جمعه ۵ فروردین ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۳

نگاهی بر بهترین فیلم خارجی زبان گلدن گلوب؛

«ماشین مرا بران» بدهکار به سینما و ادبیات/ فیلمی پرحرف و الکن در بیان مضمون!

فیلم سینمایی ماشین مرا بران

سینماپرس: «ماشین مرا بران» فیلم زیاد از حد جدی گرفته شده ریوسوکه هاماگوچی که اقتباسی از رمان هاروکی موراکامی است در سال ۲۰۲۱ توانست جوایز معتبری چون بهترین فیلمنامه جشنواره کن و بهترین فیلم بین‌المللی گلدن گلاب را از آن خود کند.

علی ناصری/ «ماشین مرا بران» فیلم پر ادعایی است و در فیلمنامه از همان ابتدا با خلق کاراکترهایی متفاوت سعی دارد فیلم را حتی به قیمت کنار هم قرار گرفتن اتفاقات مکانیکی به سمتی هدایت کند که فیلمنامه‌نویس و کارگردان در ذهن دارد. در واقع فیلم «ماشین مرا بران» با کنار هم چیده شدن چند تصادف بی منطق اما با ناملموس جلوه دادن شخصیت‌ها سعی در فریب مخاطب دارد و با چنگ انداختن بر المان‌هایی چون استفاده از ماشینی قدیمی، چخوف و... سعی دارد فضایی نوستالژیک خلق کند و نوعی تضاد و پارادوکس بین محیطی که فیلم در آن روایت می‌شود و درونیات شخصیت اصلی ایجاد کند اما با وجود اینکه فیلمساز ایده مضمونی فوق‌العاده‌ای دشته و سعی دارد از حس و عاطفه برداشتی فیزیکی کند و آن را در مدیوم تصویر با نمایشنامه یا در واقع خلق اثر هنری از طریق حس نشان دهد؛ همه چیز به راحتی از دست رفته و «ماشین مرا بران» اثری به شدت الکن است.

چنین مفهومی که تنها با ایجاد تجربه مشترک بین مخاطب و کاراکتر فیلم می‌تواند القا شود با رفتارهای غیرمنطقی کاراکتر اصلی که شاید شخصیتی غیر قابل ملموس باشد به هدر رفته و فیلم را به اثری الکن و البته فریبنده تبدیل کرده است. فیلم هاماگوچی به معنای دقیق کلمه اثری شکست‌خورده است و زمان طولانی این اثر که خود نشانی از دست و پا زدن فیلمسازی کارنابلد برای بیان ایده مضمونی بزرگِ در ذهنش، دارد نتوانسته فیلم را نجات دهد و «ماشین مرا بران» از یک رمان یا یک اثر ادبی به یک فیلم تبدیل نشده است.

در بخش پایانی فیلم که مرحله روخوانی و رسیدن به اجرای نمایش است و قرار است گره ذهنی بزرگی برای شخصیت اصلی باز شود فیلمساز با استفاده از خاصیت هنر و حرفه بازیگری و نمایش سعی دارد از کاشته ابتدای فیلم خود که همان خلق اثر هنری در زمان برقراری رابطه جنسی است به توئیستی احساسی برسد اما در واقع به قدری فیلم در مسیر طی کرده ناتوان از تعریف و پرداخت شخصیت است و به قدری چیدمان اتفاقات غلط و بی‌منطق است که این سکانس هم نمی‌تواند توجه مخاطب خسته از پرحرفی‌های کاراکترها را به آنچه که در حال رخ دادن است، جلب کند. در واقع «ماشین مرا بران» فیلمی است که به سراغ مضمونی بی ربط به مدیوم سینما رفته و از آنجا که توان ایجاد راهی تازه در بیان مضمونی متفاوت را ندارد تنها به ابزاری چون دیالوگ و چند المان ساده اکتفا کرده و با ادعایی بزرگ بسیار فریبنده می‌تواند در عرصه جهانی موفق عمل کند.

اثر ادبی موراکامی در واقع نابودکننده و تنها نجات‌دهنده فیلم هاماگوچی است. از آنجا که هاماگوچی نتوانسته اثر ادبی را به فیلم تبدیل کند بیشترین ضربه را از نوشته موراکامی خورده اما گستردگی نگاه موراکامی در اثر ادبی‌اش باعث شده تا فیلم «ماشین مرا بران» در برخی مواقع تنها با ابزار دیالوگ صاحب نقاط عطفی لحظه‌ای دست پیدا کند. در واقع «ماشین مرا بران» در تعریف رابطه شکست‌خورده و در واقع بیمار کارگردان تئاتر و همسرش که مدام به او خیانت می‌کند موفق عمل کرده و رفتار نامعقول این کارگردان در زمان اطلاع از خیانت همسر با وجود اینکه تا پایان فیلم با توجه به احساس او نسبت به همسرش وصله‌ای ناجور به نظر می‌رسد اما در تعریفی که فیلم از خیانت می‌دهد و آن را دلیلی بر نفرت نمی‌داند در نهایت رفتار شخصیت اصلی تا حدی می‌تواند منطقی جلوه کند.

«ماشین مرا بران» جهانی نامنسجم دارد و همانطور که پیش‌تر اشاره شد نتوانسته از یک اثر ادبی به یک فیلم سینمایی تبدیل شود و در ناپختگی تمام فیلمساز تنهای به ابزار دیالوگ و همان المان‌های بی اثر در فضاسازی تکیه کرده و جهانی فریبنده خلق کرده که بسیاری فریب این اثر را خورده و همین دلیلی بر موفقیت آن است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.