سه‌شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۷ - ۲۰:۵۳

درگفت‌وگو با بابک کرباسی، بازی‌ساز و حمیدرضا جلالی، کارشناس بازی‌های رایانه‌ای مطرح شد؛

مدیریت آقایان بازار را از بازی‌های کامپیوتری خارجی پر کرده است! / جریانی که می‌توانست تبلیغ‌کننده فرهنگی ایران در جهان باشد رو به اضمحلال است

بابک کرباسی - حمیدرضا جلالی

سینماپرس: در چهار سال اخیر پروانه ساخت تولید بازی رایانه را به صورت خودسرانه حذف کرده‌اند! گفته‌اند دیگر پروانه ساخت نمی‌دهیم هر چه می‌خواهید بسازید! این یعنی اینکه هیچ نظارتی بر محتوای بازی‌های تولید شده وجود ندارد.

به گزارش سینماپرس، صنعت گیم یا همان بازی‌های رایانه‌ای فضایی موسع برای معرفی توانایی‌های یک کشور و محملی برای تبلیغ و تبیین استراتژی و مانیفست فرهنگی ملت‌ها و دولت‌هاست. بسیاری از کشورهای صاحب این هنر-صنعت سال‌هاست که ضمن تعریف جغرافیای مطلوب برای اندیشه‌ها و سیاست‌های کشور و نظام متبوعشان، تلاش می‌کنند برای مخاطبان جامعه هدفشان خوراک ذهنی و فرهنگی لازم تهیه و تولید کنند. این هنر- صنعت استراتژیک در حوزه اثرگذاری ذهنی و القای مباحث مطلوب کشور سازنده بازی یکی از مهم‌ترین راه‌های نفوذ و استیلای فرهنگی نیز محسوب می‌شود. با توجه به اینکه مخاطبان این بازی‌ها نوجوانان و جوانان یا به تعبیری دقیق‌تر، آینده‌سازان هر کشور هستند کمپانی‌های بزرگ دنیا برای کادرسازی و پرورش نیروهای فراسرزمینی جهت خدمتگزاری به اهداف خود کوتاهی نمی‌کنند. «بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای» در کشور به عنوان تنها نماینده حاکمیت در حوزه «گیم» وظیفه تعیین مسیر و استراتژی رسیدن به چشم‌انداز مورد نظر کشور را بر عهده دارد. برخی بازی‌سازان و فعالان این عرصه درباره کاستی‌های این بنیاد حرف‌ها و گلایه‌های مسموع و البته قابل توجهی دارند. بابک کرباسی و حمیدرضا جلالی به عنوان دو نفر از فعالان حرفه‌ای هنر صنعت «گیم» در این گفت‌وگو در رابطه با نحوه مدیریت و برخی مسائل مرتبط با نقش‌آفرینی بنیاد و مشکلاتی که به دلیل آنچه تخلفات غیرقانونی می‌نامند، طرح موضوع کرده‌اند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ارزیابی‌شما از اوضاع کلی و حاکم بر صنعت گیم و بازی‌های رایانه‌ای کشور چیست و شرایط موجود را با چه چیزهایی در ارتباط می‌دانید؟

جلالی: با توجه به سیاست‌های موجود در فضای مجازی کشور مانند پهنای باند و انعطاف حاکمیت که در برابر قوانین انتشار در فضای مجازی صورت گرفته است صنعت گیم ما به لحاظ همین شرایط زمانی در حال پیمودن یک تحول است ولی بحثی هم که از روز اول تأسیس بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای حدود ۱۱، ۱۲ سال پیش مطرح بوده این است که شاهد دو یا سه دوره شاخص مدیریتی در این بنیاد بوده‌ایم. اگر بخواهیم برآیند این‌ها را در نظر بگیریم، شرایط فعلی وضعیت گیم کشورمان شرایطی است که از لحاظ اقتصادی فوق‌العاده تضعیف شده و بحث تحریم‌ها بهانه‌ای شده که روی محتوا در حال تأثیرگذاری است و این صنعت را در سراشیبی تند قرار داده است. در واقع شاهد نوعی مدیریت انفعالی هستیم. این صنعت از لحاظ حمایت از تولید داخلی و توجه به نیازهای مخاطبان داخلی، دچار افت معناداری نسبت به چهار سال پیش شده است. فارغ از مباحث سیاسی و سیاست‌زدگی با توجه به پهنای باند و دیگر تغییرات مثبت شرایط فن گیم از منظر حرفه‌ای، صنعت گیم هم تشجیع شد و هم تشویق، بنابراین الان با توجه به تمام حمایت‌هایی که از این فضا صورت گرفته باید امروز در یک جایگاه بالاتر و بهتری قرار می‌گرفت. مانند وضعیت فروش میلیاردی فیلم‌هاست که الان ذائقه‌ای ایجاد شده که مثلاً آثاری را که قرار است فروردین سال آینده در سینماها ببینیم باید به لحاظ کیفی از آثار امروز بهتر باشد. به همین علت انتظار می‌رود شاهد یک جهش باشیم. در بحث گیم، به رغم همه حمایت‌هایی که خصوصاً در دوره مدیریت فعلی بنیاد آقای کریمی قدوسی از صنعت گیم صورت گرفته است، نه تنها جهش و حرکت به جلو نداشته‌ایم بلکه حتی شاهد پسرفت در برخی حوزه‌ها مانند بحث داخلی گیم هم بوده‌ایم.

کرباسی: یکی از بخش‌هایی که در حوزه فرهنگ دارای اهمیت و اثرگذاری بالایی است و حداقل در رابطه با متأثر شدن از بحث جهانی شدن کشورهای در حال توسعه مانند ایران دارای اهمیت است حوزه سرگرمی‌های فرهنگی است که یکی از آن‌ها صنعت گیم یا همان بازی‌های رایانه‌ای است. این صنعت مقداری متأثر از شرایط روز بین‌المللی مانند فضای مجازی، سرعت اینترنت، زیرساخت‌های بین‌المللی و... است که باعث می‌شود نیازهایی به وجود بیاید. الان در کشوری مانند سوریه که شرایط بد جنگ‌زدگی دارد گوشی‌های هوشمند موبایل و اینترنت با سرعت بالا هست. نیاز رفتاری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و کاری همه بر اساس یک سیستم بین‌المللی صورت می‌گیرد. حوزه فرهنگی و بازی هم از این ماجرا مستثنی نیست. حدود ۱۰، ۱۲ سال پیش جمهوری اسلامی تصمیم می‌گیرد این حوزه را مدیریت کند تا از دستش رها و خارج نشود. با پیگیری‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم گرفته می‌شود تا کسب و کار بازهای رایانه‌ای در ایران ساماندهی شود. فکر ساماندهی در سال ۸۵ آغاز می‌شود و اسناد متنوع و مختلفی حتی در سطح بالادستی نوشته می‌شود. آن موقع ما جزو اولین شرکت‌های بازی‌سازی در کشور بودیم و در این حوزه‌ها هم کمک می‌کردیم. اساسنامه‌ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تأسیس بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای تهیه می‌شود. این بنیاد با عنوان و تیتر «تسهیل در روند توسعه کسب‌وکار بازی‌های رایانه‌ای» تأسیس می‌شود.

آن هنگام که صنعت بازی‌های رایانه‌ای وجود نداشت و فقط یک نوع کسب و کار در این حوزه رایج بود تنها چند شرکت به صورت خودجوش ثبت شده مانند شرکت ما وجود داشت که در حال ساخت بازی‌های رایانه‌ای برای کامپیوترها بودیم. صنعتی پر هزینه و در عین حال تأثیرگذار بود و حاکمیت طبق اسناد مکتوب و موجود تصمیم گرفت ضمن ساماندهی، به این فضا کمک کند. قرار بود دست اندازهای جلوی پای شرکت‌های بازی‌سازی مانند ما را برطرف کنند. بنیادی تأسیس شد که متأسفانه از همان روز اول بر خلاف نظر نخبگان این حوزه با تخلف اداری تأسیس شد.

شما با بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای در چه حوزه یا حوزه‌هایی افتراق نظر دارید؟

کرباسی: مشکلاتی که امروز با آن‌ها مواجه هستیم و درباره‌شان حرف می‌زنیم به دلیل پاسخگو نبودن حقوقی این بنیاد است. طبق اساسنامه، بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای یک مؤسسه غیردولتی غیرانتفاعی خصوصی است که بنا به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی بر خلاف قانون اساسی و نص صریح قانون خدمات کشوری مسئولیت حاکمیتی بر عهده گرفته است. بنیادی که درباره ردیف بودجه‌اش فقط به هیئت امنای خودش پاسخگوست؛ چراکه ردیف بودجه‌اش از مسیر تصویب مجلس نمی‌گذرد! بنیادی که سازوکار اجرایی‌اش و قوانین پایین دستی‌اش بر اساس تفویض وزیر و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، بر خلاف قانون اساسی است باعث شده که یک شرکت خصوصی تولیت یک صنعت تأثیرگذار و مهم را در کشور بر عهده داشته باشد! این اشتباه و سنگ بنای کجی که گذاشته شد و امروز درباره‌اش حرف می‌زنیم هنوز به ثریا نرسیده، اما با دیدنش می‌پرسیم که این دیوار چرا اینقدر کج است!؟ اعتراض‌ها و صحبت‌هایی شد. مسئولان وقت مصاحبه‌ای کردند و گفتند این اساسنامه غلط است و باید اصلاح شود. همان موقع ما نقش و نحوه فعالیت این بنیاد را به نقش بنیاد فارابی در حوزه فیلمسازی تشبیه می‌کردیم. آیا می‌شود کل سینما را از صدور پروانه تولید، نمایش، نظارت و حمایت از تولیدات را به بنیاد فارابی بدهیم؟ در پاسخ می‌گفتند نه سینما که نمی‌شود!؟ نظارت، تولیت، حمایت و به طور کل همه چیز را به دست یک بنیاد خصوصی سپردند که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارد! مجلس هم طبق قانون اجازه ورود به مصوبات شورا را ندارد، اما نص صریح قانون خدمات کشوری می‌گوید خدمات حاکمیتی به خصوص در حوزه فرهنگ را نباید به بخش خصوصی واگذار یا تفویض کرد؛ چراکه این یک تخلف است و سال‌هاست که صدای ما به جایی نمی‌رسد. اگر این اساسنامه اصلاح شود و اجرای مسائل حاکمیتی به خود حاکمیت بازگردانده شود، بسیاری از مشکلات و اعتراضات حل می‌شود. چون دولت‌ها اصولاً نمی‌آیند کارهای خیلی خطرناک و پر استرسی را انجام دهند، اما بنیاد به عنوان بخش خصوصی هر روز یک جور اقدام می‌کند که این باعث می‌شود کسب و کار بازی‌های رایانه‌ای به شدت شکننده، متوهم و پر از برداشت‌های غلط شود. در مورد صنعتی صحبت می‌کنیم که محتوا بر فرم و فن غالب است. محتوای بازی‌های رایانه‌ای داستان و آن کشش‌های داستانی و جذابیت‌های «گیم پلی» به دلیل تعاملی بودنش بسیار بیشتر از فن، تکنولوژی و... یک بازی است. یک صنعت بسیار تأثیرگذار است.

در رابطه با محتوای مناسب و قابل توجه و همچنین نامناسب یا مسئله دار مصادیقی را می‌توانید بگویید؟

کرباسی: بعضی از کلماتی که برای توصیف این فضا استفاده می‌کنیم به صورت واقعی وجود دارد، نوعی ولنگاری امروز در بازهای رایانه‌ای به رغم بازی‌های بسیار خوب وجود دارد که اسم جمهوری اسلامی ایران را با افتخار بالا ببرد مانند بازی «انگاره» که یک بازی با سبک و سیاق کاملاً اسلیمی است یا بازی «فرزندان موسی»، بازی «انقلاب ۵۷». اما در همین حین بازی‌هایی تولید می‌شود که بعد از ۴۰ سال تلاش برای استقرار و پیاده‌سازی یک فرهنگ برای از بین بردن لمپن بازی و جاهل بازی دوباره این فرهنگ‌ها را ترویج می‌دهد. لنگ زدن و کلاه شاپو گذاشتن و این چیزها را ارزش می‌کند. حتی در دو دهه گذشته اقدام به پیراستن آلودگی‌های فیلم‌فارسی‌ها می‌کند! امروز می‌بینیم بازی‌هایی در حال چاقوکشی در یک چاله میدان تولید می‌شود یا اینکه یک جوان باید نامزدش را از دست لات‌های چاقوکش نجات دهد! یا بازی که در حال رواج ظواهر جاهل بازی یا استفاده از تکیه‌کلام‌های جاهلی است! ادبیاتی که با رها شدن و ولنگاری این فضا به دلیل خودسری یک شرکت خصوصی انجام می‌شود. در اساسنامه غلط بنیاد به موضوعی اشاره شده مبنی بر اینکه «نظارت بر تولید بازی‌های رایانه‌ای» برعهده این بنیاد است که یک تخلف آشکار است، اما همین حداقلی را هم طی این چهار سال عوض کرده‌اند! در چهار سال اخیر پروانه ساخت تولید بازی رایانه‌ای را به صورت خودسرانه حذف کرده‌اند! گفته‌اند دیگر پروانه ساخت نمی‌دهیم هر چه می‌خواهید بسازید! این یعنی اینکه هیچ نظارتی بر محتوای بازی‌های تولید شده وجود ندارد. بنیاد حتی برای ساخت بازی کمک مالی هم نمی‌کند و مسئولانش می‌گویند بروید با بخش خصوصی بسازید در واقع فحوای کلام این است که شما با پول خودت داستان و بازی دلخواهت را بساز و موقع نصب اگر از نظر ما مشکل داشته باشد جلوی آن را می‌گیریم!

بحثی که در حوزه انتشار کتاب و فیلمسازی توسط دولت و وزارت ارشاد هم بارها به انحای مختلف مطرح شده است!

کرباسی: در دوران صدارت علی جنتی بر وزارت ارشاد سندی تحت عنوان سند تحول فرهنگی تهیه و امضا شد که برخی مسئولان فعلی وزارت ارشاد وظیفه تهیه و نوشتن آن را بر عهده داشتند. خلاصه سند این بود که در حوزه کتاب، سینما، بازی‌های رایانه‌ای و موسیقی دو اتفاق می‌افتد؛ یکی اینکه پروانه فعالیت شرکت‌ها از حوزه حراست خارج شود و دوم اینکه پروانه تولید و نظارت داده نشود و به جای آن خوداظهاری جایگزین گردد. به هر کدام از این حوزه‌ها که ورود کردند با یک عکس‌العمل بد در جامعه روبه‌رو شدند. وقتی با واکنش‌ها در حوزه کتاب و سینما مواجه شدند به سرعت عقب‌نشینی کردند، اما متأسفانه حوزه بازی‌های رایانه‌ای را یادشان رفت که اصلاح کنند! امروز سند مصوب علی جنتی را که تنها ۲۴ ساعت قبل از استعفایش از وزارت ارشاد به عنوان آیین‌نامه‌های ابلاغی، به بنیاد تفویض اختیار کرد هم بحث مجوز تولید و نظارت حذف شده و هم مجوز و سند مالکیت معنوی اثر دیده نمی‌شود! دلیلشان هم زیاد بودن تعداد درخواست‌ها عنوان شده است. ایراد چنین کارهایی در این است که مثلاً شما اعلام می‌کنید یک بازی درباره ایام اولیه پیروزی انقلاب می‌خواهم بسازم، اما در جریان داستان این بازی طوری مسیر طراحی می‌شود که انگار مسعود رجوی انقلاب اسلامی را هدایت کرده است!
نزد موافقان لیبرالیسم اعتقادی تحت عنوان «دست پنهان آدام اسمیت» وجود دارد که بر اساس آن معتقدند این دست پنهان خودش بازار را سروسامان می‌دهد. متأسفانه ظاهراً در حال حاضر مسئولان نسبت به عرصه فرهنگ نیز چنین نگاهی دارند.

کرباسی: واقعیت این است که الان تولیدکننده‌ها دچار توهم بزرگی با عنوان صادرات هستند که خیلی عجیب است؛ چراکه از سال ۱۹۷۹ کشور ما تحت تحریم‌های تک (فناوری) است و اصلاً ما در حوزه نرم افزاری چیزی به اسم صادرات نرم‌افزاری جمهوری اسلامی نمی‌توانیم داشته باشیم. همین مسئله را به دوران پسابرجام ارجاع می‌دهند که بعد از اجرای برجام تحریم‌ها برداشته می‌شود و برای واقعی نشان دادن این توهم از چند شرکت خارجی دعوت می‌کنند به ایران بیایند و چند عکس یادگاری می‌گیرند و طرف خارجی می‌رود دنبال کار خودش! ما اجازه صادرات نرم‌افزاری به این شکلی که بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای ترسیم کرده است، نداریم و قطعاً یا به بن‌بست‌های بزرگ می‌خوریم یا در دام دلال‌های بین‌المللی که بعضاً ارتباط خوبی هم با برخی واسطه‌های این کسب‌وکار در ایران دارند، گیر می‌افتیم. در صورتی که می‌توانستیم با برگزاری قدرتمند نمایشگاه گیم تهران و دعوت از همین خارجی‌ها برای بازدید پولی از نمایشگاه و دستاوردهای بچه‌های این صنعت، حداقل هویت و امنیت اقتصادی آن‌ها را به خطر نیندازیم و بیت‌المال را نیز هدر ندهیم.

چه مشکلاتی در مسیر تعامل تولیدکنندگان و دست‌اندرکاران صنعت گیم با «بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای» که عنوان «ملی» را هم یدک می‌کشد وجود دارد؟

جلالی: این مدل مدیریتی که در حال حاضر برای بخش بازی‌های رایانه‌ای اجرا می‌شود در هیچ کجای جهان نمونه مشابهی ندارد! ما در داخل کشور نه نسبت به کاربران، تولیدکنندگان و نه یک نظم و نظامی که بیاید و اقتصاد و بازاری تعریف کند سازوکاری نداریم. بالاخره کسی که در بنیاد، مسئولیت دارد کارگزار حکومت اسلامی است، کارگزار افکار و منافع خودش که نیست!؟ طبق مبانی قانونی آنجا می‌نشیند و در راستای مسئولیتی که بر عهده‌اش گذاشته‌اند کارگزاری می‌کند. اینکه بنیاد ساختارش ایراد دارد یا ندارد خودش یک بحثی است. آن چیزی که الان مسلم است روش برداشتی که مدیریت بنیاد و هدایت صنعت گیم ما دارد با هیچ روشی چه علمی، چه فرهنگی همخوانی ندارد. به دلیل حمایت نکردن ما از بازی کامپیوتری داخلی و به خاطر این شکل مدیریت تمام بازار بازی کامپیوتری ما از بازی‌های خارجی پر شده است. حالا یک تولیدکننده ایرانی که با سختی‌های زیاد توانسته است اسپانسری را پای کار بیاورد و یک بازی را در عرض دو سال بسازد و بخواهد به رقمی بفروشد در آن طرف بهترین بازی‌های دنیا به صورت رایگان از اینترنت قابل دانلود است! نتیجه مشخص است و تولیدکننده و سرمایه‌گذار هر دو به خاک سیاه می‌نشینند. اینکه نشد مارکت! این سازوکاری برای نابودی صنعت گیم ماست. بعد دوستان می‌روند مصاحبه می‌کنند که صنعت گیم ما یک کوچ عاقلانه از پی‌سی به موبایل انجام داد! چرا؟ چون توانمندی انجام کار نداشتند؟ این یعنی یک مسیر مدیریتی خلاف نحوه نگاه مدیریتی رهبر معظم انقلاب و تمام مدیران ارشد کشور که در برابرش افق ما می‌توانیم و توانستن است.

کرباسی: بازی‌سازهای ایران را با یک سیاست اشتباه به سمت ساخت بازی‌های موبایلی هدایت کردند و گفتند از ساخت بازی‌های مبتنی بر سیستم رایانه خارج شوید، زیرا صادرات این بازی‌ها یا حتی فروش آن‌ها در داخل کشور سخت است، اما بازی‌های موبایلی را می‌توان صادر کرد. مسئولان حوزه گیم کشور معتقدند دنیا کاملاً به سمت بازی‌های موبایلی می‌رود در صورتی‌که چنین نیست و بازی‌های موبایلی در دنیا یکسری بازی‌های تفننی هستند که شرکت‌های بازی‌سازی قدر دنیا در کنار تولیدات سایر پلت‌فرم‌هایشان، این مدل را نیز تولید می‌کنند. از سوی دیگر حمایت از ساخت بازی‌های موبایلی چه ارتباطی به تعطیل کردن بخشی دیگر از صنعت دارد!؟ غیر از این است که با توهمی به اسم برجام و صادرات بازی‌های موبایلی، جمعی از تولیدکنندگان بازی‌های رایانه‌ای را به جهت محقق نشدن وعده‌هایشان در امر تسهیل در صادرات سرخورده کردند! آنقدر مسئولان فرهنگی کشور بر موضع خود پافشاری کردند و شعار تولید برای صادرات سر دادند که بخشی از جامعه تولیدکنندگان گیم الان سرخورده شده است، زیرا هیچ‌کس در واقعیت به دلیل تحریم‌ها توان صادرات ندارد؛ از طرف دیگر نتیجه این شد که فعالان این بخش بلااستثنا امروز درصدد رفتن از کشور هستند.

مخاطب هدف در این آشفته بازار کیست و کجاست؟

جلالی: شما به این مسائلی که عنوان شد بحث عدم نظارت بر محتوا و مسئله نفوذ دشمن را هم اضافه کنید، آن وقت ملاحظه خواهید کرد چه آشی پخته می‌شود! وظیفه کسی که در جایگاه نماینده حاکمیت در جایی مانند بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای نشسته این است که محتوا و فضا را مدیریت کند. این وظیفه بنیاد است که باید جهت دهی کلی و استراتژی نظام را به عنوان افق پیش‌رو برای تولیدکننده و شرکت بازی ساز طراحی و تعریف کند. در این آشفته بازار عدم نظارت و ولنگاری به عقیده بنده، دو دسته آسیب می‌بینند؛ اول مخاطبان و خانواده‌هایی که دغدغه دارند فرزندانشان یک بازی خوب و سالمی انجام دهند و دوم بازی سازانی که دغدغه دارند بازی تولید کنند. من کلیت بحث را تا اینجا در سه جمله تیتروار عرض می‌کنم؛ یک: توان بازی‌سازان کشورمان خیلی بالاست. دو: روش برخورد با آن حالا یا صنعت یا کسب و کار یا توان داخلی‌سازی ما، بسیار ظلم آمیز است. سه: مشورت‌های خوبی به آن‌ها داده نمی‌شود.

کرباسی: مدیران بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای در پاسخ به بی‌توجهی خارجی‌ها که میلی به بازی‌های ایرانی نشان ندادند گفتند مشکلی نیست، حالا که بازی‌های ما را نمی‌خرید ما شما را ایران می‌آوریم و در نمایشگاه TGC تهران تولیدات را ببینید و بخرید! این به اصطلاح راهکار هم تکرار و ادامه همان رویه غلط گذشته بود. بعد از برگزاری این نمایشگاه وقتی از متولیان برگزاری پرسیده می‌شود که آیا خرج کردن چند میلیارد تومان برای برگزاری این نمایشگاه براساس اساسنامه، بخشنامه یا سندراهی بود؟ می‌گویند بله می‌خواستیم به صادرات محصولات ایرانی کمک کنیم و در این راستا هم دو بازی «مزرعه شمالی» و «خاله قزی» را صادر کردیم. در حال حاضر یک سال از برگزاری دور نخست نمایشگاه TGC می‌گذرد، اما خروجی از این مشارکت نمی‌بینیم. مگر عمر مفید یک بازی چند سال است که در توجیه به طول انجامیدن اجرای این قرارداد می‌گویند همچنان درصدد پیگیری هستیم!؟ براساس شعار TGC قرار بود به شکل B۲B باشد، اما فارغ از قیمت‌های میلیونی که برای دریافت غرفه و بلیت‌های چند صد هزار تومانی که برای حضور در این نمایشگاه در نظر گرفته شده بود باز هم تمامی حاضران در این نمایشگاه بین‌المللی بازی‌ساز نبودند.

انتقاد شما به برگزاری رویداد (TGC (Tehran Game Convention که سال گذشته برگزار شد، چیست؟

جلالی: قرار نیست که TGC را بردارید و شرکت‌کننده خارجی را بیاورید و روز اولی که شرکت‌های داخلی هنوز در بحث عرضه و کوالیتی (کیفیت) تا رسیدن به تراز جهانی فاصله دارند، عرضه کنیم! شما باید سه سال دیگر این کار را انجام دهید. الان مارکت و بازیکنان داخلی ما به طور کامل رها شده است. از طرف دیگر مشورت‌های خوبی هم به بنیاد ارائه نمی‌شود! این آدرسی که آقای کریمی قدوسی به صنعت گیم می‌دهد، آدرس غلطی است. همین الان چند تا از شرکت‌های تولیدکننده بازی ما پولشان از خارج وصول نشده است، چرا؟ بنده گمان می‌کنم که اطلاعات این شرکت‌ها در جریان برپایی TGC لو رفته است که الان به بهانه تحریم پولشان را نمی‌دهند. ما اگر می‌خواهیم در صنعت گیم اتفاق مثبتی بیفتد باید در سیاست‌هایمان تجدیدنظر کنیم.

چرا در دولت قبل اقدامی برای اصلاح اساسنامه انجام نگرفت؟

کرباسی: اتفاقاً این اساسنامه دستپخت دولت آقای احمدی‌نژاد بود. ما در حال اعتراض بودیم که خبر رسید قرار است اساسنامه اصلاح شود. ما خوشحال شدیم، اما وقتی کار تمام شد دیدیم آن بخش از وظایفی را که قبلاً به بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای نداده بودند، آن‌ها را هم به بنیاد واگذار کردند. متأسفانه دو ماجرای مهم در حال روی دادن است؛ جریانی که می‌توانست بزرگ‌ترین تبلیغ‌کننده فرهنگی ایران در جهان باشد رو به اضمحلال است و در چهار، پنج سال اخیر با برنامه‌ریزی‌هایی که انجام داده‌اند، نوعی استحاله فرهنگی در تولیدکننده‌ها به‌وجود آورده‌اند به گونه‌ای که جمله کلیدی «بازی‌سازی باید به جایی برود که صنعت بازی‌سازی در اختیار یک مشت متحجر نباشد» را مسئول فرهنگی وقت کشور به صراحت بیان می‌کند. مشکل ما دکترین فکری، نداشتن یک سند راهبردی است. ما الان به خاطر مسائل و مشکلاتی که داریم در آستانه ثبت شکایت از شورای عالی انقلاب فکری در دیوان عدالت اداری به عنوان شاکی خصوصی هستیم.
* روزنامه جوان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.