شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۳

ایوب آقاخانی:

شکل تشریفاتی خانه تئاتر را نمی‌پسندم

ایوب آقا خانی

ایسنا: کارگردان نمایش‌ «هفت عصر هفتم پاییز» با اشاره به اینکه شکل تشریفاتی خانه تئاتر را نمی‌پسندد گفت: خانه تئاتر فرصت زیادی داشته تا اثبات کند می‌تواند مهره مهمی در جریان فرآیند تئاتر باشد ولی نبوده است.

این کارگردان و بازیگر که این روزها با نمایش «پرواز به تاریکی» به کارگردانی افشین هاشمی در تئاتر شهر روی صحنه است، درباره انتخابات پیش‌روی خانه تئاتر  در گفت‌وگویی با اشاره به نامه‌ای که برای تغییر در شیوه انتخابات خانه تئاتر امضا کرده است، بیان کرد: دلیل دفاع من از تقاضایی که برای تغییر در آین‌نامه انتخابات امضا می‌شود، فقط و فقط این است که نمی‌خواهم باور کنم همه چیز به پایان رسیده است، یعنی امید من طبیعی است که برای انسان بودنم است و برهمین اساس کورسوی امیدی برای خودم گذاشته‌ام اما صادقانه‌اش این است که به اتفاق خیلی خاصی نه فقط در خانه تئاتر و نه در هیچ عرصه‌ای به صورت تام و تمام اعتماد ندارم یعنی اصلا به روزهای بهتر اعتقاد ندارم چون حافظه تاریخی‌ام مانع می‌شود. آنچه می‌بینیم گرفتاری‌های جدیدتر و بیشتر است که شرایط ما را عقب‌تر می‌برد.

آقاخانی در پاسخ به اینکه برخی براین باورند که حضور جدی اعضای خانه تئاتر می‌تواند دوران تازه‌تری را در این نهاد صنفی ایجاد کند و اگر اینطور باشد می‌توان بهبود به تاثیرگذاری را شاهد بود؟ گفت: آنچه شما اسم آن را امید می‌گذارید، برای من معنایی ندارد اما عقب‌نشینی به معنای انزوا و اعلام نابودی هم نیست. همیشه از جمله افرادی بودم که با وجود آنکه امیدی نداشتم و پس از آنکه از هیات مدیره‌های انجمن‌ها استعفا کردم به موقع حق عضویت خود را پرداخت کردم و در مجمع‌ها نیز حضوری یا نیابتی و وکالتی شرکت کرده‌ام اما اگر کُنه دل مرا بکاهید هیچ امیدی وجود ندارد.

او افزود: اعتقاد دارم خانه تئاتر فرصت زیادی داشته تا اثبات کند می‌تواند مهره مهمی در جریان فرآیند تئاتر باشد ولی نبوده است. بخش زیادی از این ضعف و نقصان لزوما به عملکرد بر نمی‌گردد بلکه به زیرساخت‌هایی مربوط می‌شود که مثلا خانه تئاتر را از خانه سینما متمایز می‌کند بنابراین شکل تشریفاتی خانه تئاتر را نمی‌پسندم ولی آرزوی قلبی‌ام این است که اتفاق بهتری بیفتد. در واقع آرزوی قلبی‌ام این است ما به عنوان کسانی که عضو خانه سینما نیستیم و عضو پیوسته خانه تئاتر بوده‌ایم که البته این افتخاری هم برای ما نبوده است، شاهد اتفاقات بهتری باشیم.

کارگردان نمایش‌ «هفت عصر هفتم پاییز» ادامه داد: تمام این‌ها را می‌گویم ولی به این معنی نیست که عضو بد خانه تئاتر باشم و فکر کنم قرار است گشایشی ایجاد شود که تاکنون نبوده است. مگر الان چه فضای گسترده فرهنگی نسبت به چهار یا پنج سال قبل داریم که به آن دلخوش باشیم؟ بدیهی است که به این وضع خوش‌بین نیستم ولی روز انتخابات خانه تئاتر هم بدون هیچ اعتقاد و امیدی شرکت می‌کنم تا روزی کسی به من نگوید شما بودید که جبهه را خالی کردید، چون من همیشه بوده‌ام.

آقاخانی گفت: اتفاقا این یک عیب است که به همکارانم وارد می‌دانم. در حالی‌که هر بار در جلسات این موضوع را مطرح می‌کردم از طرف رئوس این ماجرا فریادها شنیدم یا رگ‌ها متورم و صورت‌های سرخ شده دیدم، اما آنچه من به عنوان عضو چند انجمن خانه تئاتر برآن تاکید دارم آرزوی گشایش است نه امید به گشایش. وقتی وزیر فرهنگ آمد، گفتیم گشایشی رخ می‌دهد ولی اتفاقی رخ نداد. در حوزه اقتصادی هم اوضاع بدتر شد. وقتی این‌ها را کنار هم بگذاریم، می‌بینیم بوی بستگی می‌آید، پس چرا در خانه تئاتر به دلیل برگزاری یک انتخابات باید خیال خوش داشته باشم؟ با این حال تاکید می‌کنم عرصه را خالی نخواهم کرد.

وی خاطرشان کرد:‌همه ما جوان‌ترها و نسل میانه فکر می‌کنند که در آنجا اتفاقی می‌افتد اما مگر در حوزه‌های سیاسی این فکر را نمی‌کردیم؟ نتیجه‌اش این شده که امروز یکسری اتفاقات علنی و ثبت شده از سوی رییس‌جمهور را به سادگی می‌بینیم که زیر پا گذاشته می‌شود و نمونه بارز آن همین فیلتر شدن تلگرام است؛ در حالیکه ما این وعده را گرفته بودیم که فضای مجازی و به طور مشخص تلگرام با چنین محدودیتی روبرو نمی‌شود. بنابراین می‌بینیم که در سطح کلان موانعی وجود دارد و چرا در این شرایط من باید به عنوان یک نیروی متعهد و صاحب اندیشه و با حداقل قدرت اجرایی که نزدیک به صفر است فکر کنم می‌توانم گشایشی ایجاد کنم؟ وقتی در این سطح گرفتاری و ضعف و عدم تعهد به وعده‌ها به سر می‌بریم، من به کدام سطح زیرین باید دل خوش باشم؟

او گفت: ما در این روزها انسدادنمایی یا میل به انسداد را در شریان‌های حیاتی‌تری می‌بینیم که این انسداد اجازه گشایش در سطوح پایین‌تر را نمی‌دهد و در حوزه فرهنگ هم این مساله به قدر کافی دیده می‌شود.

آقاخانی در پایان تاکید کرد:‌ ناامیدی من ریشه منطقی دارد نه در مخالف‌خوانی و ناامیدخوانی، اما آرزوی قلبی‌ام این است که منطق من پوچ باشد تا در حرفه و زندگی خودم به افق تازه‌تری چشم بدوزم که اگر اینطور نباشد این آغاز گرفتاری من و آینده‌ای است که آن را آینده مجهول می‌نامم.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.