شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۸

عبارت «لاکچری‌»های انقلابی متوهمانه و متسامحانه است

حزب‌اللهی‌های «برندپوش»

جوان آنلاین: اخیراً خبرگزاری سازمان تبلیغات اسلامی گزارش‌هایی با محوریت سوژه‌ای تحت عنوان انقلابی‌های اشرافی! تولید می‌کند؛ ترکیبی که جمع نقیضین است و اگر سفارش‌دهنده این گزارش‌ها از به کار بردن این عبارت قصد کنایه دارد باز هم راه به خطا برده است.

اخیراً خبرگزاری مهر گزارش‌هایی با محوریت سوژه‌ای تحت عنوان انقلابی‌های اشرافی! تولید می‌کند؛ ترکیبی که جمع نقیضین است و اگر سفارش‌دهنده این گزارش‌ها از به کار بردن این عبارت قصد کنایه دارد باز هم راه به خطا برده است.


این گزارش‌ها علی‌الظاهر سعی دارد پدیده‌ای شوم و انحرافی در سبک زندگی برخی منسوبان به مسئولان جمهوری اسلامی را به بوته نقد بگذارد، اما حقیقت مسئله این است که لزوماً همه مسئولان در جمهوری اسلامی را نمی‌توان انقلابی قلمداد کرد چه اینکه بخواهیم منتسبان آنان را هم در این دایره بگنجانیم؛ منتسبانی که حجاب اسلامی و بسیاری از ظواهر را رعایت می‌کنند، اما مدعی این هم هستند که زندگی لاکچری مغایرتی با اسلام و جمهوری اسلامی ندارد. بنابراین اساساً اختراع عبارت انقلابی‌های اشرافی به لحاظ اینکه انقلابی بودن مغایرت جدی با اشرافیگری دارد و طی سه دهه اخیر انقلابی‌ها بیشترین مبارزه نرم را با پدیده اشرافیگری مسئولان از خود نشان داده‌اند ترکیب دقیق و منصفانه‌ای نیست.


در اینکه در برخی جریان‌های سیاسی رسمی که ذیل جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند و بعضاً از طریق انتخابات به قدرت هم راه پیدا می‌کنند قرائت‌های فکری وجود دارد که با روح خط فکری انقلاب اسلامی تناسبی کامل ندارد و در اینکه حضور این جریان‌ها در مقاطع زمانی مختلف در این ۴۰ سال انقلاب اسلامی منجر به زایش طبقه‌ای جدید از اشراف شده است شکی نیست، اما سخن این است که این جریان‌ها با هیچ شاقولی در زمره انقلابی‌ها و حزب‌اللهی‌ها قرار نمی‌گیرند و همواره رویکرد ایشان مورد انتقاد جدی قرار داشته است.


در یکی از گزارش‌های کذایی خبرگزاری سازمان تبلیغات اسلامی آمده: «این روزها در صفحات اینستاگرام ایرانی، به صفحاتی برخورد می‌کنیم که متعلق به جوانانی مذهبی هستند. از انقلاب! و آرمان‌های آن دفاع می‌کنند. یکی در میان عکس‌های رهبری! را می‌گذارند و وابستگی فکری‌شان به نظام را بی‌پروا داد می‌زنند، عکس‌های عاشقانه‌ای در حرم شریف معصومین (ع) منتشر می‌کنند و در عین حال این بخش از زندگی‌شان ارتباطی به جریان روتین زندگی‌شان ندارند. گویی زائده‌ای اضافه شده به جریان زندگی‌شان است؛ یک احساس وظیفه. در این صفحات پرطرفدار اینستاگرامی، عکس‌های جالبی از سبک زندگی گرانقیمت این جوانان مذهبی که در عرف جامعه ایران حزب‌اللهی! خوانده می‌شوند منتشر شده است. از استخرهای خصوصی لوکس و ویلاهای لاکچری شمال تا استفاده از ساعت‌های چند ده میلیونی و کفش‌ها و کیف‌ها و تیشرت‌ها و... که با عنوان «برند» در جامعه ایران شناخته می‌شوند. سبک زندگی مسرفانه آن‌ها به کنار، حس تفاخر آن‌ها به «مصرف» آنچه همه ندارند و آن‌ها دارند، کمی بیش از حد دل‌آزار است. درباره غیراخلاقی‌بودنش حرف نمی‌زنیم. بخشی از جوانان حزب‌اللهی در دهه چهارم انقلاب به این نتیجه رسیده‌اند که زندگی به سبک اشرافی نه تنها هیچ منافاتی با آرمان‌های انقلابی ندارد بلکه جلوه جذاب و جذب‌کننده‌ای از طرفداران دین و انقلاب به مخاطبان بیرونی عرضه می‌کند که «مشتریانش» را هم افزون خواهد کرد. »


به عنوان کسی که سال‌هاست در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مختلف حضور دارم و تا حد زیادی طیف‌بندی‌ها و خط‌کشی‌های مختلف در این فضا را می‌شناسم به جرئت معتقدم انقلابی‌های فعال در این فضا نه تنها زندگی لاکچری و سبک زندگی اشراف‌گونه را ترویج نمی‌کنند بلکه کوچک‌ترین تظاهری در این رابطه از سوی مدعیان انقلابی‌گری به سرعت و به شکلی بی‌رحمانه از سوی جماعت و قشر انقلابی حاضر در فضای مجازی با انتقاد و برخورد مواجه می‌شود. اساساً آن‌هایی که در جمع انقلابی‌ها حضور دارند می‌دانند که اگر چنین گرایشاتی را ارائه کنند به سرعت از سوی طیف انقلابی پس زده می‌شوند، برای همین سفارش‌دهنده گزارش‌هایی از این دست در خبرگزاری مهر اساساً از فضا، ساختار و گرایشات سیاسی و فکری جمع‌های انقلابی در فضای مجازی و حقیقی اطلاع دقیق و کاملی ندارد.


همواره و در طول انقلاب اسلامی از آغاز تاکنون قشری که به عنوان انقلابی شناخته می‌شوند خصایص و ویژگی‌هایی دارند که با ویژگی اقشاری که سبک زندگی اشرافی را برگزیده‌اند در تضاد کامل است. قلیلی هم که در این وادی برای گمراه کردن دیگران تظاهر به برخی رفتارها یا گفتارهای انقلابی می‌کنند برای حفظ ظاهر هم که شده نمی‌توانند سبک زندگی اشرافی را انتخاب و ترویج نمایند. در میان آقازاده‌هایی که زندگی لاکچری برای خود انتخاب کرده‌اند از جمله آقازاده برخی سفرا که تمایل زیادی به نمایش زندگی اشرافی خود دارند، وجه دیگری هم دیده می‌شود، برای مثال در راهپیمایی اربعین شرکت می‌کنند و تصاویرش را هم در فضای مجازی نشر می‌دهند. از سویی حجاب اسلامی را در سفرهای پرهزینه خود به اروپا رعایت می‌کنند. برندهای گران‌قیمت به تن می‌کنند و برخی برای آن تبلیغ هم می‌کنند، اما اینکه تظاهر این عده به دینداری را اطلاق به انقلابی‌های اشرافی کنیم هم ظلم به انقلاب است و هم ستم به انقلابی‌ها. واقعی‌ترین خط‌کشی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در جریان ۴۰ ساله انقلاب اسلامی اختصاص به مرزبندی میان انقلابی‌ها و غیرانقلابی‌ها دارد. خاستگاه اجتماعی انقلابی‌ها همواره اقشار کم‌درآمد و پایین جامعه بوده است. رمز ماندگاری انقلاب نیز در همین مسئله نهفته است. انقلابی نمی‌تواند برج عاج‌نشین باشد. او از برج عاج‌نشین‌ها بیشترین ضربه را خورده و بیشترین لطمه را دیده است. اینکه عده‌ای از منتسبان به مسئولان جمهوری اسلامی با پوشش چادر و احیاناً چفیه در برخی محافل حضور می‌یابند و لاکچری‌بازی درمی‌آورند هیچ ربطی به انقلابی‌ها ندارد و اتفاقاً در خط و ربط سیاسی این افراد با مطالبات خط انقلاب، امام و رهبری در عمل و حرف تضاد کامل به چشم می‌خورد، بنابراین عبارت لاکچری‌های انقلابی یا انقلابی‌های اشرافی متوهمانه و متسامحانه است و لازم است به جای آن ترکیب دقیق‌تر و منصفانه‌تری انتخاب شود. انقلابی بودن مقابل اشرافی‌گری است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.