جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۰

نگاهی به فیلم سینمایی کشتارگاه

انتقام از متولی در درجه ۴۰!

فیلم سینمایی کشتارگاه

سینماپرس: فیلم سینمایی «کشتارگاه» نام چهارمین فیلم عباس امینی است که امسال به عنوان فیلم اول او در بخش نگاه نو جشنواره به نمایش درآمده است.

سید علی فاطمی/ فیلم سینمایی «کشتارگاه» نام چهارمین فیلم عباس امینی است که امسال به عنوان فیلم اول او در بخش نگاه نو جشنواره به نمایش درآمده است. فیلمی که داستان آن به قاچاق دلار اختصاص داشته و صاحب کشتارگاهی به نام متولی را به تصوی می کشد که سه نفر از کارگران خود را در سردخانه کشته و اکنون به کمک نگهبان و پسر امیر او اقدام به دفن و پنهان ساختن ماجرا می نماید. آن ها را دفن می کند. این در حالی است که متولی مالک یک کشتارگاه در شرایط تلاطم بازار دلار و طلا در حال قاچاق گوشت و دریافت عرض آن از مرزهای جنوب کشور است و از این جهت «کشتارگاه» سعی می کند تا به صورت نمادین به ترسیم وضعیت اقتصادی و امنیتی کشور بپردازد. شرایطی که مبتنی بر آن عده با سوءاستفاده از وضعیت اقصادی و ول شدگی حاکم بر اقتصاد کشور سعی می کنند تا با تحت فشار گذاشتن اقشار مختلف جامعه به افزایش ثروت خود بپردازند که این تصویر سازی اگر چه مناسب و ضروری است اما «کشتارگاه» با تعمد ویژه سعی دارد تا این سو استفاده را به بنده حاکمیتی سرایت بخشیده و متولیان کشور را در قالب متولی کشتارگاه ترسیم نماید. شخصیتی موجه که دلارهای خود را به تهران منتقل نموده و در بازار آزاد به فروش  می رساند و به نوعی کنترل کننده بازار است.


امیر در «کشتارگاه» شخصیتی فداکار است که از فرانسه دیپورت شده و اکنون پس از کمک به متولی در سربه نیست کردن جنازه ها مورد توجه او قرار گرفته و به نوعی نوچه او می شود. فرایندی که به صورتی نمادین با حضور او در تیم فوتبال سالنی متولی آغاز می شود و در ادامه به عنوان گماشته او د رتزریق دلار به بازار و کنترل کننده قیمت و قاچاقچی ارز و ... ادامه مسیر می یابد و البته در نهایت همین امیر است که متولی را در اختیار خانواده هاشم و دختر او با نام اسرا به عنوان نماد قوم عرب قرار می دهد تا ایشان را به سزای اعمال خود برساند.


فیلم سینمایی «کشتارگاه» از کارگردانی تقریبا یکدست و مناسبی برخوردار است که با لحن ثابت به پیش می رود و اگر چه استفاده مکرر و بدون منطق از دوربین روی دست توی ذوق میزند؛ اما در مجموع باعث از ریتم افتادن اثر نمی شود و این همه در حالی است که قاعده دنیا در «کشتارگاه» قاعده بی قانونی است و اگر چه پلیس و قانون هر جا که نویسنده بخواهد حضور پیدا می کنند اما در مجموع نوعی آنارشیسم را برمحور ایجاد نوعی تصور پیگیری می کند که گویی در کشتارگاه جامعه که مردم همچون گوسفندها د رحال ذبح هستند، نه قانون و نه نظارتی وجود دارد و تمام امور در ید قدرت متولی است که می تواند هر گونه نظارتی را نادیده گرفته و از اساس منکر ماجرای قتل کارگران عرب داخل سردخانه شود. اثری ویژه که به نوعی سعی خود را متمرکز بر برانگیخته ساختن قوم عرب نموده و از این جهت است که به ترسیم اعراب خوزستانی به عنوان انسان هایی صادق و درستکار و البته مورد سو استفاده توسط متولی می رود. انسان هایی که با کمک و همراهی امیر سرانجام انتقام خود ررا از متولی گرفته و با نشان دادن درجه ۴۰! ایشان را به فرجام یخ زدگی می رساند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.