دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۸

نگاهی به اولین اثر سینمایی یک فیلمساز جوان؛

«ایتالیا ایتالیا»؛ دوری از سینمای کلاسیک و گامی به سوی نوآوری و خلاقیت

ایتالیا ایتالیا

سینماپرس: سیدرضا منتظری/ «ایتالیا ایتالیا» اولین ساخته سینمایی کاوه صباغ زاده نوید دهنده استعدادی نو در سینمای ایران است، استعدادی که برخلاف جهت جریان سال های اخیر سینما حرکت خود را آغاز کرده و به جای پرداختن به کهنه کلیشه های اجتماعی تلخ، سیاه و هزاران بار تکرار شده و پایبندی به سینمای کلاسیک گامی به سوی نوآوری و خلاقیت برداشته است.

صباغ زاده در اولین ساخته سینمایی اش به سمت فانتزی، حلقه گمشده سینمای ایران رفته و با شناخت خوب خود از تلفیق ژانرهای، کمدی، موزیکال و ملودرام به همراه تخیلات فانتزی، باعث یکپارچه بودن فضای بصری و ریتمی مناسب برای «ایتالیا ایتالیا» شده است. البته بیراه نیست اگر بگوییم این فیلمساز با ساخت اولین اثرش روی لبه تیغ راه رفته چرا که ممکن بود با یک خطا مانند اغلب آثار کمدی سینمای ایران به ورطه لودگی کشانده شود اما خوشبختانه از کنار آن عبور کرده است.

نیروی جادویی تخیل مهمترین عنصری است که در تولید «ایتالیا ایتالیا» نقش داشته و به فضاسازی بهتر فیلم کمک شایانی نموده است. فانتزی در این فیلم با هدف فیلمساز هماهنگ است و انتخاب شخصیت های مناسب و ترکیب آن ها با یکدیگر باعث خلق اثری شده که برخلاف اغلب آثار سینمای کمدی در ایران پراکنده نیست و می تواند برای مخاطبانش جذاب باشد.

«ایتالیا ایتالیا» پتانسیل جذب مخاطب را دارد و شاید مهمترین نکته در رابطه با این اثر سینمایی آن باشد که فیلمساز سعی نکرده با ناخنک زدن به مضامین سردستی فیلمش را مهم جلوه دهد و یا مانند بسیاری از فیلمسازان کاراکترهای ساده فیلمنامه اش را با پیچیدگی های عجیب و غریب و چاشنی روشنفکرمآبانه همراه کرده و به خورد مخاطب بدهد. «ایتالیا ایتالیا» فیلمی ساده و سرراست است و جزو آن دسته آثاری است که پیام های اخلاقی و انسانی نهفته درون خود را فریاد نمی زند.

صباغ زاده با تلفیق درستی از فانتزی، ملودرام، کمدی و موزیک اثری خلاق و نوآورانه را برای سینمای ایران به ارمغان آورده است که پیش از این نمونه آن را در تاریخ سینمایمان به یاد نداریم؛ شاید مهمترین نکته ای که می توان جسارت فیلمساز را با آن ستود این است که وی برخلاف روند سال های اخیر سینمای ایران که در دام افتادن برای تولید آثار اجتماعی تلخ است سعی دارد تا برای ساعتی مخاطب خود را سرگرم کند و او را به وجد بیاورد و شاید به همین دلیل است که دقت زیادی در انتخاب پلان های فیلمش کرده و قاب هایی چشم نواز برای فیلمش طراحی کرده است.

صباغ زاده در «ایتالیا ایتالیا» به ادبیات و سینمای جهان توجهی ویژه داشته و اقتباس خوبی از یکی از داستان های «جومپا لاهیری» نویسنده شهیر هندی را ایرانیزه کرده و تمام تلاش خود را به کار گرفته تا چاشنی سینما را در فیلمنامه اش پررنگ کند و شاید به همین دلیل است که از برخی از سکانس های «ایتالیا ایتالیا» این گونه برداشت می شود که فیلمساز در خلق فضاهای کمیک فیلمش تأثیر گرفته از جنس سینمایی «وودی آلن» بوده؛ اما با این همه «ایتالیا ایتالیا» اثری مختص به خود صباغ زاده است و نمی توان آن را فیلمی مقلدانه برشمرد.

شوخی های صباغ زاده با سینمای ایران یکی دیگر از نکات مثبت فیلم است. حضور افراد پشت صحنه سینما در این فیلم به عنوان بازیگر قطعا همه اهالی سینما را به وجد می آورد و از سوی دیگر ادای دین فیلمساز به «هامون» و بازسازی جالب توجهش از روی این اثر سینمایی در سکانس های کتاب فروشی و یا خالی شدن سطل ماست در راه پله برای علاقمندان و مخاطبان سینما جذابیت دارد. البته نباید این نکته را فراموش کرد که گریزهای فراوان فیلمساز به اتفاقات سینمایی چند سال اخیر که بخشی از آن ها اتفاقات واقعی است که برای خود فیلمساز رخ داده جز اهالی سینما و رسانه های سینمایی نمی تواند برای عموم مردم دارای جذابیت باشد چرا که قطعا آن ها از این اتفاقات هیچ گونه آگاهی ندارند و بازگویی این رخدادها برایشان خالی از هرگونه جذابیتی است.

«ایتالیا ایتالیا» داستان زندگی نادر را روایت می کند که شیفته کشور ایتالیا و یکی از مترجمان موفق کتاب های ایتالیایی است و تاکنون چندین کتاب را در مورد تاریخ واتیکان و ایتالیا ترجمه و منتشر کرده است و به صورتی اتفاقی با دختری به نام «برفا» که دستیار کارگردان است و سودای فیلمسازی دارد آشنا شده و با وی ازدواج می کند و سپس مشکلات متعدد نظری و مرگ فرزندشان قبل از تولد باعث اختلافات شدیدی میان آن دو می شود.

با وجود همه خوبی های فیلم که مربوط به خلاقیت و نوآوری فیلمساز است فیلمنامه این اثر دارای ضعف های آشکار و نهانی است؛ از جمله آنکه راوی که «نادر» است از نیمه های فیلم رها می شود و «برفا» بیشتر از نادر در فیلمنامه نمود پیدا می کند؛ شاید بهتر بود فیلمساز به جای روایتگری نادر به عنوان شخصیت اصلی در فیلمش از دانای کل به عنوان راوی بهره می گرفت تا فیلمنامه اش دو پاره نشود. در کل می توان این نکته را عنوان کرد که فیلمساز آنقدر که فرم و تکنیک برایش اهمیت داشته به فیلمنامه و نحوه روایت داستانش تاحدودی بی توجه بوده است.

اما با این همه شخصیت پردازی ها در «ایتالیا ایتالیا» کامل و هوشمندانه است؛ نادر، شخصیتی رویایی و برخلاف همسرش برفا روحیه ای حساس و شکننده دارد و گاه این تصور برای مخاطب به وجود می آید که جای این دو نفر به طور کلی عوض شده است و همین امر منجر به آن شده تا برخلاف اغلب آثار سینمایی ایران که زنان را مهجور و مظلوم نشان می دهند در این فیلم شخصیت مرد مظلوم واقع شود و مخاطب برای او دلسوزی کند.

سکانس های اعتراف شبانه چالش اصلی فیلمنامه «ایتالیا ایتالیا» است و فیلم در نهایت در یکی از همین اعترافات شبانه به پایان می رسد. از سوی دیگر وجود شبه کلیپ های مختلف در این اثر سینمایی هرچند مخاطب را آزار نمی دهد و وی را خسته نمی کند اما در برخی سکانس ها زیادی به نظر می رسد و بهتر بود فیلمساز با تفکر بیشتری مبادرت به گنجاندن این شبه کلیپ ها در فیلمش می کرد.

بازی بازیگران فیلم بسیار قابل توجه است. سارا بهرامی و حامد کمیلی هر ۲ بی شک بهترین بازی های دوران کاری شان را در «ایتالیا ایتالیا» کرده اند و تدوین و فیلمبرداری این فیلم نیز بسیار قابل تأمل است و همه این موارد نوید دهنده گیشه ای خوب برای این اثر سینمایی خواهد بود.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.