دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۵

حقیقی برای گرفتن یک خرس از برلین خودش را به در و دیوار زد

لیلا حاتمی - مانی حقیقی - حسن معجونی

سینماپرس: کسی به اندازه مانی حقیقی برای گرفتن یک خرس ناقابل این همه خودش را به در و دیوار نزده باشد.مانی حقیقی ثابت کرد حتی سیاه نمای خوبی هم نیست باید برود سال‌ها پیش «جعفر پناهی» شاگردی کند.

به گزارش سینماپرس، مانی  حقیقی برای گرفتن خرس برلین تقریباً همه کار کرد؛ حرف‌های خودش را در دهان بازیگر سرشناس فیلمش گذاشت و خودش هم نقش پلیس خوب را بازی کرد، البته حق مانی را خوردند، مستحق بود جایزه بهترین بازیگر مرد و طراح صحنه نشست خبری را می‌گرفت. تلاش مانی در آلت دست کردن یک بازیگر در سطح لیلا حاتمی هم کار کمی نبود.  باید به آنها خسته نباشید گفت. بالاخره همه تلاششان را کردند. 
شاید در تاریخ جشنواره‌های خارجی کسی به اندازه مانی حقیقی برای گرفتن یک خرس ناقابل این همه خودش را به در و دیوار نزده باشد و به زحمت نینداخته باشد. سینمای سمبلیک دقیقاً همان چیزی است که غربی‌ها از آن حالشان به هم می‌خورد. اگر به هم نمی‌خورد ۳۰ سال پیش دست‌ساخته‌های محسن مخملباف مثل «شب‌های زاینده رود» را حلوا حلوا می‌کردند و باعث نمی‌شدند تا آقا محسن برای رضایت خاطر جشنواره‌ها سبک فیلمسازی‌اش را «کن فیکون» کند. اروپایی‌ها خودشان به اصطلاح ‌اند سمبلیک‌بازی و نمادگرایی هستند و آنچه از سینمای ایران می‌خواهند این مسخره‌بازی‌ها نیست.
مانی حقیقی ثابت کرد حتی سیاه نمای خوبی هم نیست، باید برود سال‌ها پیش «جعفر پناهی» شاگردی کند تا راه و چاه خرس گرفتن بدون دردسر را یاد بگیرد. یک خرس ناقابل ارزش این اندازه به خود زحمت دادن را نداشت ولی به قول ورزشی‌ها این چیزی از ارزش‌های مانی کم نمی‌کند، هرچند خیلی از ارزش‌های لیلا حاتمی کم شد. کاش برای خرس گرفتن فقط از اعتبار خودش خرج می‌کرد و لیلا حاتمی را وارد بازی نمی‌کرد. او به قول خودش برای اولین بار بود که حرف سیاسی می‌زد و تازه این همه هم به خودش زحمت داد تا انگلیسی حرف بزند و بگوید «پروپوستر»، خوب نبود خرس نگیرد. ارزش لیلا حاتمی قطعاً از خرس بیشتر است، البته ارزش وطن هم قطعاً از لیلا حاتمی بیشتر است و با ارزش چیزی قابل قیاس نیست. 
خرس را می‌شود باز هم زحمت کشید و در دوره‌های بعدی گرفت. چیزی که زیاد است خرس است ولی لیلا حاتمی یک دونه بیشتر نیست. وطن هم یکی بیشتر نیست هرچند مانی دوتا وطن دارد و دکترایش را هم در وطن دیگرش گرفته ولی لیلا حاتمی که احتمالاً یک وطن بیشتر ندارد، کسی که تنها یک وطن دارد نباید برای یک خرس ناقابل حرف سیاسی بزند. به هر حال منصفانه است که نیمه پر لیوان هم دیده شود. تیم خوک توانست در نشست فیلم، یک شو مهیج جلوی خبرنگارها نمایش بدهد و تا حدی نگاه‌ها را به خود جلب کند. بالاخره کسی تا حالا سیاسی صحبت کردن لیلا حاتمی را ندیده بود آن هم به زبان انگلیسی، این خودش می‌ارزد به همه خرس‌های دنیا، تازه مانی هم گفت که خبرنگارها نباید سؤال سیاسی بپرسند و باید درباره فیلمش حرف بزنند ولی احتمالاً خبرنگارهای بیچاره چون از فیلم چیزی سردرنیاورده بودند، ترجیح دادند فقط سؤال سیاسی بپرسند به خصوص اینکه لیلا حاتمی اولین بار بود سیاسی صحبت می‌کرد و همین می‌توانست خودش کلی سوژه دست آنها بدهد.  
مانی این را هم گفته بود که برلیناله برای او از همه جشنواره‌های دیگر دنیا مهم‌تر است، البته این حرف را نباید به این ربط داد که برلیناله سیاسی‌ترین جشنواره فیلم دنیاست، چون مانی از سؤالات سیاسی خوشش نمی‌آید، با این حال بد نیست مانی یک مقدار به عباس کیارستمی اقتدا می‌کرد و راه او را در پیش می‌گرفت، کیارستمی در زمان حیاتش سینمای نسبتاً شریفی را نمایندگی می‌کرد. برای خرس گرفتن راضی نمی‌شد به هر کاری دست بزند.  
توی فیلم‌هایش هم معمولاً از مردم ایران تصویر بدی نشان نمی‌داد. صداقتی در آثارش بود که غربی‌ها آن را دوست داشتند. می‌گفتند سینمایش شاعرانه است هر چند فیلم‌هایش در هیچ جای جهان مخاطب نداشت و فقط جشنواره‌ها مشتری آثارش بودند ولی هرچی بود فیلمساز شرافتمندی بود. مانی هم بهتر است پا جای پای کیارستمی بگذارد و اگر خرس دوست دارد راه‌های بهتری را امتحان کند. غربی‌ها خودشان در سینمای «آبزورد»، «کمدی پارودی» و «گروتسک» به اصطلاح اوستا هستند و جلوی قاضی‌های(داوران) آنها نمی‌توان معلق‌بازی کرد. کار مانی در ساخت خوک و عرضه‌اش به برلیناله مثل زیره بردن به کرمان بود.
* روزنامه جوان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.