سه‌شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۴

انتظاراتی که از سیدجواد هاشمی در سینمای کودک برآورده نشده است!

فیلم سینمایی تورنادو

سینماپرس: در سینما به او شهید زنده می‌گویند، در تلویزیون مجری برنامه سحر می‌شود، آن وقت زمانی که در قامت یک کارگردان فیلم کودک می‌سازد، به طور گسترده‌ای از سخیف‌ترین ترانه‌های لس‌آنجلسی بی‌محتوا استفاده می‌کند اما متولیان سینمای کودک نیز ایرادی به کارش وارد نمی‌کنند.

به گزارش سینماپرس، داستان فیلمسازی در فضای حکمفرایی سرمایه‌بر سینما و گم شدن فرهنگ و هنر، قصه‌ای سوزناک است که در آن هنر زیر سایه تقلید و ابتذال گم می‌شود.

در سال‌هایی که بازخوانی و بازسازی ترانه‌های قدیمی خواننده‌های لس‌آنجلس‌نشین، به بخشی از جذابیت‌های کاذب فیلم‌های کمدی تبدیل شده است، جای تعجب دارد که دنیای پاک و معصوم کودکان، آلوده به فضای تجاری و مسموم فیلم‌هایی شود که به کودکان به عنوان یک کالا نگاه می‌کند. متأسفانه کارگردان فیلم سینمایی «تورنادو» که مدعی ساخت فیلم کودک و نوجوان است، به نام فیلم کودک ملغمه‌ای ساخته که نمی‌توان به آن سینمای کودک گفت.

نگاهی کوتاه به موفق‌ترین ساخته‌های سینمای کودک در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نشان می‌دهد که خلاقیت فیلمساز در شرایطی که محدودیت‌های زیادی بر سینما حکمفرما بوده، باعث ساخت آثار ماندگاری شده است، حتی استفاده از موسیقی نیز در ساخته‌های موفق سال‌های گذشته دارای قواعدی بوده است که امروزه در آثاری مانند «پیشونی سفید» و «تورنادو» دیده نمی‌شود.

تورنادو، به کارگردانی سیدجواد هاشمی با عنوان فیلم کودک در سینماها به نمایش درآمده است. این فیلم پس از سه‌گانه «آهوی پیشونی سفید» از سوی هاشمی کارگردانی شده است.

این بازیگر قدیمی فیلم‌های ارزشی سینما، در قامت کارگردان علاقه خاصی به بازسازی ترانه‌های پیش از انقلابی و لس‌آنجلسی دارد؛ مسئله‌ای که در «آهوی پیشونی سفید» و «تورنادو» دیده شد و بارها مورد انتقاد قرار گرفت. این رویکرد اگر در سینمای بزرگسال قابل توجیه باشد هرگز نمی‌توان در سینمای کودک توجیهی برای آن تراشید. هاشمی در گفت‌وگویی که سال گذشته با «جوان» داشت، در دفاع از بازسازی ترانه «زیارت» عباس قادری (پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت...) در فیلم مثلاً کودکانه‌اش که برای گروه سنی بالای ۶۰ سال شاید خاطره‌ای را زنده کند، مدعی شده بود: «من مجبورم خانواده را به سینما بیاورم. مجبورم پدر و مادر را در سینما بنشانم. بچه‌ها این ترانه را درک نمی‌کنند، اما به محض شنیدن آن دست می‌زنند و شادی می‌کنند. من چاره‌ای ندارم جز اینکه در فیلم نوستالژیک بزرگ‌ترها را هم زنده کنم.»!

هاشمی در مصاحبه‌ای که اخیراً با «مهر» داشت باز هم از ترانه استفاده کرد و گفت: «من می‌گویم اگر موسیقی بتواند خانواده را بخنداند، آن‌ها دوباره به تماشای فیلم می‌آیند، از همین رو شبیه این مدل موسیقی را در «پیشونی سفید» هم استفاده کرده بودم. درست است این‌ها شباهت‌هایی دارد، اما موسیقی تکرار نشده و دو موسیقی متفاوت است. من نگاهم را تغییر داده‌ام.» بازیگر سابق فیلم‌های دفاع مقدسی تأکید کرد: «گناه من چیست که می‌خواهم بچه‌ها شاد باشند؟ من هم یک وجه دیگر از سینما را دیده‌ام. جالب این است که سه فیلم را باهم به نمایش می‌گذارند، از دو فیلم حمایت می‌کنند ولی فیلم من را کنار می‌گذارند! مگر مملکت ما نیاز به شادی ندارد؟ من که نمی‌گویم از آن فیلم‌ها حمایت نشود. اصلاً خودم تاکنون ۲۹بار در فیلم‌های سینمای ایران شهید شده‌ام! من می‌گویم چگونه ممکن است که ما فکر کنیم فیلمی مثل «تورنادو» ارزشی نیست؟ مگر ما کار ضدارزشی می‌سازیم؟ مگر ترانه و موسیقی در فیلم ضدارزش است؟ آن هم در شرایطی که تلویزیون هم برای جذابیت از موسیقی‌های ۶ و ۸ استفاده می‌کند!»


از «خواهران غریب» تا فیلم‌های عجیب
دهه ۷۰ یکی از پررونق‌ترین سال‌های سینمای کودک است. در سال ۷۳، ایرج طهماسب کاراکتر تلویزیونی «کلاه قرمزی» را به سینما آورد.

محمدمهدی دادگو، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسر خاله» از خرج کردن برای فیلم نترسید و موسیقی متن آن را به محمدرضا علیقلی سپرد. علیقلی هم مجموعه‌ای از آهنگ‌های ماندگار را برای این فیلم خلق کرد. موفقیت گیشه کلاه قرمزی باعث شد تا موسیقی متن این فیلم نیز با استقبال کودکان مواجه شود.

سال بعد کیومرث پوراحمد، کارگردان قدیمی سینما، فیلمی خانوادگی با فضای کودکانه به نام «خواهران غریب» ساخت. در آن فیلم کارگردان برای موسیقی فیلم ارزش قائل شده است و سراغ ناصر چشم‌آذر، آهنگساز برجسته رفته و چندین قطعه موسیقی با صدای شکیبایی در این فیلم اجرا می‌شود که با گذشت نزدیک ربع قرن، هنوز هم جزو ترانه‌های ماندگار کودکانه است.

نه در «کلاه قرمزی و پسر خاله» و نه در «خواهران غریب» داستان‌ها چیزی بیشتر از روابط عادی و قابل فهم کودکان نبود، اما اکنون فیلمی روی پرده سینماها رفته است که برای جلب توجه کودکان دست به بازسازی ترانه‌های لس‌آنجلسی می‌زند که برای گروه سنی کودک و نوجوان، نه قابل فهم است و نه حتی خاطره‌انگیز!

اگرچه بازسازی ترانه‌های «حسن شماعی‌زاده» در فیلم مطرب با توجیه ژانر کمدی و داشتن مخاطب بزرگسال و اینکه داستان فیلم مربوط به چندین سال پیش است، توانسته از ارشاد مجوز بگیرد، باید دید که چرا وزارت ارشاد به بازسازی ترانه‌ای مشهور از «شهرام شپ‌پره» در فیلم تورنادو، هیچ واکنشی نشان نداده است!؟
جبهه رفته، به قول خودش در ۲۹ فیلم شهید شده است. بارها نقش رزمنده را بازی کرده، در سینما به او شهید زنده می‌گویند، در تلویزیون مجری برنامه سحر می‌شود، آن وقت زمانی که در قامت یک کارگردان فیلم کودک می‌سازد، به طور گسترده‌ای از سخیف‌ترین ترانه‌های لس‌آنجلسی بی‌محتوا استفاده می‌کند و جالب است که متولیان سینمای کودک نیز ایرادی به کارش وارد نمی‌کنند.

کارگردان فیلم‌های «آهوی پیشونی سفید» و «تورنادو» زمانی نماد سینمای دفاع مقدس بود و اکنون در دفاع از ترویج ترانه‌های سخیف لس‌آنجلسی در سینمای کودک دارای سبک ویژه‌ای شده است! متأسفانه این فیلم‌ها در جشنواره فیلم کودک نیز حاضر بودند و هیچ کدام از داوران و کارشناسان آن جشنواره و حتی دبیر آن که ادعای حمایت از سینمای کودک را دارد به آن معترض نمی‌شوند! آیا با این نوع سیاستگذاری آینده روشنی برای سینمای نحیف کودک متصور خواهیم شد!؟

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.