شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۲

نگاهی به یک جریان زیر پوستی در فرهنگ

بعد از سینمای سفارتی نوبت تئاتر سفارتی است!/ انفعال دستگاه‌های فرهنگی و دیپلماسی در برابر «نفوذ فرهنگی»

تئاتر شهر

سینماپرس: در سال‌های اخیر سهم تئاتر به‌عنوان هنری جامع‌الشرایط بیشتر و در اولویت اهداف‌ سفارت خانه ها قرارگرفته است اما نکته اصلی و تأسف‌بار این اتفاق آنجاست که دستگاه‌های فرهنگی و دیپلماسی کشور نیز نه‌تنها واکنشی نسبت به این رویه نشان نمی‌دهند که با بی‌تفاوتی – ان‌شاءالله ریشه در سهوی بودن دارد نه تعمد- راه را برای این جریانات مهلک باز گذاشته است!

از اواسط دهه ۷۰ زمزمه‌هایی مبنی بر ایجاد مراوداتی بین برخی هنرمندان حوزه هنرهای نمایشی که اغلب آنها جوان و آینده‌دار بودند با برخی سفارتخانه‌های مقیم تهران به گوش می‌رسید، مراوداتی که در غفلت دستگاه‌های نظارتی و اجرایی حوزه‌ فرهنگ و هنر هرچه جلوتر رفت گسترده‌تر، منظم‌تر و پررنگ‌تر شد تا جایی که در اوایل دهه ۸۰ با حمایت مادی و معنوی همان سفارتخانه‌ها با تابلوی یک برند تجاری خاص، فستیوال فیلم کوتاه که آن زمان برای کشف جوانان مستعد حوزه سینما بود افتتاح شد؛ جشنواره‌ای که نه‌تنها از جوایز قابل‌توجه مالی برخوردار بود بلکه با دعوت از فیلمسازان مطرح و بنام کشور برای داوری آثار، هر فیلمساز جوانی را نسبت به تولید و ارسال اثر وسوسه می‌کرد و صدالبته که با حضور به‌موقع برخی نهادهای مربوط بعد از دو دوره برگزاری از ادامه آن جلوی‌گیری به عمل آمد.


اما این رویه همچنان با فراز و فرودهایش به شیوه‌های متفاوت و متنوعی در لایه‌های زیرین هنرهای نمایشی کشور دنبال شد؛ رویه‌ای که از اوایل دهه ۹۰ با شتاب فراوان و وقاحت روزافزونی تا به امروز در عرصه فرهنگ و هنر کشور در حال جولان دادن است تا جایی که در این سال‌ها سفارتخانه‌ها و وابستگانشان نقش بسیار پررنگ و البته غیرآشکار و پنهانی را در برخی آثار هنری و هنرمندان ایفا می‌کنند.

 البته ذکر این نکته ضروری است که بنا به فراخور آن زمان، سینما از سهم بیشتری از این‌گونه حمایت‌ها - شما بخوانید نفوذها- برخوردار بود که بنا به برخی دلایل که ذکر آن از مجال این یادداشت خارج است، در سال‌های اخیر سهم تئاتر به‌عنوان هنری جامع‌الشرایط بیشتر و در اولویت اهداف‌شان قرارگرفته است اما نکته اصلی و تأسف‌بار این اتفاق آنجاست که دستگاه‌های فرهنگی و دیپلماسی کشور نیز نه‌تنها واکنشی نسبت به این رویه نشان نمی‌دهند که با بی‌تفاوتی – ان‌شاءالله ریشه در سهوی بودن دارد نه تعمد- راه را برای این جریانات مهلک باز گذاشته، به گونه‌ای که برخی دستگاه‌های مهم دولتی نیز ذیل عنوان مراودات فرهنگی با حمایت و دستور شخص وزیر موظف به همکاری کامل می‌شوند. مراوداتی که در تمام این مدت کاملاً یکجانبه و تنها خواسته‌ها و درخواست‌های آنان تأیید و بی ‌کم‌وکاست به مرحله‌ اجرا گذاشته ‌شده است.
بدون شک مقصر وقوع چنین خطایی را نه هنرمندان و آثارشان بلکه برخی بی‌تدبیری‌ها و عدم مدیریت صحیح و انقلابی دستگاه‌های فرهنگی و دیپلماسی کشور باید دانست.

وقتی دستگاه فرهنگی کشور از یک‌ طرف تنها به نظارت و ممیزی، آن ‌هم بدون هیچ‌گونه حمایت مادی و معنوی از هنرمندان و آثارشان سرگرم است و از طرف دیگر دستگاه دیپلماسی در انفعالی عجیب حاضر به حمایت حقیقی از گروه‌های نمایشی برای اجرا در آن‌سوی مرزها نیست، دیگر چه انتظاری می‌توان برای عدم پذیرش پیشنهادهای اغواکننده و وسوسه‌انگیز سفارتخانه‌ها به گروه‌های جوان و صدالبته با نیت‌های سوء و اهداف غیرفرهنگی با پوشش و ظاهری فرهنگی داشت و اساساً این اشکال و خطای استراتژیک به دستگاه‌های فرهنگی و دیپلماسی کشور وارد است که چرا با ‌بی‌تفاوتی و بی‌مدیریتی، هنرمندان و گروه‌های‌شان را این‌چنین در معرض نفوذ جریانات مهلک قرار می‌دهند؟ و تمام اینها در حالی است که کشورهای غربی اهتمام فراوان خود را برای ترویج فرهنگ و هنرشان در هزاران کیلومتر دورتر از مرزها به‌طور ویژه‌، دقیق و خاصی به کار بستند، به‌عنوان‌مثال در سال گذشته و در قالب جشنواره تئاتر فجر، گروهی از یک کشور اروپایی با حمایت سفارتخانه مقیم‌شان در تهران با صرف هزینه‌های هنگفت بزرگ‌ترین سالن تئاتری کشور را در اختیار گرفتند، برای اجرای نمایشی که استقبال از آن به میزانی بود که به‌رغم حضور چند برابر ظرفیت در تالار وحدت خیل عظیمی از مخاطبان پشت درهای این تالار نگه‌ داشته شدند و تأسف‌آورتر آنجا بود که اغلب مدیران فرهنگی و غیرفرهنگی کشور نیز برای دیدن این اثر دست از پا نمی‌شناختند و خود را به هر نحوی که شده به محل اجرای این نمایش رساندند.

* روزنامه جوان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.