چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۶

میزگرد بررسی فیلم «دریاچه ماهی»/ بخش پایانی

دوستی: همه سانس های مرده سینماها مدالش بر گردن فیلم من آویزان است/ رسانه ها قلم به ناحق نزنند/ آذین: ویژگی شخصیت ها به درستی متجلی نشده است

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی دریاچه ماهی

سینماپرس: کارگردان فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» با انتقاد از عدم اکران مناسب فیلمش تأکید کرد: همه سانس های مرده سینماها مدالش بر گردن فیلم من آویزان است و با ابراز گلایه از مسئولان فرهنگی کشور خواستار توجه به فیلمش شد؛ همچنین جبار آذین و سیدرضا منتظری این اثر سینمایی را از لحاظ ساختار و محتوا مورد ارزیابی قرار دادند و تأکید کردند «دریاچه ماهی» از منظر ساختار و محتوا از ضعف هایی رنج می برد.

در بخش نخست میزگرد فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» به کارگردانی مریم دوستی در ژانر دفاع مقدس که با حضور مریم دوستی (کارگردان)، جبار آذین (منتقد و مدرس سینما) و با مدیریت سیدرضا منتظری (منتقد سینما) برگزار شد به مواردی همچون بی توجهی مدیران و مسئولان فرهنگی کشور به ژانر سینمای دفاع مقدس اشاره شد و در بخشی از این گفتگو تأکید شد که برخی از باندهای مافیایی می خواهند مانع از رشد و پیشرفت سینمای دفاع مقدس بشوند چرا که این گونه مهم سینمایی را خطری بزرگ و جدی برای دستیابی به اهداف شوم خود در سینما می دانند. از سوی دیگر کارگردان این اثر سینمایی انتقاد تندی را نسبت به برخی منتقدان سینما که در ایام جشنواره فیلم فجر «دریاچه ماهی» را مورد انتقادات تند خود قرار داده بودند مطرح کرد و خواستار حضور منتقدانی با اندیشه انسانی در سینما شد. در بخش دوم این میزگرد، «دریاچه ماهی» از لحاظ ساختاری و محتوایی توسط منتظری مورد بررسی قرار گرفت و دوستی و آذین به سوألات وی پاسخ گفتند.  

***********************

*منتظری: همینطور که شما تأکید کردید انسانی رک و صریح هستید، بنده هم همین خصلت را دارم و برای همین به صراحت از شما این پرسش را دارم که فکر نمی کنید علت اینکه به گفته خودتان مردم روی ژانر دفاع مقدس خط کشیده اند به دلیل کلیشه ها و تکرارهای زیادی است که در فیلم های تولید شده این حوزه وجود داشته؟ آیا معتقد نیستید که شاید یکی از دلایل عدم استقبال مردم از فیلم های سینمای دفاع مقدس این بوده که آثار بسیار باکیفیت تولید شده در سینمای جهان را دیده اند و دیگر فیلم های نازل و بی کیفیت ایرانی نمی تواند برای آن ها جذابیتی داشته باشد؟ آیا ما باید لزوماً فقط مدیران سینمایی را مقصر بدانیم و بر این اندیشه استوار باشیم که ایراد از مدیران است؟ قطعاً چنین چیزی امکان ندارد و خود فیلمسازان هم بسیار مقصر هستند. چرا ما از خودمان هیچ گاه سوأل نمی کنیم که چرا مردم باید به جای انتخاب تماشای فیلم های کمدی هرچند که نازل و سطحی باشند اما می توانند ساعتی لبخند را بر لبان آن ها بنشانند باید به سمت تماشای آثار دیگر بروند؟

دوستی: من فرمایشات شما را قبول دارم و معتقدم که ما مردم و جامعه عبوسی داریم؛ متأسفانه اغلب مردم درگیر هستند. بسیاری از مردم سراپا مقروض هستند و نمی دانند از عید نوروز تا سال بعد و عید نوروز دیگرشان اصلاً به چه صورتی می گذرد چرا که قرض و وام و بدهی شاکله اصلی زندگی شان را تشکیل داده از این رو حق دارند که برای رفتن به سینما فیلمی را انتخاب کنند که آن ها را بخنداند اما آنچه مهم است اینکه مدیران باید مردم را آگاه کنند که سینما فقط جایی برای خندیدن نیست و باید در آن تفکر هم کرد.

البته متأسفانه در صحبت های شما هم نوعی جهت داری وجود داشت. اینکه ما بگوییم مردم از این نوع فیلم ها خسته شده اند معنایی ندارد. ما در برهه ای خطرناک هستیم و از نظر استراتژیک در نقطه ای از جهان قرار گرفته ایم که در تمامی کشورهای اطرافمان جنگ است. از این رو ما نباید نسبت به مقوله مهم جنگ بی تفاوت باشیم. من از اینکه برخی می گویند مردم از این نوع فیلم ها خسته شده اند ناراحت می شوم چرا که معتقدم این واژه ای کلیدی است که ما به آن ها می دهیم. مردم نباید از سینمای ارزشی و دفاع مقدس خسته شوند و باید بدانند یک فیلم با چه سختی هایی ساخته می شود؟ مردم حداقل باید از همه ژانرها حمایت کنند و بدانند من فیلمساز در اثرم از صلح حرف میزنم و طرفدار صلح هستم ولی تا وقتی از عواقب جنگ نگوییم، صلح خیالی دور و دست نیافتنی می شود.

یکی دیگر از نکاتی که بسیار مهم است اینکه ما نخواستیم با فریب کاری مردم را برای تماشای فیلم مان به سالن های سینما بکشانیم؛ امروزه متأسفانه ما شاهد آن هستیم که بسیاری از فیلم ها با ارائه آمار فروش غیر واقعی درصدد هستند تا مخاطبان را به برای تماشای فیلم های شان جذب کنند. ما هم می توانستیم مانند بسیاری از فیلم هایی که طی این سال ها روی پرده رفته اند برای فیلم مان بلیت های فیک بفروشیم و آمار فروش غلط و کاذب ارائه کنیم. ما اهل این اتفاقات ناسالم نبوده و نیستیم اما این اتفاقات ناسالم و ناپسند و زننده در سینمای ایران وجود دارد و نمی توان آن را انکار کرد. چطور می شود یک فیلم که اکرانش همزمان با فیلم من آغاز شده در ۲ روز اول ۲۰۰ میلیون تومان بفروشد اما فیلم من ۴ میلیون تومان؟ بنده با یقین می گویم که همه آمارهایی که فیلم های دیگر اعلام می کنند غیر واقعی و کذب محض است. این قبیل اتفاقات ناسالم مردم را به شدت گمراه می کند. متأسفانه هیچ چیز در سینمای ایران به صورت سالم اتفاق نمی افتد.

مردم اگر از این نوع فیلم ها استقبال نمی کنند به دلیل آن است که دیدگاه های شان نازل و سطحی شده؛ مردمی که کتاب نمی خوانند و مطالعه ندارند سطحی می شوند. جامعه ای که کتاب نمی خواند و ۲۴ ساعته گوشی موبایل دستش است سطحی و نازل می شود. ما از این جامعه چه توقعی می توانیم داشته باشیم؟ ما باید مردم را به کتاب خوانی تشویق کنیم. باید آن ها را به داشتن عرق ملی جذب کنیم چون این سینما سینمایی ملی است. حاکمیت و مدیرانی که دل مردم را باید به دست بیاورند موظف هستند با سیاست گذاری های سالم خود، مردم را به این سمت و سو بکشانند و نگذارند که آن ها روز به روز در تفکرات و دیدگاهشان دچار تنزل بشوند. من و امثال من متأسفانه در سیاست گذاری های کشور دستی نداریم و نمی توانیم کاری انجام دهیم. من حتی دسترسی به ارگانی ندارم که از آن ها بخواهم فیلم مرا برای بچه های انقلابی و جبهه ای اکران کنند. من و امثال من زد و بندی نداریم و همین باعث شده تا فیلممان به محاق برود. آقای سعید سعدی به عنوان تهیه کننده «دریاچه ماهی» معتقد بودند که همه چیز باید واقعی جلو برود و این خواسته ایشان خواسته من هم بود. بماند که فیلم ما در اکران آزاد، یعنی بدون حمایت هیچ سینماداری و با بدترین و کمترین سانس های موجود در حال اکران است.

تمام حرف بنده این است که اگر من به عنوان یک فیلمساز باید بعد هنری داشته باشم مدیران هم باید به کار خود آشنا باشند و بدانند سینما چیست و چه اهدافی باید در سینمای کشور دنبال شود و ما باید در پی چه چیزهایی برویم؟ متأسفانه همه مدیران ما آگاه و باخرد در زمینه سیاست سینمای کشورمان  نیستند و یا حداقل از نظر مشاورانی زبده و دغدغه مند هم استفاده نمی کنند که عشق به رشد و توسعه و تعالی سینمای ملی داشته باشند. متأسفانه خانه از پای بست ویران است. مدیران سینمایی و فرهنگی ما اغلب مدارکی مرتبط با سینما ندارند؛ مشاورانی بزرگ ندارند و این بسیار بد است. مدیران سینمایی در کشور ما حتی از زد و بندها و باندبازی ها و مافیاهایی که سینمای ایران را تحت سیطره خود گرفته اند هم اگر کامل مطلع باشند گویا کاری از دستشان بر نمی آید

*منتظری: در بخشی از صحبت های خانم دوستی به سینمای ملی اشاره شد که بنده معتقدم این سینما سال ها است به طورکل از بین رفته است و ما بعد از درگذشت زنده یاد علی حاتمی به راستی فیلمسازی نداشتیم که بخواهد احیاگر سینمای ملی مان باشد؛ جناب آذین آیا از نظر شما ما در حال حاضر می توانیم داعیه دار دارا بودن سینمای ملی باشیم در صورتی که متأسفانه هیچ رنگ و بویی از فرهنگ و سنت های اصیل ایرانی در فیلم های مان به چشم نمی خورد؟

آذین: اشاره شما کاملاً درست و به جا است؛ ما سینمای ملی و ایرانی نداریم. فیلم ایرانی و فیلمساز ملی داریم اما سینمای ملی نداریم. ما فقط  کسانی که سعی می کنند فیلم ایرانی بسازند داریم. اشاره شما در رابطه با زنده یاد علی حاتمی درست و به جا بود. ما وقتی از سینمای کشورها یاد می کنیم فیلم های شان انعکاس دهنده فرهنگ، ویژگی ها، آداب و سنن کشورشان است که در این میان می توان به سینمای ژاپن، فرانسه و هند به عنوان مهمترین کشورهایی یاد کردند که می خواهند احیاگر سینمای ملی باشند. ما با دیدن فیلم های آن ها متوجه می شویم که فرهنگ شان چیست؟ اما ما اگر فیلم های مان در هر کشوری به نمایش درآید کمتر کسی متوجه می شود که این فیلم ایرانی است چرا که فضاهای زندگی لوکس و تقلیدی از زندگی مدرن غربی شده، لباس ها و آرایش ها و حتی دیالوگ ها هم ایرانی نیست. سینمای ملی ما پا در هوا است.

اما با این همه نباید فراموش بکنیم که هسته اصلی سینمای ملی ما اگر ما بخواهیم به معنای واقعی کلمه به آن دست پیدا کنیم همین سینمای انقلاب و دفاع مقدس است. این سینما باید مورد توجه و عنایت مسئولان فرهنگی و هنری قرار بگیرد. ما باید فرهنگ ملی مان را در آثارمان ببینیم. متأسفانه در سینمای ایران ما فیلمی منطق با تفکرات و ادبیات ملی مان هم نداریم. من بسیار متأسفم از اینکه ما هنوز در سینمای کشورمان فیلمی راجع به شاهنامه فردوسی نداریم. مردم از فیلم های دفاع مقدسی استقبال نمی کنند چون بخشی از فیلمسازان ما مقلد سینمای غرب شده اند و فیلم هایی ساخته اند که ربطی به فرهنگ ما ندارد و مردم هم که نمونه های خارجی آن را دیده اند دیگر نمونه های نازل ایرانی را نخواهند دید. ما باید بپرسیم چرا اسم سینمای جنگ را دفاع مقدس گذاشتیم چون دفاع مقدس ما ویژگی هایی دارد که با جنگ های دیگر متفاوت است نبرد و جنگ ما با تفکرات دینی و ملی ما آغشته است و این آغشتگی و آمیزش باعث شده هر اثر ادبی و هنری موظف به انعکاس این ویژگی ها باشد. ما باید منعکس کننده سینمای دفاع مقدس باشیم. ما فیلم های جنگی کم نداریم. این فیلم ها به سینمای دفاع مقدس ضربه زده است. کسانی فیلم هایی ساخته اند که نه دفاع مقدس را درک کرده اند و نه توانایی تولید آثار سینمایی دفاع مقدس را دارند. مردم انگیزه ای برای تماشای این فیلم ها ندارند. امروزه اگر فیلم دفاع مقدسی حتی یک میلیون تومان هم بفروشد باید کلاه را بالا انداخت چون عوامل زیادی دخیل هستند تا این فیلم ها دیده نشود و از سوی دیگر رونق فیلم های بد و نازل و ناپسند سینمایی که بهتر است به آن ها فیلمک بگوییم باعث شده تا بازار اشغال شود و دیگر کسی به این فیلم های ارزشی توجه نکند. اگر از این نوع فیلم ها حمایت شود و جریان درست سینمای دفاع مقدس هدایت شود خواهیم دید سینمای دفاع مقدس ما سینمایی ملی خواهد شد و ما می توانیم ده ها فیلم سالانه در سینمای کشور تولید کنیم که خیل عظیم مردم اصیل را به سالن های سینما بکشاند.

*منتظری: البته نباید فراموش کنیم که طی همین یک دهه اخیر فیلم های زیادی در ژانر دفاع مقدس بوده اند که توانسته اند با استقبال عمومی مواجه شوند که از ۳ گانه «اخراجی ها» و یا حتی فیلم «ویلایی ها» که این اواخر اکران شد و فروش نسبتاً قابل قبولی داشت می توان به عنوان این نمونه ها یاد کرد. پس حتماً مسائل دیگری دخیل است تا برخی از فیلم های حوزه دفاع مقدس مورد استقبال مردم قرار نگیرد و نمی توان اینطور تعمیم داد که مردم اصلاً از فیلم های دفاع مقدس حمایت نمی کنند.

دوستی: من از شما خواهش می کنم که فیلم ها را با هم مقایسه نکنید!؛   همزمان با من فیلم هایی اکران شده که فول صندلی های شان فروخته می شود اما ۵ نفر در سالن هستند؛ حمایت های این چنینی دلیل دیده شدن و دیده نشدن نیست. ما از بچگی یادمان است که مردم صف می کشیدند تا سینماها پر شود. چرا الآن سینمایی همه صندلی هایش قرمز فروخته شده اما تنها ۱۰ نفر در سالن هستند؟ چطور می شود فیلمی که همزمان با من اکران شده کل صندلی هایش در یک سینما فروش برود اما تنها ۲۰ نفر در سالنش باشند و چطور می شود تعداد بلیت من ۵ تا فروخته شد باشد و هر ۵ نفر هم در سالن باشند؟ این نوعی سیاست شده و برخی می خواهند بگویند که فیلم های شان سرپا است. این اتفاقات همگی ضعف برخی مدیران و تهیه کنندگان و پخش کنندگان و سینما داران را می رساند. در پوش گذاشتن های مدام روی ... من ۲ روز اول که فیلمم ۲ میلیون فروخت فقط ۴ سینما داشتم تک سانس و ۲ سانس. سینمامگامال ۱۰ صبح و ۱۱ صبح سانس گذاشته و من اسم این ها را هیچ سانس گذاشته ام. تنها کسی که پای فیلم من ایستاد سینما آزادی است و یک تک سانس خوب ساعت ۱۰ شب به من داده که مقبول است. متأسفم که باید بگویم همه سانس های مرده سینماها مدالش بر گردن  فیلم من آویزان است.

*منتظری: به طور کل استقبال از فیلمتان را چطور ارزیابی می کنید؟

دوستی: در سانس های مردمی استقبال بسیار خوب و متفاوت است و مردم فیلم را بسیار دوست داشتند. این فیلم به خانواده های شهدا و خانواده های شهدای جاوید الاثر تقدیم شده است. ۱۰ دقیقه آخر فیلمم تقدیم به تک تک مخاطبان است. پروداکشن و موسیقی و کارگردانی «دریاچه ماهی» دست به دست هم داد تا ۱۰ دقیقه آخر فیلم جوری به پایان برسد که همه با شوق و عشق دوستش داشته باشند و احساس واقعی من در این آغاز و پایان فیلمم بیشتر مستتر است. متأسفانه به جز بنیاد سینمایی فارابی که  مرا پشتیبانی کرد کسی  کمترین یاری به من نرساند و از مرحله ساخت تا اکران برای من سنگ اندازی شد.

آذین: پیروی صحبت های خانم دوستی باید عرض کنم که اغلب آمارهای فروشی که ارائه می شود کذب محض است. این است که قضاوت در رابطه با موفقیت یک فیلم بر اساس فروش در گیشه قضاوت درستی نمی تواند باشد. آقای منتظری در پاسخ به فرمایش شما هم باید بگویم بعضی از فیلم هایی که در ژانر دفاع مقدس ساخته شده اند و از آن ها در زمان اکران شان استقبال شده به دلیل حرف نویی در آن ها بوده است. این فیلم ها توسط کسانی و با سرمایه خاصی ساخته شده اند که در هنگام اکران شان با قدرت وارد میدان شده اند. اغلب این فیلم ها فیلم های ارگانی هستند که با همه امکانات مالی، تبلیغاتی، فرهنگی و اجتماعی پشت سر این فیلم ها بوده اند. یکی از دلایل مهم دیده شدن برخی از این فیلم ها و پر فروش شدن شان در گیشه این بوده این فیلم ها برای سازمان ها دستگاه ها و خانواده های شهدا و... به صورت رایگان به نمایش درآمده؛ هزاران بلیت رایگان ارسال شده خیلی از این فیلم ها در جاهایی به نمایش درآمده که سینما نبودند.

«دریاچه ماهی» نشان می دهد که ایشان با ابزار سینما آشنا هستند. ساختن یک فیلم جنگی تخصص می خواهد و کار هر فیلمسازی نمی تواند باشد. برخی از افراد بوده اند که حتی در نمایش صحنه ساده جنگی نمی توانستند موفق باشند و فیلم شان درست شبیه به فاجعه شده است. خانم دوستی فیلم شما هم هنر است هم تجربه؛ فیلمی که به راستی در مقابل فیلم هایی که نه هنر هستند و نه تجربه اما در گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش درمی آیند می توانست فیلمی شاخص باشد و باید در این گروه به نمایش درمی آمد. در فیلم دفاع مقدسی شما به لحاظ ساختار سینمایی و محتوا با این که تجربه نخست است اثری قابل تأمل است. قطعاً اگر این فیلم چندمین فیلم شما بود برخوردهای تندتری با شما صورت می گرفت و دیگر ایرادات تان قابل اغماض نبود. شما در فیلم تان زمان حال و دوران دفاع مقدس را دارید و هر دوران ویژگی ها و فضاسازی خاص خودشان را می خواهند در فیلم شما این ها هست اما کامل شده نیست.

*منتظری: برخی معتقدند شخصیت های فیلم بسیار باسمه ای هستند و اصلاً نمی توانند برای مخاطب قابل درک و پذیرش باشند، نظر شما در این رابطه چیست؟

آذین: شخصیت محوری اصلی فیلم که فضای گذشته و زمان حال را با این شخصیت تجربه می کنیم ویژگی خاص خودش را دارد این ویژگی ها به درستی در فیلم متجلی نشده؛ از یک بعد این شخصیت پیش از هر چیز دیگری یک انسان است با همه مختصات انسانی؛ ما وقتی یک انسانی را تفسیر می کنیم باید به همه جوانب او توجه کنیم؛ بایستی همه نکاتی که ما می خواهیم در شخصیت او متجلی شود. شخصیت این فیلم انسانی است که برای خودش زندگی دارد؛ رزمنده بود و به دلایلی که برای خودش قابل فهم است از لحاظ تفکر تنها زندگی اش را ادامه می دهد. در فیلم به خوبی این خصلت های شخصیت توضیح تصویری داده نشده؛ یکی از ویژگی های اصلی شخصیت رضا روشن این است که روشن نیست. شخصیت اصلی فیلم «دریاچه ماهی» علاوه بر همه چیز عارف هم هست و دارای مختصات خدادادی است و از نکاتی اطلاع دارد و باخبر است و سمیع و بصیر است که در عالم عرفان برای انسان های خاصی مورد استفاده قرار می دهیم. انسان های مومنی که در مسیر بندگی الهی به درجه خاص از بندگی می رسند درهایی از غیب به روی آن ها باز می شود که آن ها را از دیگران متفاوت می کند. این ویژگی در این فیلم به خوبی توضیح داده نمی شود که آیا از بدو تولد با همین ویژگی در او وجود داشته یا خیر و این ها است که کمی فیلم را الکن کرده است.

دوستی: خیر کاملاً مشخص است که از کودکی همین ویژگی بوده؛ ولی چون فیلم در حال اکران است اجازه بدهید پس از اکران راجع به آن بیشتر صحبت کنیم تا قصه لو نرود. ما به ازای بیرونی این شخصیت بسیار در جامعه وجود داشته و دارد.

آذین: ما شخصیت های بزرگی مانند آیت الله بهجت یا علامه حسن زاده آملی را داشته ایم که از کودکی و نوجوانی مورد عنایت الهی هستند اما چیزی با عنوان چشم برزخی از کودکی به آن ها عنایت نشده؛ علامه حسن زاده آملی هم در دوران نوجوانی صاحب این نوع بصیرت شده است یا در شیخ رجبعلی خیاط هم همین اتفاق افتاده است. شخصیت اصلی این فیلم از چیزهایی اطلاع دارد که برای دیگران مکشوف نیست و به دلیل پرداخت اندک برای مخاطب قابل درک نیست. از سوی دیگر بخشی از اتفاقات خوبی که در فیلم شما می خواهد در قالب شاعرانه و عارفانه متجلی شود به دلیل این کاستی ها زیاد جلوه گر نمی شود. بخش های شاعرانه خودش را کامل جا نمی اندازد. در کلیت فیلم هست اما به صورت جزئی برای مخاطب قابل فهم نیست. باید این شخصیت برای مخاطب باورپذیر تر می شد.

دوستی: من معتقدم درست است که سینمای جنگی تخصص است اما همه فیلمسازان جنگی ما که از ابتدا متخصص نبوده اند  تجربه های آن ها ایشان را متخصص کرده است. شروع و پایان این فیلم درخشان است و به اعتقاد بسیاری از متخصصان و فیدبک های مردم، من در قسمت جنگی موفق تر از زمان حال بوده ام. بنده معتقدم چون خودم شخصیت جسوری دارم باید فیلم های تند و قصه های تو هم  و سخت را روایت کنم. من فیلمساز آرامی نیستم من در فیلم های کوتاهم نیز اینطور نبوده ام ... من فیلمساز آرام سازی که حوصله مردم را سر ببرد نیستم. ؛ خودم بهتر از همه می دانم نقاط ضعف و قوت فیلمنامه و فیلم من چه چیزی است. این زیاد دیدن به من آگاهی بیشتری می دهد.

*منتظری: آیا شما برای به تصویرکشیدن صحنه های جنگی از مشاوران و نظر متخصصان استفاده کرده اید؟

دوستی: مشاور بنده در این فیلم آقای آرش معیریان بودند که خودشان هم تجربه ساخت فیلم در ژانر دفاع مقدس را داشته اند و من از آقای سعدی و آقای معیریان مشاوره می گرفتم. البته هیچ یک از این دوستان دخالت زیادی در روند تولید نمی کردند و مشاوره می دادند و کنار می ایستادند. آقای معیریان معتقد بودند من نکات را می گویم اما تو باید فیلم خودت را بسازی.

شخصیت اصلی «دریاچه ماهی» یعنی رضا روشن برای من ایران است؛ تنها کسی که این را فهمید آقای سرهنگی در حوزه هنری بود. فیلم خیلی توپ و تانک و ادوات جنگی ندارد و زود به زمان حال می آید چرا که من معتقدم هنوز هم بچه های جنگ و تفکر ملی است که ایران را نگه داشته است ... داعش به خاطر همین تفکرات ملی ما است که جرأت نمی کند اگر یک بار می آید و حمله ای می کند برای بار دوم به کشور ما بیاید. من نمی خواستم در فیلمم زیاد وارد عرفان شوم.   تایم فیلمم را پایین آوردم تا روان تر و بهتر شود. مردم ما الآن جوری شدند که بیشترین ضربه را از نداشتن مطالعه می خوردند. چند درصد مردم نهج البلاغه را می خوانند؟ نهج البلاغه  شبیه  خط قصه وداستان های کوتاهی است که به ما خط می دهد. من از کودکی نهج البلاغه و هزار و یک شب و شاهنامه را خوانده ام. دین و عرفان و مسلک و ملیت و هویت من در کنار هم دیده شده؛ من فهمیدم باز باید بخوانم و باز باید بدانم. ما باید مردم را آگاه کنیم که از دین نترسند از دفاع مقدس نترسند. از شجاع بودن و عاشق بودن نترسند.

این نکته را هم می خواهم به همه صحبت هایم اضافه کنم که فیلم من از منتقدان کم دین در ایام جشنواره فیلم فجر ضربه خورد؛ این منتقدان شاید خواستند مرا تخریب کنند.   امروز هم   ترکش های حرف های جنون زده آنها را کم و بیش در اکران میبینم است ... متأسفانه برخی افراد تیشه های شان را برداشته اند و می خواهند سینمای ایران را از ریشه و اساس نابود کنند. من بسیار متأسفم که در سینمای ما قحط الرجال آمده و ما هنوز نمی توانیم جلوی ورود هر شخصی که عنوان منتقد را روی خود می گذارد بگیریم. من نمی دانم چرا پس از این همه سال سینمای ایران نباید  منتقدان فراوانی داشته باشد که با خرد و با هدف فیلم ها را مورد نقد و ارزیابی قرار دهند؟ گویا منظور از نقد فقط تخریب است و  بس ...

خانواده های جاوید الاثرها هنوز چشم انتظار فرزندان شان هستند و چشم انتظاری بدترین درد دنیا است. من به عنوان یک زن در مورد این مادران فیلم می سازم. من با نگاه خود فیلم بعدی ام را خواهند ساخت. این مدیران هستند که باید جهت دهی درستی کنند و سینمادارها فرهنگی تر و ملی تر به فیلم ها نگاه کنند و تنها در پی منافع مادی شان نباشند. سینمادار وقتی می گوید فیلم دفاع مقدس نمی فروشد و آن را اکران نمی کند ما ضربه می خوریم. من تازه کارم را شروع کردم و پله پله بالا رفته ام اما برخی این کار را نمی کنند. متأسفانه ما در سینمای ایران با پدیده های عجیبی روبرو هستیم. برخی از همین سینماگران که خیلی هم داعیه دار خرد هستند برای اینکه خودشان را مهم نشان دهند مبادرت به خرید فالوئر برای صفحات اینستاگرام شان می کنند و شما می بینید که مثلاً صفحه شان به صورت میلیونی فالوئر دارد اما عکس های شان حتی هزار لایک هم نمی خورد. این دسته از سینماگران سینماگران فیک هستند. من همانطور که پیش از این هم تأکید کردم آدم فیکی نیستم و به شدت از فیک بودن گریزان و هراسان هستم.

*منتظری: آیا قبول دارید که فیلم شما می توانست بدل به اثری ضد جنگ شود؟ به عنوان مثال اگر در جایی که لودر می خواهد خانه را تخریب کند ما آن ویرانی را می دیدیم و یا اگر مین ها در دریاچه منفجر می شدند قطعاً ارزیابی بسیاری از کارشناسان و منتقدان از فیلم شما اثری ضد جنگ می شد؛ مایل هستم بدانم با آگاهی این کارها را انجام نداده اید یا اینکه اصولاً به چنین مسأله ای معتقد نیستید؟

دوستی: به نکته مهمی اشاره کردید. من به خوبی می دانستم که اگر این کارها را انجام بدهم فیلمم ضد جنگ خواهد شد و با طعمه یک پلان نخواستم برخی گمراهان را به هدف شان برسانم. من اگر می خواستم فیلم ضد جنگ بسازم آن لودر را می انداختم و خانه را تخریب می کردم و یا ۲ عدد مین در فیلمم منفجر می کردم. من فیلم جنگی نساختم من تبلیغ می کنم که جنگ نباید باشد و اگر باشد معضلات بسیاری را به بار می آورد. حرف من صلح است و همه کاری که کردم فکر شده بوده است.

*منتظری: به عنوان سوأل آخر؛ در جایی از صحبت های تان به کم فروشی رسانه ها اشاره کردید؛ منظورتان از این کم فروشی چیست؟ فکر می کنید رسانه ها چه کاری می توانند برای دیده شدن فیلم هایی مثل «دریاچه ماهی» انجام بدهند که نداده اند؟

دوستی: رسانه ها تا حدی خط و مشی موفقیت و یا عدم موفقیت یک فیلم را تعیین می کنند و بسیار مهم هستند. رسانه می تواند یک فیلم را جنگی، ضد جنگ، تکراری یا غیرتکراری معرفی کنند. رسانه ها نباید هدفمند فیلمی را پررنگ یا کمرنگ کنند. من معتقدم قلم احترام دارد. ما در قرآن احترام به قلم را شاهد هستیم. حرفه رسانه ها در قرآن به نیکی و ستایش یاد شده رسانه ها باید قلم برحق بزنند. قلم برحق زدن باعث می شود تا سینماگران دلگرم شوند. اگر قلم رسانه ها خریداری شود دل ملتی شکسته می شود. قلم را نباید فروخت؛ این روزها رسانه ها به ویژه رسانه های فضای مجازی برای مردمی که کتاب نمی خوانند و مطالعه ندارند بسیار مهم و تعیین کننده است و امیدوارم که شاهد قلم فروشی های اهالی رسانه نباشیم.

نظرات

  • وحید ۱۳۹۶/۰۷/۱۲ - ۱۳:۴۸
    0 0
    در این وانفساي سینما که واقعا کلاهش سرمان میرود با دیدن برخی آثار.من از دیدن دریاچه ماهی لذت کافی را بردم، هرچه به پایان نزدیک تر میشیم فیلم زیباتر و خاص تر میشه.کارگردانی و بازی ها عالی
  • ساناز ۱۳۹۶/۰۷/۱۶ - ۰۸:۳۹
    0 0
    حتما این فیلم رو ببینید

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.