یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۲

مصاحبه با مانوئل گالیانا درباره هالیوود و صهیونیسم

در هالیوود اگر با یهود نباشی تهدید می‌شوی!

مصاحبه با مانوئل گالیانا

سینماپرس: شاید بتوان فراماسونری را چهره خیلی خوبی از صهیونیسم دانست. آن‌ها تقریباً تمام اصحاب رسانه را در اختیار خود دارند. در یکی از کنفرانس‌ها با یکی از کارگردانان هالیوودی در ارتباط بودم. او تکذیب می‌کرد این را که یهودیان کنترل دارند و می‌گفت بحث بر سر پول است. هر کسی پول بیشتری داشته باشد فیلم بهتری می‌سازد. همان موقع هم خیلی از کارگردانان، تولیدکنندگان و بازیگران یهودی داشتیم که صریحاً می‌گفتند هالیوود مال ما است.

به گزارش سینماپرس، مانوئل گالیانا محقق و نویسنده اسپانیایی یکی از چهره‌های مهمی است که در حوزه‌های مرتبط با صهیونیسم مانند اقتصاد و سیاست آثار مختلفی را منتشر کرده است. اما از سوی دیگر وی نیز در زمینه هنر سینما، صهیونیسم و هالیوود مقالاتی را در سال‌های گذشته چاپ کرده که مورد توجه قرار گرفته است. مصاحبه‌ای که می‌خوانید بعد از نشست خبری کتاب جدید پیرامون همین موضوع یعنی سینما و صهیونیسم می‌باشد.


در ایران وقتی کسی از حضور فرماسون‌ها و صهیونیست‌ها در پشت پرده سینمای جهان و هالیوود حرف می‌زند، به تندی با او برخورد می‌کنند و اتهام می‌زنند که شما متوهم هستید و همه چیز را توطئه می‌بینید. آیا به نظر شما این مساله واقعا یک توهم خود ساخته است؟

در جلساتی که دعوت شده‌ام و در کنفرانس‌هایی که با دیگر متخصصان داشته‌ام، راجع به بحثی به نام “هالیوودیسم” صحبت کرده‌ام. در آن صحبت‌ها به این مباحث هم پرداخته‌ام. نتیجه این بوده که متوجه شده‌ام هالیوود دارد سعی می‌کند که یک سری اقدامات سازمان‌یافته انجام دهد و از جمله از بین بردن برخی ارزش‌ها، بنیان‌های خانواده و… به همین دلیل من و دیگر متخصصان فکر نمی‌کنیم که این قضیه یک ابهام یا تئوری توطئه باشد. شاید یک انسان معمولی ایرانی یا اسپانیایی چنین فکری داشته باشد که این قضیه واقعی نیست و یک توهم است. دلیلش این است که این افراد اطلاعات کافی ندارند.

در غرب، اروپا و آمریکا هم کتاب‌ها و مقالاتی چاپ شده که در آن‌ها اشاره شده است بازیگران، مدیران کمپانی، کارگردان‌ها و افراد مهمی که در صنعت سینما هستند با یهودی‌ها ارتباط دارند و یا خودشان یهودی هستند.  “کرک داگلاس” و “آرنولد شوارتزنگر” از بازیگرانی هستند که اسم‌های خود را تغییر داده‌اند.

عملکرد جریان‌های صهیونیستی و ماسونی در حوزه تولیدات رسانه‌ای به چه شکل است؟ آیا مستقیما وارد عمل می‌شوند و به افراد خاصی دستورالعمل‌هایی می‌دهند یا با ایجاد فضاسازی، هنرمندان و رسانه‌ای‌ها را به سمت و سوی خاصی سوق می‌دهند؟

شاید بتوان فراماسونری را چهره خیلی خوبی از صهیونیسم دانست. آن‌ها تقریباً تمام اصحاب رسانه را در اختیار خود دارند. در یکی از کنفرانس‌ها با یکی از کارگردانان هالیوودی در ارتباط بودم. او تکذیب می‌کرد این را که یهودیان کنترل دارند و می‌گفت بحث بر سر پول است. هر کسی پول بیشتری داشته باشد فیلم بهتری می‌سازد. همان موقع هم خیلی از کارگردانان، تولیدکنندگان و بازیگران یهودی داشتیم که صریحاً می‌گفتند هالیوود مال ما است.

آیا صهیونیست‌ها و ماسون‌ها به صورت مستقیم وارد حیطه تربیت نیروی رسانه‌ای و هنری شده‌اند؟ آیا از افراد سرشناس تازه ظهور کرده کسی را می‌شناسید که محصول این فرایند تربیتی باشد؟

کسی را به اسم نمی‌شناسم که در چنین شرایطی قرار گرفته‌ باشد. ولی اکثر کسانی که اصحاب رسانه هستند یا خودشان یهودی هستند و اگر هم نیستند ممکن است که توسط یه سری سندیکای پشت پرده تهدید شوند.

آقای “تام کروز” با وجود اینکه یهودی نیستند و به کلیسای “ساینتیالوژی” متعلق هستند، ولی هیچ‌وقت نمی‌خواستند این قضیه که تمایلات همجنسگرایانه دارند و با “جان تراولتا” که او هم یکی دیگر از بازیگران همجنسگرا است زندگی می‌کند، فاش شود. ولی خوب این مسئله فاش شد. حتی با وجود اینکه یهودی نیستند و به خدا هم اعتقادی ندارند ولی دارند منافع صهیونیست‌ها و فراماسونرها را تأمین می‌کنند.

کرک داگلاس و آرنولد شوارتزنگر


چه سهمی از سینمای آمریکا و اروپا در دست این گروه‌های خاص است؟

به نظرم تمام صنعت سینمایی که در اروپا و آمریکا هست، به هر نحو ممکن یا در اختیار آن‌ها است و یا در جهت اهداف آن‌ها حرکت می‌کند. سعی دارند استانداردهای جدیدی را برای زندگی تعریف کنند، ارزش‌های سنتی، خانواده و رابطه فرزندان با پدر و مادرها را از بین ببرند و همچنین دارند سعی می‌کنند به همه ادیان موجود حمله کنند به غیر از یهودیت.

شنیده‌ایم که پخش فیلم‌ها در دنیا بدون مجوز این سران یهودی ممکن نیست یا حداقل بسیار دشوار است. شما با این حرف موافقید؟ مصادیقی از آن در ذهن دارید؟ (مثالی که ما در ایران با آن درگیر بودیم، فیلم محمد آقای مجیدی بود که به شدت با پخش جهانی آن مبارزه شد).

بله. تقریباً اگر فیلمی در جهت منافع آن‌ها نباشد، برایش خیلی سخت است که روی پرده برود. مثل “مل گیبسون” با فیلم “مصائب مسیح” که وقتی روی پرده رفت تا ۵-۶ سال نمی‌توانست هیچ فیلمی را کارگردانی کند. اگر “مل گیبسون” موفق شد این فیلم را روی پرده ببرد برای این بود که آدم خیلی شناخته شده‌ای بود و آشناهای زیادی داشت و قدرت و سابقه زیادی داشت. وگرنه اگر کسی بخواهد بلند شود و سبکی در جهت مخالف آن‌ها بنیان بگذارد تقریباً هیچ شانسی ندارد.

مل گیبسون در پشت صحنه فیلمش با عنوان مصائب مسیح

به همین به “مل گیبسون” گفته بودند فیلمت شکست می‌خورد. چون از کمک هیچکدام از کمپانی‌ها استفاده نمی‌توانی کنی. ولی این فیلم به موفقیت تجاری بسیار عالی رسید. اینطور که می‌گویند تنها فیلمی بود که بدون کمک کمپانی و بصورت مستقل ساخته شد و چنین فروشی داشت.

بله. تا آنجایی که اطلاع دارم آقای گیبسون با هزینه خودشان و تعدادی از دوستانشان توانستند این اثر را بسازند.

آیا می‌توان به سینمای مستقل امیدوار بود؟ آیا می‌توان امیدوار بود که سینمای مستقلی که خارج از حلقه قدرت ماسونی-صهیونیستی قرار دارد، بتواند سهمی در فرهنگ جهانی و دیپلماسی عمومی ایفا کند؟

با توجه به شرایط فعلی فکر نمی‌کنم چنین چیزی ممکن باشد. چون مشابه همان بحران مالی که پیش‌بینی می‌شود رخ دهد و برای جلوگیری از آن به تغییرات سیستماتیک نیاز است، برای رسیدن به این هدف هم به تغییرات سیستماتیک نیاز هست.

یک نمونه از سینمای مستقل می‌تواند همین چیزی باشد که در ایران وجود دارد و هر کسی می‌تواند در جشنواره‌های فیلم‌های کوتاه آثار مستقل خود را به نمایش بگذارند. آن چیزی که با همین نام در اروپا وجود دارد، در پشت پرده‌اش باز هم نوعی کنترل می‌باشد.

*رسانه انقلاب

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.