شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۵

مسعود فراستی علیه فیلم‌های سفارشی

مسعود فراستی*

سینماپرس: فراستی با تأکید بر اهمیت انسداد موجود بین سینما و جامعه، متذکر شد سینمای دولتی، ارتباط بین مردم و فیلم را قطع کرده است. این سینمای دولتی که با مخاطب بی ارتباط است، منتقد از جنس خود را هم پدید می‌آورد.

به گزارش سینماپرس، ششمین و آخرین نشست از سلسله نشست‌های پدیدارشناسی سینمای ایران، با موضوع «نقد در سینمای ایران» با حضور مسعود فراستی، مدرس و منتقد سینما، جواد طوسی منتقد و مدرس سینما و دکتر سید مهدی ناظمی کارشناس ثابت این نشست‌ها، در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری برگزار شد.


مسعود فراستی در این نشست بیان داشت که نقد اثر، خود یک اثر مستقل است که باید روی پای خود بایستد و از خود دفاع کند و باید بتواند هم اثر و هم نگاه منتقد را توضیح دهد. نقد، پنجره به روی فیلم و آینه به روی منتقد است. اگر نگاه منتقد در نقد غایب باشد، نقد مشکل دارد. به این معنا ما در ایران امروز منتقدان چندانی نداریم. همچنان که اثر سینمایی از فرم آغاز می‌شود نه از محتوا، نقد هم باید از فرم آغاز کند.


وی همچنین با تأکید بر اهمیت انسداد موجود بین سینما و جامعه، متذکر شد سینمای دولتی، ارتباط بین مردم و فیلم را قطع کرده است. این سینمای دولتی که با مخاطب بی ارتباط است، منتقد از جنس خود را هم پدید می‌آورد که منتقدی است «بله گو» به سینمای دولتی. در حالی که اولین ویژگی نقد و اولین ویژگی اندیشه، شجاعت است؛ اما امروز دیگر به سختی در صفحات نشریه‌های فرهنگی می‌توان «نقد» پیدا کرد. فیلمسازان و منتقدان دولتی، محتوا زده هستند، در حالی که معنا از پس فرم می‌آید.


جواد طوسی هم در بخشی از این نشست اذعان داشت: در تاریخ نقد کشور ما، از آنجا که بخش قابل توجه سینما فاقد ابعاد زیبایی شناختی بوده است، خودبه‌خود نقد هم شکل مضمونی و حداکثر جامعه شناختی پیدا کرده است. فضای امروز نقد نویسی ما شیوه کلاسیک خود را از دست داده است و در این فضا، «تشخص» دیده نمی‌شود. منتقد دارای دیدگاه و دغدغه وجود ندارد.


ما همه صرفاً مونولوگ های منفرد خود را داریم و دیالوگی بین افراد و نسل‌ها نیست، که بخشی از آن مربوط است به فقدان پاتوق‌ها و نهادهایی که وظیفه آنها شکل دهی به این جریان‌ها بوده است. نمونه‌ای از این مشکلات تعطیل کردن برنامه هفت است.


طوسی با اشاره به جایگاه سینمای اصغر فرهادی برای طبقه متوسط شهری، اذعان کرد: زیبایی شناسی تصویر چقدر در خدمت بیان این طبقه است؟ آیا خود این طبقه موضوع واقعی فیلم است یا بهانه‌ای است برای این که فیلمساز خودش را بیان کند؟ امروز نسخه‌های ژنریکی هم از همین سینما بازتولید می‌شود که طبقه متوسط را به صورت روزمره و بدون هیچ فضیلتی و بدون هیچ پیشنهاد راه برنده‌ای نشان‌می‌دهد.


سید مهدی ناظمی، کارشناس ثابت این نشست‌ها، نیز با ذکر شمه‌ای از تاریخ شکل گیری سنت نقد سینمایی در کشور، بیان داشت که نقد سینمایی قبل از انقلاب، از دلایل شکل‌گیری سینمای آوانگارد و کنار رفتن فیلمفارسی بود.


وی همچنین بیان داشت که ظهور طبقه متوسط شهری با پس زدن بسیاری از ساختارهای سنتی در هنر و سینما در حال نوعی انتقام گیری است و این خود را در فروش‌های میلیاردی عجیب و غریب نشان می‌دهد. امروز امکان گفت وگو با این طبقه بسیار سخت شده چرا که به ظاهر فیلم می‌بیند، اما در واقع چیزهای دیگری را می‌بیند و چیزهای دیگری برای او مهم است.


سلسله نشست‌های پدیدارشناسی سینمای ایران طی ۶ جلسه از آبان ماه سال جاری در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری برگزار شد.

*صبح نو

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.