چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۷

نگاهی به فیلم در حال اکران «اروند»

«اروند» فیلمی خوش ساخت با نگاهی درست/آقایان مدیر! این هم لقمه آماده بسم الله

اروند

سینماپرس: فیلم «اروند» به کارگردانی پوریا آذربایجانی با موضوع روایت شهادت مظلومانه ۱۷۵ شهید غواص این روزها بر پرده سینما رفته است. فیلمی که قصه می گوید و با نگاه درستی که به دفاع مقدس دارد در این روزها می تواند انتخاب مناسبی برای خانواده باشد.

در روزهایی که سینمای دفاع مقدس اوضاع خوبی را تجربه نمی کند و فیلم های با مضمون دفاع مقدس کم و بی کیفیت تولید می شوند، «اروند» به کارگردانی پوریا آذربایجانی ما را همچنان به آمدن نفس های تازه در این سینما امیدوار کرد. فیلمی که هم با نگاه درستی ساخته شده و هم توان کارگردان جوانش را در اجرای سکانس های سخت به رخ می کشد. 

فیلم قصه جانبازی به نام یونس است که در ماجرای زنده به گور کردن ۱۷۵ غواص شهید همرزمش به دلیل مجروحیت از ادامه مسیر با آن ها باز می ماند و تنها شاهد ظلمی می شود که بر آن ها آمده است. مسئله ای که باعث می شود او ۳۰ سال بعد قادر به کمک کردن به نیروهای تفحص برای پیدا کردن آن ها باشد. 
فیلمساز در «اروند» به خوبی از اجرای سکانس های سخت و احساسی فیلم برآمده و با بازی های خوب و جای درست دوربین لحظه ساخته است. لحظه هایی که بدون اینکه مخاطب را آزار دهد و برای کاراکتر ترحم بخرد زندگی مظلومانه رزمندگان دفاع مقدس را به تصویر می کشد. 
رفت و آمد میان حال و گذشته در فیلم به خوبی اتفاق می افتد. میزانسن و کات های درست باعث شده تا این اتفاق نه تنها باعث قطع ارتباط مخاطب با داستان نشود بلکه لحظه های جذابی را برای همراهی با قصه فیلم به وجود آورد. با این حال رنگ سرد فیلم و برخی بازی های فرمی ابتدا و میانه فیلم از معدود ایراد های «اروند» به حساب می آیند. 
بدون شک بازی خوب سعید آقاخانی یکی از نقاط قوت فیلم است. بازی خوب و یکدستی که لحظه های خوبی را خلق کرده و به جا به کمک قصه می آید و آن را پیش می برد. مظلومیت و خستگی در بازی محسوس است اما این حال شکست را القا نمی کند و این به دلیل اندازه نگه داشتن آقاخانی در بروز احوالات مربوط به این نقش اتفاق افتاده است.   
اما اهمیت فیلم «اروند» تنها در اجرای درست فیلمنامه و بازی خوب نیست بلکه این موضع دار و خنثی نبودن فیلمساز است که به قوت و زیبایی های کار افزوده است. پوریا آذربایجانی رزمندگان را بی هویت و در یک لامکان و لازمان به تصویر نمی کشد. او توانسته هویت رزمندگان را بفهمد. به همین دلیل است که در پس زمینه اتاق یونس در آسایشگاه عکس امام خمینی (ره) را می بینیم. نمایی که فیلمساز نمی کوشد آن را در چشم مخاطب فرو کند اما با احترام آن را در اتاق این جانباز قرار داده است.
اینکه فیلمساز بر لبه خط افتادن به دام ضدجنگ قدم بر داشته اما به دام ضد جنگ نیفتاده است هم خود یک هنرمندی به حساب می آید. در سکانسی از فیلم وقتی یونس از همرزمش می پرسد اگر با عقل امروز به زمان جنگ برگردی باز هم جبهه می روی او این سؤال را به خود یونس بر می گرداند و او هم در یک تأمل کوتاه و شیرین پاسخ می دهد:«من جانباز ۷۰ درصدم، هنوز ۳۰ درصدش ماند»
با این حال نادیده گرفته شدن این فیلم در جشنواره فیلم مقاومت حیرت انگیز به حساب می آید. اتفاقی که ارجاع آن به سلیقه داوران جز توجیه چیز دیگری به نظر نمی رسد. چرا که یک فیلم با این نگاه درست و با این روایت جذاب شایسته توجه و قدرشناسی است. اتفاقی که در جشنواره فیلم مقاومت نیفتاد و جشنواره این فرصت را از دست داد. البته هنوز خیلی هم دیر نشده و مدیران انقلابی می توانند با هر فعالیتی که در حوزه اختیارشان هست از دادن سالن سینما گرفته تا کمک به تیلیغ این فیلم  برای دیده شدن انجام دهند و به نوعی لااقل این لقمه جویده شده و آماده را صرفاً قورت دهند.
*رجانیوز

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.