دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۸

نگاهی به فیلم سیدجمال سیدحاتمی

تراژدی زورکی به نام «لاک قرمز»/ باز هم پای یک مرد معتاد درمیان است!

لاک قرمز

سینماپرس: مشکل اصلی فیلم این است که تم و عناصر تشکیل‌دهنده آن تکرار مکررات هستند. ما با یک فیلم شسته و رفته مواجه هستیم که کارگردانی و اجرای آن کم غلط و استاندارد است، اما فیلمنامه، ایراد دارد و در آن خلاقیت چندانی دیده نمی‌شود.

به گزارش سینماپرس، «لاک قرمز» به عنوان یک اثر اجتماعی و آسیب شناختی، در نگاه اول، فیلم پاک و شریفی به نظر می‌رسد، اما جزو آن دسته از فیلم‌هایی است که همه چیز گویی طوری چیده شده که مخاطب شاهد یک تراژدی زورکی و همه جانبه باشد! بی‌آنکه این فضاسازی تلخ، پشتوانه تحلیلی عمیقی داشته باشد.

مشکل اصلی فیلم این است که تم و عناصر تشکیل‌دهنده آن تکرار مکررات هستند. ما با یک فیلم شسته و رفته مواجه هستیم که کارگردانی و اجرای آن کم غلط و استاندارد است، اما فیلمنامه، ایراد دارد و در آن خلاقیت چندانی دیده نمی‌شود. مثل بسیاری از آثاری که به تم فقر و بحران اقتصادی می‌پردازند، داستان از خانه‌ای محقر و نزدیک به ویرانی در جنوب شهر شروع می‌شود. باز هم پای یک مرد معتاد درمیان است که از قضا فروشنده مواد مخدر هم هست و اتفاقا همسرش را کتک هم می‌زند. این گونه نشانه‌ها در بسیاری از فیلم‌های به اصطلاح اجتماعی سال‌های اخیر و از جمله در جشنواره امسال، دیده شده است. هرچند که فیلم، میان تیرگی و روشنی قرار دارد و مثل زندگی واقعی، در کنار یأس و شکست، امید و پیروزی هم در آن جریان دارد.

یک سری از مسائل مطرح شده در فیلم هیچ کارکردی ندارند و اضافه به نظر می‌رسند. مثل ماجرای تشویق کودک به دعوا توسط دختر که علاوه بر اشکال فرهنگی، از نظر تکنیکی نیز یک ایراد برای فیلمنامه محسوب می‌شود. چون معلوم نیست که پسرک، چگونه می‌تواند پسری قوی‌تر از خودش را بزند؟! برای سقوط پدر از پشت بام هم هیچ زمینه‌سازی منطقی صورت نگرفته است. ما مردی را می‌بینیم که در پشت بام مشغول ور رفتن با آنتن تلویزیون است. اما ناگهان، مرد بدون هیچ دلیل قانع کننده‌ای سقوط می‌کند! می‌شد برای باورپذیرتر کردن این اتفاق، خیلی کارها کرد. مثلا می‌شد نشان داد که مرد، به خاطر مصرف مواد مخدر سرگیجه دارد یا سست است یا ...


در سکانس‌های بعد از مرگ پدر نیز نحوه نمایش واکنش مردم به خانواده داغدار، قابل پذیرش نیست و یک اشتباه استراتژیک در فیلمنامه است. هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که مطابق فرهنگ و آداب و رسوم تثبیت شده در کشور ما، مردم با خانواده‌های داغدار، همدلی و همراهی می‌کنند و حتی اگر از قبل هم مشکل داشته باشند در آن موقعیت خاص، نسبت به خانواده عزادار، نرم می‌شوند. اما در فیلم «لاک قرمز» این واقعیت فرهنگی و اجتماعی بارز در جامعه ایرانی معکوس جلوه یافته است. یعنی درست در روزهایی که پدر خانواده فوت کرده، همه به فکر تسویه حساب و گلایه از این خانواده می‌افتند.


زمینه روایی فیلم به گونه‌ای است که می‌شد مطابق مد روز و برای مانور در فستیوال‌های غربی، سوژه‌های بیمار و آلوده‌ای را وارد آن کرد، اما فیلم از این نوع آلودگی‌ها در امان مانده است که از این نظر «لاک قرمز» یک گام رو به جلو برای سینمای اجتماعی است.

* کیهان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.