شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۳

تحلیل طولانی‌ترین چندگانه تاریخ سینما

رمز و راز جنگ ستارگان

«جنگ ستارگان: آخرین جدای»

سینماپرس: فیلم به خوبی آئین‌های بودایی، هندوییسم و رهبانیت مسیحی را تبلیغ می‌کند. البته رهبانیت را بسیار کمرنگ‌تر از آیین‌های شرقی می‌بینیم. استاد قهرمان فیلم یعنی Sky Walker نامش حتی نزدیک به خود فرهنگ شرقی است: «یودا». ترکیبی از یوگا و بودا دو نام و اصطلاح مهم بودیسم. اما این فرهنگ شرقی و فضای عرفانی موجود در شوالیه‌ها و تاریخ آنان به خوبی و با ظرافت در خدمت تبلیغ مسیحیت قرار می‌گیرد.

به گزارش سینماپرس، سلسله آثار سینمایی Star Wars که در ایران بیشتر با نام «جنگ ستارگان» شناخته می‌شود یکی از بهترین مجموعه‌هایی است که فرهنگ و ایدئولوژی غربی و آمریکایی را تبلیغ می‌کند. جنگ ستارگان دربردارنده یک حقیقت است و آن حقیقت عبارت است از پدیده‌ای رمز و راز آلود به نام The Force «نیرو» که در کهکشان مسیطر است و عامل حقیقی نظم و توازن بین کهشکان، سیارات و اقمارِ جهان فضا Space می‌باشد.

هرکس که بتواند خود را از نیرو سرشار کند استعداد و قابلیت رهیافت به سمت شوالیه روشنایی The Jedi و یا شوالیه تاریکی The Sith شدن را دارد. جدای و سیث دو نوع شوالیه هستند که یکی با عدم رهیافت به تاریکی و ظلمت و تلاش در مسیر صلح و عدالت به جدای تبدیل می‌شود و دیگری با خشم و نفرت و قدرت طلبی در مسیر سیث قرار می‌گیرد.

لوگوی مجموعه جنگ ستارگان

شیوه شوالیه شدن، آئین، راه و رسم و حتی پوشش سلحشوران و در کل سبک زندگی آنان شباهت ویژه به رهبانیت، خصوصا رهبانیان مسیحی دارد. ردایی پشمین با یک کلاه و موهای بلند و محاسن نتراشیده. اساتیدی که در محل‌هایی در میان جنگل‌ها و کوه‌ها به تنهایی زندگی می‌کنند و شیوه زهد و دوری از مردم را پیشه گرفته‌اند.

فیلم به خوبی آئین‌های بودایی، هندوییسم و رهبانیت مسیحی را تبلیغ می‌کند. البته رهبانیت را بسیار کمرنگ‌تر از آیین‌های شرقی می‌بینیم. استاد قهرمان فیلم یعنی Sky Walker نامش حتی نزدیک به خود فرهنگ شرقی است: «یودا». ترکیبی از یوگا و بودا دو نام و اصطلاح مهم بودیسم. اما این فرهنگ شرقی و فضای عرفانی موجود در شوالیه‌ها و تاریخ آنان به خوبی و با ظرافت در خدمت تبلیغ مسیحیت قرار می‌گیرد.

اول آنکه جدای‌ها همگی در لباس رهبانیت مسیحی قرار دارند و به تعبیر ساده‌تر دیگری همگی در شاکله یک فرد غربی با مشخصه‌های روشنی مانند موی بور و چشم آبی قرار دارند. شمشیرهای آنان لیزرهایی به رنگ سبز و آبی است و برای سیث‌ها که نیروهای اهرمینی در آنان راه یافته است قرمز رنگ است.

اما مهمتر از این دلیل، محوریت موجود در فیلم یعنی منجی‌گرایی مسیحی است. Sky Walker که معنای فارسی آن «راهبر آسمان» می‌شود کودکی است که پدرش بعد از گمراهی و انحراف و نهایتا تبدیل شده به یک سیث، از او دور می‌ماند تا دیگر اساتید در زمان موعد خودش وی را تعلیم دهند تا در مسیر جدای قرار بگیرد. این کودک در سه گانه اول این مجموعه توسط دو استاد خود قرار می‌گیرد و کاملا آزموده می‌شود. وی در سخت‌ترین مسیر خود یعنی روبرو شدن با پدر شیطانی خود یعنی «لرد وایدر» قرار می‌گیرد و علی رغم هشدارهای یودا به مصاف او می‌رود. این موضوع باعث آن می‌شود تا تاریکی کم کم بر روشنایی او غلبه کند، دستش را از دست بدهد و به نور و روشنایی شکاک شود.

ضد قهرمان فیلم، لرد وایدر

ضد قهرمان فیلم، لرد وایدر

اما با تمام این اوصاف اگرچه او دیگر همان منجی گذشته نیست ولی نهایتا به همراه لرد وایدر، ارباب همه سیث‌ها را شکست می‌دهد و پدر خویش نیز در لحظه آخر می‌میرد. برای همین منجی واقعی دیگری از راه خواهد رسید که رهبری جریان شورشی‌ها را علیه امپراطوری مستبد هدایت کند. و او کسی نیست جز خواهر اسکای واکر. یک رهبر زن برای هدایت بشریت و مقابله با جور و بی‌عدالتی و نگهبانی از صلح و برابری. این فاز فمینیستی که در پایان سه‌گانه نخست فیلم ایجاد می‌شود بیننده را منتظر خود تا پایان سه‌گانه سوم فیلم می‌گذارد تا متوجه نقش مهم و البته احتمالی جام مقدس بشویم. همان کاراکتری که سارا کانر در سه‌گانه The Terminator بر عهده داشت.

این تم منجی گرایی آخرالزمانی در آثار دیگر هالیوود زنده است و سال‌ها است که به فعالیت خود ادامه می‌دهد. ترمیناتور، ارباب حلقه‌ها، ماتریکس و آثار متنوع دیگری که هالیوود قدرتمندانه ساخته است نشانه‌های واضحی از این جریان دارد. پس ایدئولوژی در بطن این آثار به خوبی دیده می‌شود و نباید فریب این دیالوگ را بخوریم که سینما فقط یک سرگرمی صرف است.

جنگ ستارگان به ما می‌گوید چیزی که منجر به تبدیل شما یه یک قهرمان و یا شوالیه روشنایی می‌شود توجه و تمرکز به نیروی درون شما است که البته در کهکشان نیز موجود است. انرژی کیهانی شاید نزدیک‌ترین مفهوم به این مساله باشد که بتوان در میان نظریات علمی منجمان، فیزیک‌دانان، طبیعت شناسان و دانشمندان غربی پیدا کرد.

نحوه نگرش فیلم دقیقا نزدیک به همان مفاهیم بودیسم است و شاید علت آنکه کارگردان به سراغ مفاهیم مسیحی صرف نرفته است این باشد که روحیه تعلیم و تربیت و فضای استاد و شاگردی در میان بودیسم خصوصا بعلت هنرهای رزمی و تمرینات سخت جسمی و روحی بیشتر است. در هر حال نگرش کلی این تعالیم چه در بودیسم و چه در هر آئین و مسلکی اومانیسم و اصالت اراده Voluntarism است. اینکه در عالم کائنات همه چیز تحت طبیعت تو قرار دارد و اراده ما فرای عقل است. (جالب است که اومانیسم در سینمای غرب تنازعات بسیاری دارد، جایی اصالت با اراده است و جای دیگر با عقل)

این اراده است که حتی لرد وایدر را که نیروی اهرمینی سال‌ها است در او حضور دارد، مجبور به قبول واقعیت می‌کند و تصمیم می‌گیرد تا امپراطور سیث را در یک ثانیه به قعر سیاره پرتاب کند. جنگ ستارگان اومانیستی است و در عین حال به خوبی حافظ و نگهدارنده تبلیغ منجی‌گرایی مسیحی است. این دو خصلت همیشه در کنار هم در سینمای بدنه ایدئولوژیک آمریکا و هالیوود جریان سازی کرده است و راهبرد کلی تفکر حاکم بر جامعه و سیاست آمریکا را برای مخاطبان سینمای قدرت‌مند خود در جهان بیان می‌کند.

نکته آخر اینکه سال‌هایی که جنگ ستارگان خلق شد سال‌های پر آشوبی از حیث تفکر و فرهنگ در غرب خصوصا در آمریکا بوده است. هیپی‌ها و تفکرات اگزیستانسیالیسم، مصرف و ترویج مدام ماری جوآنا، موسیقی خشن راک و  هوش‌ربودگی یا  سایکدلیا،  شوریدگی و عصیان، جنجال‌ها و آشوب‌های خیابانی، ادیان و فرقه‌های گوناگونی که به تعبیر  «یان کارل فن بالن» کشیش نویسنده در آمریکای شمالی از آن با عنوان «هرج و مرج فرقه‌ها» یاد می‌کند و نام  کتاب خود را می‌گذارد و حوادث گوناگون سیاسی و فرهنگی مختلف، همه قطعا در ساخت سه‌گانه‌ای که در بطن خود پشتوانه فکری و فرهنگی متعالی داشته باشد سهیم بوده‌اند.

جنگ ستارگان تلاش کرده است تا در دورانی که فرهنگ دچار پوچی و کرم خوردگی می‌شود زمینه‌های صلح، عدالت، آموزش و نظام تربیتی، ارزش نظام سیاسی جمهوری و دموکراسی و مهمتر از همه نظم نوین جهانی را بعد از مدتی بی‌قراری و شورش برگرداند و حافظ منافع ایالت متحده باشد.

قسمت آخر از سومین مجموعه سه‌گانه Star Wars در سال ۲۰۱۹ دیده خواهد شد اما قسمت دوم که در ماه گذشته شروع به اکران کرد یکی دیگر از تاریخی ترین افتتاحیه‌های اکران را آغاز کرد. مبلغی نزدیک به ۲۲۰ میلیون دلار!

صفوف طولانی برای دیدن فیلم

صفوف طولانی برای دیدن فیلم

سیل صف مردم برای دیدن این فیلم یکی از تاریخی ترین صف‌های سینما است. مجموعه‌های مختلف تلویزیونی، انیمیشن، کارتون، اسباب بازی، لباس و پوشش و ده‌ها گونه‌ی مختلف فرهنگی همه نشان از قدرت پیوست فرهنگی این مجموعه سینمایی دارد که برای ملت آمریکا ارمغان سبک زندگی رویایی آمریکایی و از آن مهمتر بازگشت به فرهنگ برندینگ، مارکتینگ و به قول بودریار مصرف‌گرایی و ایجاد نظم شد و برای سرمایه‌داران ثروت هنگفت بدست آورد.

اسباب بازی های کاراکتر های فیلم جنگ ستارگان

اسباب بازی های کاراکتر های فیلم جنگ ستارگان

Star wars قطعا بی‌نسبت به فضا و شرایط آن دوران نبوده است و نه فقط جنگ ستارگان بلکه عموم آثار مهم هالیوود که دربردارنده مفاهیم تمدنی و فرهنگی مهم بوده‌اند همواره برای تثبیت فضای جامعه و پیشبرد اهداف کلان ایالت متحده آمریکا تلاش کرده‌اند.

حال این همان The Force یا نیرو است که با تبلور آن در اراده فردی و خرد جمعی می‌تواند عالم را تحت سیطره و قدرت سیری ناپذیر خود درآورد و بدون آنکه هدایتگری از فوق راهبری به سوی آسمان کند مسیر خود را تا برهوتی به نام مدرنیته و وضعیت فعلی جهان معاصر (خشم و شهوت، همان مولفه‌های تاریکی که منجر به پیوستن به فرقه سیث‌ها می‌شد) ادامه و پایان دهد.

* حمید صنیعی‌منش

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.