جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۲

تنگه ی روایت سیال ذهن

 فیلم سینمایی تنگه ابوقریب

سینماپرس: مشکل اصلی فیلم روایت است چراکه همین یک خطی که تنگه ی ابوقریب نباید سقوط کند خود تعلیقی را برای مخاطب ایجاد میکند تا وضعیت و ماجراهای داستانی تنگه را پیگیری کند اما روایت کارگردانی برای تصویری کردن این یک خط وجود نداشت.

به گزارش سینماپرس، تنگه ابوقریب غریب به جهات فنی و تکنیکی فیلم خوب و متفاوتی در سینمای دفاع مقدس محسوب خواهد شد. مخاطب خود را در فضای سخت و دشوار جنگ حس می کند.

فضای تکنیکی فیلم شبیه گیم های جنگی است که همراه رزمندگان ایرانی است اما موقعیت و شرایط دشمن مشخص نبود. برای مثال در سکانس ابتدایی فیلم نجات سرباز رایان، وقتی سربازان از قایقها در دریا میخواستند پیاده شوند و ساحل را به تصرف درآوردند، مخاطب خود را تماشاچی این نبرد جنگی می دانست و همه‌ی اطلاعات تصویری لازم برای موقعیت دو طرف جنگ و شرایط و دشواری  پیش رو می توانست مشاهده کند اما در تنگه ی ابوقریب دکوپاژ و میزانسن سیال کارگردان به گونه‌ای بود که همراه یک کاراکتر می دوید و لحظاتی از کنشهای او دیده می شد و با حضور کاراکتر بعدی دوربین دست به دست میشد و با کاراکتر جدید حرکت می کرد. البته همین لحظات هم حس و حال و توانمندی های فراوان فنی را دارد اما روایت تصویری مشخصی برای رویارویی دو جبهه در ذهن مخاطب شکل نمی گیرد. آنقدر دوربین در خط مقدم بهمراه دوندگی های مداوم کاراکترها می چرخید، که این پلان سکانس ها منتج به یک روایت  تصویری از دوطرف جنگ در ذهن مخاطب نمیشد.

مشکل اصلی فیلم روایت است چراکه همین یک خطی که تنگه ی ابوقریب نباید سقوط کند خود تعلیقی را برای مخاطب ایجاد میکند تا وضعیت و ماجراهای داستانی تنگه را پیگیری کند اما روایت  کارگردانی برای تصویری کردن این یک خط وجود نداشت. مخاطب متوجه نمی‌شد، تنگه الان در چه وضعیتی است و آرایش دشمنان برای حمله چگونه است تا اتفاقات بعدی را بتواند پیگیری و پیش بینی کند تا در روند اتفاقات فیلم قرار بگیرد و فیلم به فضا سازی حال و هوای رزمندگان در جبهه خودی اکتفا کرده بود.   عراقی‌ها از دور یک رفت و آمد های گنگی داشتند و تیرها و بمب های دائما فضا را شلوغ می کرد. همانطور که شخصیت های اصلی فیلم با ترکشها و تیرهای نامعلوم به یکباره زخمی و شهید و موجی می شدند و مخاطب نمیفهمید چی به چی شد. فیلم نیز دقیقا از همین روایت سیال ضربه خورده است.

فیلم  بیش از حد بر ابزار و اداوات و مجروحیت های جنگی تمرکز داشت و وجوه معنوی شخصیت ها و ماجراها داستانی کم رنگ.

پایان بندی فیلم که تفنگ بر دوش نوجوان بود و استوار قدم می زد و درواقع این پیام داشت که اگر همرزمانش شهید شده اند، تفنگ بر دوش نسل بعدی برای مقاومت هست، پایانبندی بسیار خوبی که فیلم را به انتها می رساند.

اما اینگونه کاشت و برداشت ها در فیلم اگر بیشتر میشد، تنگه ابوقریب می توانست از فیلمهای منحصر بفرد دفاع مقدسی در تاریخ سینمای ایران ماندگار شود.

*محمد امین نوروزی

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.