به گزارش سینماپرس؛ دارکوب، فیلم بدی است، زیرا فیلمساز خوبی مانند شعیبی، آن را ساخته است! شعیبی، متعلق به فضای ایدئولوژیک است لذا تولید فیلمنامهای با فضای پاتولوژیک (آسیبشناسی) جفایی است در حق خودش. خاصیتِ بد درام اجتماعی (رئالیسمِ مردهٔ اجتماعی امروز) آنهم با موضوع کلیشهای زنِ معتادِ منفعل، این است که سریع، سند و اسم به کارگردان و جامعه میخورد! سندی که مثلاً «رخشان بنی اعتماد» با فیلم «خون بازی» و «قصهها» یا «سعید آقاخانی» با فیلم «لامپ صد»، به نام خود زدند و درواقع مشت نمونه خروار بودند؛ فیلمهایی که قرائتشان از شهر و انسانهای شروری که معرفی میکنند، بهراحتی به تمام جامعه تعمیمپذیر بود و در یک کلمه منظورشان این بود: این خرابه، ایران است!
اما «بهروز شعیبی»، زهر فیلمهای مثال زدهشده را گرفته و کمی با چاشنی فیلم فارسی و فیلم هندی، درامی پوسیده و دستدوم از درام اجتماعی دهه ۸۰ ساخته است. این فیلم، شخصیتهایی را نشان میدهد که چون بیرون از فیلمنامه، چندان پرداخته نشدهاند، لذا درون فیلم هم ساخته نمیشوند؛ تا پایان، با انفعال، تهور، تقلای بیاساس، پشتهماندازی و…سیر میکنند تا نهایتاً باتدبیر زنانه، همهچیز به خیروخوشی تمام شود. فیلم، فضای شهری و ذات انسان و… را نه «تعریف» میتواند بکند و نه «توصیف»؛ درواقع لاشه خواری کردن از معضلات است توسط سبک رئالیسمِ اجتماعی که اساساً این سینما، برای سوزاندن ایده و معرفت است!
*حمید خرمی
ارسال نظر