چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۲

در این روزهای مملکت چه خبر است؟

چالش نخریدن، تب سفر روسیه و مشکلات شدید اقتصادی/ آیا تلویزیون می تواند فرهنگ ساز باشد؟

برنامه وقتشه

سینماپرس: عملکرد تلویزیون در این روزهایی که از یکطرف هیجان مردم به دلیل بازی‌های جام جهانی بالاست و از طرف دیگر حس نا امیدی اقتصادی بر دل آنان سایه انداخته، چگونه است؟

به گزارش سینماپرس سارا کنعانی مشاور رسانه ای برنامه «وقتشه» با ارسال یک یادداشت اختصاصی به سینماپرس نوشت: یک هفته از آغاز جام جهانی 2018 می‌گذرد و همه هموطنانی که می‌خواستند سه بازی تیم ایران را در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان شاهد باشند و البته وسع‌شان هم می‌رسید، به روسیه سفر کرده‌اند. این اولین بار نیست که سفرهایی از این دست را شاهد هستیم و هر دوره نیز حرف و حدیث‌هایی درباره این که چه کسانی قادر به تجربه چنین سفرهایی هستند، شکل می‌گیرد؛ سفرهایی که به نسبت،  یک اتفاق لوکس به حساب می‌آید.

امسال اما ماجرا کمی متفاوت است.  به دلیل اوج گرفتن مشکلات اقتصادی کشور و به خصوص بالا رفتن بی‌سابقه نرخ ارز،  سفر به روسیه واکنش‌های بیشتری را برانگیخته است. آن چالش اقتصادی اینستاگرامی با هشتگ  «#خرید_ نکنیم»  که از جانب علی کریمی به راه افتاده هم می‌تواند به عنوان نقطه اوج اعتراضات اقتصادی در چند وقت اخیر به شمار بیاید که البته ضمن همراه کردن عده بسیار زیادی از کاربران در فضای مجازی (و نه در واقعیت)  اظهارنظرهای متفاوتی را هم به دنبال داشت که بررسی چند و چون آن یا درستی یا نادرستی‌اش، مقصود این گزارش نیست.  

علی‌الحساب پرسش این است که در شرایط حاضر و در مواجهه اجتناب ناپذیر تمامی اقشار جامعه با کمبودهای اقتصادی که از قضا با بیست و یکمین دوره برگزاری جام جهانی نیز مقارن شده، تلویزیون به عنوان رسانه ملی، علاوه بر پخش کردن بازی‌های فوتبال و پاسخ مناسب به نیاز هیجانی آنان، چه فکری برای روحیه مخدوش شده مردم به خاطر حس ناتوانی اقتصادی‌شان کرده است؟  به خصوص که حس ناخودآگاه مقایسهء کسانی که از تلویزیون به تماشای بازی‌ها می‌نشینند با کسانی که موفق به رفتن به جام جهانی شده‌اند، دست از سر فوتبال‌دوستان برنمی‌دارد و این،  خود دلیل منطقی و موجهی است برای آن که کسی به خاطر عدم تمکنمالی، خودش را فردی خوشبخت نپندارد.  

بدیهی‌ است کسانی که در فکر روسیه و رویای تماشای زنده بازی‌های تیم ایران در این کشور بودند از ماه‌ها قبل در تدارک الزامات این مسافرت بودند و البته بسیاری نیز در همین یک ماه اخیر موفق شدند امور مربوط به این سفر را به انجام برسانند که با اولین روزهای ماه مبارک رمضان همراه بود. درست در همان روزها، برنامه تلویزیونی «وقتشه»  که از شبکه نسیم پخش می‌شود،  با دعوت از شخصی به نام داریوش شهسواری، معنای جدیدی از «اشتیاق به سفر»  را پیش روی مخاطبان گذاشت و به روشنی تبیین کرد لذت بردن از زندگی و به خصوص مسافرت کردن و به تبع آن احساس خوشبختی داشتن،  می‌تواند ارتباطی با میزان دارایی افراد نداشته باشد.  

شهسواری، مردی چهل و چند ساله است که روزگاری ثروتمند بوده و چند خانه در شهرهای مختلف ایران داشته اما چند سال قبل، وقتی متوجه می‌شود تومور مغزی گرفته، قبل از سفر به آلمان و عمل شدن توسط پروفسور سمیعی، همه دارایی‌اش را در امور نیک صرف می‌کند و تنها با همراه داشتن هزینه سفر و درمان، کشور را با اندک امیدی برای زنده ماندن ترک می‌کند اما به شکلی معجزه‌وار از آن تومور بدخیم نجات پیدا می‌کند و حتی دوره نقاهتش بسیار کوتاه و بدون نیاز به شیمی درمانی طی می‌شود. او با تنی سالم و دستی کاملاً خالی به ایران بازمی‌گردد و یک زندگی جدید را به معنای واقعی کلمه آغاز می‌کند. کسی که در تهران و کرمان و کیش خانه داشت، تمام زندگی‌اش را در یک کوله پشتی جمع می‌کند و ایران‌گردی، تبدیل می‌شود به سبک جدید زیست او.  اگر هدف مسافران جام جهانی، رسیدن به هیجان و لذتی حداکثر یک ماهه و هر چهار سال یک بار است، کسی همچون داریوش شهسواری چنین احساسی را هر روز عمر تجربه می‌کند و این دستاورد، قبل از هر چیز، ریشه در نوع نگاه او به زندگی دارد و شاید کشف این حقیقت که خوشبختی، ساختنی است و اساسا نباید لنگ چیزی مثل پول باقی بماند.   

این قسمت از برنامه «وقتشه» به لحاظ فرمی نیز با دیگر قسمت‌ها تفاوت داشت و اینگونه نبود که مهمان با مجری برنامه (کامران تفتی) نشسته روی صندلی، به گفت و گو بپردازد.

شهسواری که توسط تفتی  «خانه به دوش» هم خوانده شد، بخشی از محتویات کوله پشتی و در واقع زندگی‌اش را روی صحنه پهن کرد و چادرش را روی دکور افراشت و این اتفاق، به طور حتم، یک حرکت نمادین نبود، چراکه او حقیقتا به همین سادگی روزگار می‌گذراند. قطعا هدف برنامه‌سازان در گروه «وقتشه» این نیست که چنین مدلی از زندگی را به عنوان یک نسخه برای همه مردم تجویز کنند اما مروری بر حقیقتی که در آن قسمت از برنامه تداعی شد، به خصوص در این روزهای پر تب و تاب فوتبالی، خالی از لطف نیست، آنقدر که می‌توانپیشنهاد کرد مردم لا به لای تماشای مسابقات، با یک جستجوی ساده اینترنتی، این برنامه را تماشا کنند تا یادمان بیاید هیجان و شور زندگی،  دم‌دستی‌ترین دستاوردی است که می‌توان از یک مسافرت کسب کرد. همگام شدن با افت و خیزهای زندگی و تحویل گرفتن آنچه که در لحظه برای آدمی رقم می‌خورد، شاید راز فراموش شده زندگی امروز باشد و راستی! چقدر این توصیف به اصل یک بازی فوتبال شبیه شد! تنها تفاوت شاید این است که در زمین زندگی، این خودمان هستیم که تعیین می‌کنیم چه وقت گل بزنیم و در نهایت، برنده باشیم.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.