دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۸

سایه عدم مشروعیت و مقبولیت بر سر جشنواره فیلم فجر

وقتی فرجام مدیریت فاشیستی به نامزدی مُشتی فیلم سیاه و بی همه چیز منجر می‌شود

هشتمین روز سی و نهمین جشنواره فیلم فجر

سینماپرس: مرور عموم آثار به نمایش درآمده در این دوره از جشنواره، به وضوح جنایت فرهنگی صورت گرفته در معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی را در دوران مدیریت جناب آقای انتظامی نشان می‌دهد؛ دورانی که آقای دبیر فعلی سی و نهمین جشنواره فیلم فجر ریاست این معاونت را عهده‌دار بوده است!

حسین پورقادری/ عصر دیروز و پس از اکران شانزدهمین اثر سینمایی در برج میلاد و محل سینمای رسانهها بود که دبیر جشنواره اقدام به برگزاری نشستی خبری نمود و نامزدهای سی و نهمین جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ را معرفی کرد که در این میان توجه به چند نکته حائز اهمت میباشد:

۱/ سیاست عقیم کردن جشنواره فیلم فجر و تنزل جایگاه بزرگترین رویداد سینمایی کشور، تنها به اکران ۱۶ اثر سینمایی از مجموع ۶۲ فیلم واجد شرایط حضور در جشنواره خلاصه نشد و متاسفانه مرور فهرست نامزدهای جشنواره در بخش سودای سیمرغ موجب شد تا دغدغهمندان عرصه فرهنگی کشور را به شکل گیری جنایتی در مدیریت سینما واقف سازد. جنایتی که سبب شده تا سینما به عنوان یکی از مهمترین بسترهای تاثیرگذار فرهنگی، راه خود را از ملت مسلمان ایران و نظام جمهوری اسلامی جدا ساخته و وجاهتی اپوزیسیونی به خود بگیرد.  

۲/ فهرست نامزدهای اعلام شده به وضوح نشان دهنده میزان فقدان حضور و به کارگیری چهرههای دغدغهمند و موجه و متخصص سینمایی در مجموعه هیات داوران این دوره از جشنواره فیلم فجر میباشد. چهرههایی که میتوانستند برخلاف نظر متولیان برگزاری، مسیر جشنواره را به سمت شور و نشاطی ویژه در «فجر انقلاب اسلامی» رهنمون سازند.

۳/ تصویرسازی از انحطاط کامل تمدن ایران و تجسم آینده به شدت ظلمانی و توهم دانستن آینده «روشن» و «بی همه چیز» دانستن ملت ایران و پشیمانی از چرایی مقاومت در «روزی روزگاری آبادان» و یا تجویز مذاکره به بهای لقمهای نان برای «یدو» که در صورت عدم تحقق، حتی ممکن است همین حداقل هم در تنور نانوایی سوخته شود و به بیخانمانی منجر شود و تحقیر آرمانهای انقلاب اسلامی و جسارت به مقام شهدا در هجویه «شیشلیک» و ترسیم فلاکت «مامان» وطن و تمکین جامعه بر بدبختی و زندگی «ابلق» گونه خود و در نهایت تجویز خودکشی به عنوان تنها راه نجات و خلاصی از ایرانی بودن و راحت شدن از سرنوشت در ایران زیستن! ، آن چیزی است که در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر عرضه شد و متاسفانه با حماقت و یا جهالت دست نشاندگان مدیریت سینما و دبیر جشنواره به عنوان هیات داوران، مشمول تقدیر و نامزدی سیمرغ شناخته شدند.

۴/ شاید آن هنگام که از ماهیت ابتر و کوتاه قامت هیات داوران در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر سخن به میان آمد؛ کمتر کسی بود که عُمق فاجعه رقم خورده در سازمان سینمایی را دریافته و یا برآورد روشنی از میزان کمکاری و فروگذاری شوراهای نظارتی و بالاخص شورای پروانه ساخت را به جهت ارائه مجوز تولید به آثار سراسر سیاه و مایوس کننده و ... داشته باشد. شوراهایی که متاسفانه با حماقت و جهالت خود تولید آثاری همچون عموم آنچه که جشنواره سی و نهم به نمایش درآمد را موجه ساخته و برخی تولیدات مجعول را حتی مورد حمایت دولتی و واجد شرایط ارتزاق از بودجه عمومی کشور تشخیص دادهاند.

۵/ مرور عموم آثار به نمایش درآمده در این دوره از جشنواره، به وضوح جنایت فرهنگی صورت گرفته در معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی را در دوران مدیریت جناب آقای انتظامی نشان میدهد؛ دورانی که آقای دبیر فعلی سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، ریاست این معاونت را عهده دار بوده و حال باید پرسیده شود که چنین آثار هتاکی چگونه توانسته نظر موافق شورای پروانه نمایش را در سازمان سینمایی به خود جلب نموده و آیا از بی‌سوادی و جهالت و یا رفاقت و ... آقایان ناشی می‌شود؟ و آیا این قبیل تولیدات از همان روش برای گذشتن از فیتلر تنگ و تار برگزار کنندگان سی و نهمین جشنواره فیلم فجر استفاده کرده که موفق شدهاند تا در جمع ۱۶ فیلم جای بگیرند!؟

۶/ سیمرغ بلورین بهترین فیلم را میتوان مهمترین و جریانسازترین اِلمان سینمایی کشور قلمداد نمود. نشانی که نه تنها اسباب تَرقی فیلم و سازندگان اثر را در صنعت سینمای ایران فراهم میسازد؛ بلکه به نوعی الهام بخش سایر تولیدات سینمایی کشور در سالهای بعد شده و به نوعی میتواند خشت بنایی را در فُرم و محتوای سینمای ایران بنا گذارد. حال با کدام منطق است که جشنواره سی و نهم به معرفی چهار اثر مجعول سینمایی به عنوان نامزدهای بهترین فیلم مبادرت میورزد!

۷/ چند ماه بیشتر تا پایان دولت دوازدهم و حذف همیشگی «دولتمردان حَرف» از عرصه اجرایی کشور باقی نمانده است و در این میان سُکانداران فرهنگی و متولیان سازمان سینمایی قطعا بازندگان همیشه تاریخ خواهند بود. همان کسانی که با تدبیر خود سبب شدند تا تولیدات سینمایی کشور به مسیری همچون آنچه که در جشنواره سی و نهم به نمایش درآمد، بغلتد و «فجر انقلاب اسلامی» معرف تولیداتی مجعول گردد که بیش از هر چیز مخاطب سینمایی خود را به یاس و نا امیدی کشانده و تصور فلاکت مطلق را بر روح و روان ایشان احاطه میسازد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.