آن به عنوان بن‌مایه تاسیس و شکل دهنده «انقلاب اسلامی» نه تنها به شدت آسیب‌زا می‌باشد و فضای اجتماعی را به وادی «پارادوکسیسم» (Paradoxism) می‌کشاند و مشخصا فضای فکری جوانان را دچار افکار شوم «نسبی‌گرایی» و «پذیرش چندگانگی حقیقت» و ... می‌سازد؛ بلکه می‌تواند ساختارهای بنیادی «سبک زندگی اسلامی-ایرانی» را با خطر «فروپاشی تمدنی» (civilizational collapse) روبرو نماید. از این جهت لازم است تا به مرور چند نکته پرداخت:

۱/ مسئله‌ی «غدیر» یک مسئله‌ی مسلّم تاریخی است و در حقیقت، روز «غدیر» امتداد خطّ همه «رسالتهای الهی» و اوج این خطّ روشن و نورانی در طول تاریخ است. اگر به مضمون «رسالتهای الهی» نگاه کنیم، می‌بینیم که در طول تاریخ نبوّتها و رسالتها، این خطّ روشن دست به دست گشته، تا به «نبیّ مکرم خاتم» صلی الله علیه و آله رسیده و در پایان حیات آن بزرگوار، تجسّم و تبلور آن به شکل حادثه «غدیر» خود را نشان داده است. از این جهت است که «عید غدیر» در آثار اسلامی به «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. به عبارت دیگر «غدیر» فراتر از یک رویداد تاریخی، تجلی الگویی از مدیریت مبتنی بر عدالت، معنویت و مردم‌سالاری دینی است؛ الگویی که در آن، محور رهبری نه قدرت‌طلبی بلکه شایستگی، تقوا و مسئولیت‌پذیری است. این الگو، در عصر حاضر می‌تواند چراغ راهی برای بازتعریف مناسبات قدرت، پاسخگویی مسئولان، و مشارکت آگاهانه مردم باشد. بر این اساس پیگیری «الگوی غدیر» در حوزه اجتماعی ـ سیاسی، به معنای تلاش برای ساختارمند کردن عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد، و تقویت سرمایه اجتماعی است؛ اصولی که «امیرالمومنین علیه السلام» در دوران کوتاه اما پُرمعنای خلافت خود، با تمام وجود به آنها پایبند بود.


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


۲/ نزدیکی به «الگوی غدیر» به معنای «حاکمیت عدل» ، «حاکمیت فضیلت» و «حاکمیت ولایت‌الله» و در مقابل برائت از «اسلامِ سکولار» است. اسلامی که متاسفانه طیف خاصی از مدیران «جمهوری اسلامی» در طی حدود نیم قرن گذشته گذشته به دنبال تحقق معنوی آن بودند و دانسته و یا نادانسته تمام تلاش خود را به معطوف جاری و ساری شدن چنین قرائتی از اسلام و حقنه آن به کالبد وجودی «نظام جمهوری اسلامی» نمودند. مدیرانی با ظواهر و در صورت بندی جناح‌های مختلف سیاسی که از نظایر بسیاری در عرصه‌های مختلف اجرایی کشور و بالاخص در میان «متولیان عرصه فرهنگ و هنر» برخوردار می‌باشند. مدیرانی که با ظاهر موجه و یا حتی انقلابی خود، اسباب نهادینه‌سازی مولفه‌های غربگرایی، ترویج زندگی سکولار در جامعه اسلامی ایران و اباحی‌گرایی و ... را از یک سو فراهم ساخته و از سوی دیگر موجب فراگیر شدن بی‌توجهی به استقلال فرهنگی، اقتصادی و نظامی کشور، عدم ارتقای فرهنگ عمومی جامعه و پیگیری آرمان‌های انقلاب مردم ایران و... در عموم تولیدات فرهنگی و هنری و مشخصا تولیدات تصویری و عمده خروجی فیلم‌ها و سریال‌های پدید آمده در «ساحت فرهنگ و هنر نظام جمهوری اسلامی» شدند و ...


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


۳/ امروزه با گذشت حدود نیم‌قرن از حاکمیت «نظام جمهوری اسلامی» می‌توان به مصادیق بسیاری از حضور باورمندان به برداشت‌های التقاطی از «اسلام» در جای جای عرصه مدیریت اجرایی کشور اشاره نمود. برداشت‌هایی که حالا به ظهور گسترده «تکنوکرات‌های مسلمان» آن هم در طیف‌های مختلف سیاسی و تبلور بدون تعارف‌شان در فرایند «انتخابات ریاست جمهوری اسلامی» و در حاشیه و پیرامون نامزدهای این دوره از انتخابات انجامیده است. جماعتی که در طول این سال‌ها به صورت‌های مختلف التزام عقیدتی خود به مبانی «تکنوکراسی» را فریاد زده و حالا حتی در برنامه‌های زنده تلویزیونی به صراحت هر چه تمام آن را با تفسیرهای خودخواسته از «قرآن کریم» و «نهج‌البلاغه» به کیان «اسلام» پیوند می‌زنند. جماعتی که طیف پیرامونی ایشان را عموما افرادی تشکیل می‌دهند که بدون هرگونه پرده‌پوشی، به حقانیت «نظام لیبرالیسم» اقرار نموده و از بیان آن ابایی نداشتند و بعضا حتی خود را به عنوان مُریدان «جان لاک» و از باورمندان و معتقدان او به عنوان «پدر لیبرالیسم کلاسیک» معرفی می‌نمایند و در عین حال روز «غدیر» را جشن گرفته و در تضادی آشکار خود را از عقیده‌مندان به رسالت «پیغمبر» صلی‌الله‌علیه‌وآله و از علاقمندان به «امیرالمؤمنین» علیه‌السلام عرضه می‌نمایند!


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


۴/ اگر چه هر ساله با فرارسیدن «عید غدیر» مدیران اجرایی در سازمان‌ها و نهادهای مختلف سخن از «ولایت» و تبعیت از «مدیریت علوی» و مشی و مرام «علی علیه‌السلام» به میان می‌آورند؛ اما متاسفانه واقعیت‌های جاری و سازی در عرصه مدیریت اجرایی کشور، بالاخص در برخی از حوزه‌ها از آنچنان فاصله عمیقی با این گفتمان حکایت دارد که حتی چنین تصویری را به اذهان متبادر می‌سازد که در این حوزه‌ها حتی بویی از «الگوی غدیر» نوزیده است و در این میان زجرآور آن است که این مفارقت در شرایطی است که بعضا توسط همان مدیران در ظاهر «مرید علی علیه‌السلام» وانمود می‌شود که اساسا «مدیریت علوی» در این حوزه‌ها ورود نکرده و هیچ مدل و برنامه‌ای ندارد!


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


۵/ پرواضح است که تکلیف «جمهوری اسلامی» با طیف مدیران برجای مانده و پرورش یافته از درون بن‌مایه‌های «سبک آریامهری» و عدم تقید و باورمندی ایشان به چیزی با عنوان «الگوی غدیر» مشخص و روشن می‌باشد؛ اما واقعیت دردآور و تاسف برانگیز نه حضور لایه‌های رسوب کرده چنین طیفی در بدنه مدیریت میانی کشور، بلکه حضور گسترده طیفی از «مدیران منافق» است که با حفظ ظاهری موجه و حتی به شدت مذهبی، به سمت «الگوهای لیبرالی» گرایش پیدا نموده و بعضا در کمال وقاهت سعی دارند تا با شیوه تفسیر به رای، این الگوی منحط را هم راستا و همسوی «الگوی غدیر» وانمود سازند و با شگردهای این همان سازی در جهت تحمیق افکار عمومی گام بردارند. اتفاقی که مشخصا در طی دو دهه اخیر در «ساحت مدیریت فرهنگی و هنری نظام جمهوری اسلامی» برجسته بوده و از مصادیق گوناگون و مختلف فردی و جریانی برخوردار می‌باشد.


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


۶/ اگر چه نقش پُررنگ «امامین انقلاب اسلامی» و مشخصا «امام خامنه‌ای» در تبیین «الگوی غدیر» و شفاف‌سازی ابعاد و جوانب تضاد میان «مدیریت علوی» و «مدیریت لیبرال» در طی نیم قرن اخیر، موجب شده تا عمق این مسیر دچار تحریف بنیادین و استحاله کامل واقع نشود. اما باید توجه داشت که همین شفاف‌سازی ابعاد و جوانب تضاد، بالاخص در ساختارهای فرهنگی کشور نه تنها موجب ایجاد اصلاح رویه‌های مدیریتی نشده، بلکه نوعی از وقاحت و بی‌حیایی را در پیکره مدیریتی این حوزه رقم زده و موجب شده تا طیف گسترده‌ای از مدیران در این بخش با علم به شناخت و فهم ابعاد این تضاد، نسخه «مدیریت لیبرال» را برگزینند و نگاه‌شان به مدیریت را در فاصله‌ای محسوس با ارزش‌های دینی و «الگوی غدیر» قرار دهند. اتفاقی که دیگر از حالت عادی خارج شده و قدرت و ضریب حضور «شبکه نفوذ» در سطوح مختلف از بدنه «مدیریت فرهنگی کشور» را آنچنان گسترده ساخته که امروزه نه تنها در عرصه مدیریت سینمایی کشور توانسته اسباب صدور مجوز برای نمایش تولیدات کثیف و چرکی همچون «پیر پسر» و «زن و بچه» و ... را فراهم نماید و با تسهیل اکران عمومی آثاری همانند «آنتیک» و «ژولیت و شاه» و ... حیث ملی و دینی انسان ایرانی را ضایع و خدشه‌دار سازد و ...؛ بلکه رسما نوعی از لجام گسیختگی را در «شبکه نمایش خانگی» به نمایش گذاشته و سبب گشته تا از یک سو هجو مقدسات و باورهای دینی به شالوده و متن آثاری همچون «اجل معلق» مبدل گردد و از سوی دیگر ناهنجاری‌ها و تابوهای مطرح در «سبک زندگی اسلامی» لوس شده و با آثاری همچون «جوکر علیخانی» مورد قباحت ‌زدایی واقع شود و نهایتا این ول‌شدگی را آنچنان فریاد زند که به عنوان مثال دقیقا در سالگرد جشن‌های پیروزی انقلاب اسلامی و در ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، اقدام به عرضه نخستین قسمت از سریالی مجعولی با عنوان «تاسیان» کند که رسما وجاهتی جذاب و دلربا از «سبک زندگی آریامهری» را برای مخاطبان خود متصور می‌سازد و ...


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


۷/ متاسفانه امروزه با وجود برگزاری کارناوال‌های شادی و راه‌پیمایی‌های کیلومتری به اسم «غدیر» ، همچنان رسم و «الگوی غدیر» در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی فقط یک نام است و نه یک راه! نامی باقی مانده در تکرارها! تکرارهایی که نه تنها موجب تولید اثری برآمده از عمق «اندیشه علوی» نمی‌شود و در این انبوه محتواهای هنری و فیلم‌های کوتاه و بلند و انیمشین و مستند و سریال‌ها از کمترین جایگاهی برخوردار نمی‌باشد؛ بلکه حتی در سیاست‌گذاری‌ها نیز در سطح عنوان‌بندی‌ها برخی از فصول باقی مانده و هیچ‌گاه منشاء «تدوین پروتکل‌ها» و «آیین‌نامه‌های اجرایی» در حوزه فرهنگ و هنر نشده است. از این جهت پُربیراه نیست تا بخواهیم ادعا نماییم که «مدیریت فرهنگی» رسما با «الگوی غدیر» بیگانه شده و «سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و هنری کشور» اغلب درگیر سطح‌گرایی، روزمرگی و گاه حتی بی‌تفاوتی به ارزش‌های اصیل و برآمده از مدل «مدیریت علوی» گردیده و در حال حرکت به سمت ناکجاآباد توسعه و ترقی می‌باشند!


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


۸/ افت محسوس «رسانه ملی» در تولید برنامه‌های متنوع و با کیفیت بصری مناسب و در کنار آن پرشدن کنداکتور شبکه‌های مختلف سیما با محتواهای زرد و برنامه‌هایی کم‌جان و یکنواخت و گفت‌وگوهای طولانی و تکراری و کم‌عمق و... نه تنها اسباب قرار گرفتن این «رسانه تصویری» در سراشیبی سقوط به وادی «رسانه رادیویی» را فراهم ساخته و مخاطبان را دل‌زده و باعث کاهش اعتماد به این رسانه‌ فراگیر و پیشرو در میان توده‌های مختلف اجتماعی شده است؛ بلکه صدای بلند و پررنگ «سند تحول رسانه ملی» که چند سالی است به عنوان نویدبخش تغییر و بهبود وضعیت اسفناک «رسانه ملی» در گوش فلک شده است را به «آواز دوقل» مبدل نموده و مدیران سرگشته بین وعده‌های بزرگ «سند تحول رسانه» و عملکرد واقعی و خروجی قابل مشاهده بر روی آنتن را مسخره و فکاهی ساخته است. این در حالی است که پیگیری و انعکاس «الگوی غدیر» در تولیدات فیلم و سریال و برنامه‌های ترکیبی سیما، حداقل توقعی است که متاسفانه نه تنها جای خود را به «نقی معمولی» و «مادر سوجان» و «نورالدین خانزاده» و ... داده مباهات مسئولین و مدیران رسانه را از این دوربرگردان فراهم ساخته است و ...؛ بلکه حتی برنامه‌های موجه و اصالتا مخاطب پذیری همچون «محفل» و «معلی» و ... را در وادی نوعی از انحراف در مقصد و مقصود و بعضا ترویج غنی و ... کشانده است.


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


۹/ در پایان لازم است تا بار دیگر به این مهم توجه نمود که «الگوی غدیر» قلب تپنده «انقلاب اسلامی ایران» بوده و همچنان هست. انقلابی که تمرکز آن بر «فرهنگ» و بر «انسان‌سازی» بوده و اساسا آن‌چه که به «انقلاب اسلامی» معنا می‌بخشد، پرورش انسان‌هایی است که آگاهی، اخلاق و مسئولیت‌پذیری را سرلوحه دارند. اما متاسفانه عرصه مدیریت کشور با گرایش به سمت «الگوهای لیبرالی» سعی نموده تا خود را در رقابتی بی‌پایان برای جلب نگاه‌های طیف پرهیاهو در جامعه قرار دهد و در مسیر جذب حداکثری و راضی ساختن تمامی گروه‌ها و دسته‌ها و ...، خواسته و یا ناخواسته به سمت سطحی‌سازی، هیجان‌فروشی و حتی عبور از خطوط قرمز اخلاقی برود و با فاصله گرفتن از دغدغه‌های «پرورشی» و شان «ارشادی» و وظیفه پیگیری رسالت‌هایی چون آموزش، آگاهی‌بخشی و افزایش تحلیل و ...، به شوک‌آفرینی، شتاب‌زدگی و ساده‌سازی تن دهد و به این ترتیب شرایط را برای عرضه گسترده و تولید آثاری فراهم سازد که نه «تربیت» می‌کند و نه «تبیین» ! و تنها معطوف به تولید «سرگرمی» شده و بجای «انسان‌سازی» در وادی «برندسازی» افتاده و بجای «تعهد نسبت به آرمان‌ها» فقط به دنبال اقدامات «تبلیغاتی» است. اتفاقی شوم که امید است تا به واسطه بازگشت به ارزش‌های انقلاب اسلامی، نه تنها عرصه‌های مختلف اجرایی و «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» به صلاح روی آورند؛ بلکه سایر نهادهای فرهنگی موثر همچون موسسات مختلف فرهنگی و هنری وابسته به «سازمان تبلیغات اسلامی»، موسسات مختلف فرهنگی و هنری وابسته به «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، موسسات مختلف فرهنگی و هنری وابسته به «شهرداری» و ... نیز به مدل‌ و ارزش‌های «انقلاب اسلامی» با رویکردی نوآورانه، پویا و تأثیرگذار متمایل گردند.


از حضور «تکنوکرات‌های مسلمان» تا رسوخ «مدیران منافق» در پیکره فرهنگی کشور؛ عواملی که مانع توجه عملی به «الگوی غدیر» می‌شود


ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.