سه‌شنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۳

بیوک میرزایی:

صدای من هویتی دارد که هرکسی جایم صحبت کند برای مخاطب باورپذیر نیست

بیوک میرزایی

سینماپرس: بازیگر سریال‌های تلویزیون اعتقاد دارد مردم سریال‌های قدیمی را بیشتر دوست دارند و قصه و شخصیت‌هایش را باور می‌کردند؛ امیدوارم دوباره به آن روزها برگردیم.

به گزارش سینماپرس، بیوک میرزایی سال‌ها است که در عرصه‌های بازیگری، گویندگی و دوبله فعالیت مستمر دارد. این هنرمند تا به امروز در سریال‌های ماندگار و خاطره‌انگیزی همچون سایه همسایه، آقای دلار، آپارتمان، همسایه‌ها، مش خیرالله و صندوقچه اسرار، روزگار جوانی، همشاگردی‌ها، پهلوانان ‌نمی‌میرند،  باغ گیلاس و دو سریال رمضانی گمگشته و برادر به ایفای نقش پرداخته است.

میرزایی در جریان گپ و گفت با خبرنگار تسنیم  ترجیح داد درباره سریال "باغ گیلاس" صحبت کند که این روزها از شبکه آی‌فیلم پخش می‌شود. او نقش قدیر را در این سریال بازی می‌کرد.  خلافکار خرده پایی که در اثر اتفاقاتی دچار تحول شده و به راه راست بازمی‌گردد. او نقشش در این سریال را به علت فراز و فرودهای مناسبی که داشته، جذاب ارزیابی می‌کند و می‌گوید کارگردان هم دست او را برای بداهه‌گویی باز می‌گذاشته تا بر بار کمیک این کاراکتر اضافه کند.

این بازیگر، باغ گیلاس را از جمله سریال‌های پرمخاطب و به اصطلاح خیابان خلوت کن تلویزیون در دهه 70 برمی‌شمرد و تأکید می‌کند مردم همچنان این اثر نمایشی جذاب را دوست دارند و به تماشای بازپخش‌هایش هم می‌نشینند. او قصه جذاب، بازیگران معروف و محبوب و کارگردانی حرفه‌ای را از جمله دلایل ماندگاری و جذابیت این سریال و بسیاری از مجموعه‌های قدیمی تلویزیون می‌داند.

میرزایی این روزها علاوه بر نقشِ متفاوتش در سریال "جشن سربرون" مجتبی راعی، در سری جدید مجموعه "روزگار جوانی" ایفای نقش می‌کند. یکی از گلایه‌های این بازیگر پیشکسوت بدحسابی بیشتر پروژه‌هایی است که تلویزیونی‌اند.  "سابق پرداخت‌ها بسیار منظم بود و سر موعد دستمزدها داده می‌شد اما الان این‌گونه نیست و این مسئله نه فقط برای بازیگران که فکر می‌کنم برای کارگردانان هم مشکلاتی را به بار آورده است. "

مشروح این مصاحبه را در ادامه بخوانید:

* یکی از نکات جالب در سریال "باغ گیلاس" و شاید برخی از مجموعه‌های دیگر حتی "پهلوانان نمی‌میرند"، کسی به جای شما صحبت نمی‌کند و اصطلاحاً دوبلور ندارید؛ این اتفاق به پیشنهاد خودتان می‌افتد یا کارگردان؟

صدای من هویتی دارد که هرکسی جایم صحبت کند برای مخاطب باورپذیر نیست. همیشه جای خودم در فیلم‌ها و سریال‌ها حرف زده‌ام و دوبلوری نداشته‌ام. در "باغ گیلاس" هم به دلیل سابقه‌ای که در دوبله دارم و سال‌ها کار در رادیو، در نهایت قرار شد که خودم روی کاراکتری که بازی‌اش می‌کردم صحبت کنم و دوبلور دیگری این کار را انجام ندهد.

در زمانی که سریال باغ گیلاس ساخته شد معمولاً صدابرداری سر صحنه انجام نمی‌شد و دوبلورها جای بازیگران صحبت می‌کردند. در زمان خودش اتفاق خوبی بود و حتی بازی بازیگر نمود بیشتری پیدا می‌کرد. دوبلورهای توانمندی داشتیم که زحمت زیادی می‌کشیدند و با صداسازی مناسب باعث می‌شدند تا بازی هنرپیشه هم بهتر دیده شود.

* قدیر شاید پدر معنوی شخصیت‌هایی باشد که بعد از باغ گیلاس به وفور در فیلم‌ها و سریال‌ها دیده‌ایم؛ یعنی کسانی که در ابتدا خلافکارند اما بعد در اثر اتفاقاتی و آشنایی با فرد یا افرادی دچار تحول می‌شوند، مثل مجید سوزوکی در «اخراجی‌ها» و...

 شخصیت قدیر ابعاد زیادی داشت و تک‌وجهی نبود؛ مثلاً همان قدر که خلافکار بود در گفتار و رفتارش نوعی طنز و کمدی را هم می‌شد دید. در مجموع، انسان بدی به نظر نمی‌رسید و به نوعی قربانی شرایط و محیطی بود که در آن پرورش یافته بود. آقای بهشتی به عنوان کارگردان سریال هم دستم را برای بداهه‌گویی باز گذاشته بود و سعی کردم از خودم هم بر بار طنز این کاراکتر اضافه کنم. بعد از سریال باغ گیلاس آدم‌های شبیه قدیر را در فیلم‌ها و سریال‌های زیادی دیدیم. انسان‌هایی که در اثر یک اتفاق متحول می‌شوند.  

* باغ گیلاس از جمله سریال‌های پُرمخاطب تلویزیون در سال‌های ابتدایی دهه 1370 است. خودتان چه بازخوردهایی از مردم بابت بازی در این سریال گرفتید، با توجه به اینکه آن زمان فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هم وجود نداشتند؟

باغ گیلاس به خصوص در قسمت‌های پایانی‌اش واقعاً خیابان‌ها را خلوت می‌کرد. بسیاری از مردم این سریال را تماشا می‌کردند و از آن لذت می‌بردند و خیلی هم به ما بازیگران لطف داشتند و در کوچه و خیابان اظهار محبت می‌کردند.

* سؤالی که این روزها زیاد مطرح می‌شود چرا سریال‌های قدیمی امروز هم موفق‌اند و سریال‌های جدید کمتر می‌توانند نوستالژی باشند و یا اصطلاحاً خیابان‌خلوت‌کن شوند؟

سریال از یک متن خوب و کارگردانی حرفه‌ای بهره می‌برد. قصه جذابی داشت که توسط یک تیم با تجربه ساخته می‌شد. بازیگران معروفی هم در سریال حضور داشتند و همین مسئله باعث جذابیت بیشتر شده بود. آن سال‌ها مثل امروز نبود که روزی سه چهار سریال پخش شود. نمایش سریال‌ها به شکل هفتگی بود و مخاطب باید یک هفته منتظر می‌شد تا بتواند قسمت جدید را ببیند. برایم جالب است که مردم سریال‌های قدیمی را بیشتر دوست داشتند، چون قصه و شخصیت‌هایش را باور می‌کردند. هنوز که هنوز است وقتی از بازپخش سریال‌هایی مثل باغ گیلاس مطلع می‌شوند ترجیح می‌دهند دوباره به تماشای این آثار بنشینند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.