دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۷

به بهانه اکران آخرین ساخته درمیشیان؛

تحلیلی بر اکران لانتوری با محدودیت سنی ۱۶+/ آیا فیلم توانسته از منظری آگاهانه و آسیب شناسانه به معضل اسیدپاشی نگاه کند؟

لانتوری

سینما پرس: امیر ارسلان صمدزاده/ این نگاه که فیلمی برای رفع و یا کاهش معضلی اجتماعی ساخته شود و در نهایت نتواند همان مخاطب سنی را که هدف محتوای فیلم است مورد خطاب خود قرار دهد، مسأله ای است که باید پیش از ساخته شدن فیلم به آن نگاه بشود و کارشناسان فرهنگی انتخاب این سوژه ملتهب را برای ساخت فیلمی شخصی، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند.

“لانتوری” تازه ترین فیلم رضا درمیشیان کارگردان فیلم توقیفی “عصبانی نیستم” با درجه بندی سنی ۱۶+ به تازگی اکران شده است؛ به این معنی که تماشای این فیلم فقط برای افراد ۱۶ سال به بالا امکان پذیر است، «لانتوری» داستانی ملتهب و البته واقع گرایانه درباره اسیدپاشی یک پسر خلافکار به دختری روزنامه نگار را روایت می کند. این نکته که فیلم، پرمخاطب ترین فیلم جشنواره سی و چهارم در کاخ جشنواره بوده است و در ارتباط با معضل اجتماعی صحبت می کند که در برهه ای از زمان از مشکلات و نگرانی های اساسی مردم و جامعه محسوب می شده است، حساسیت را در مورد اعمال محدودیت سنی اکران این فیلم بیشتر می کند.

هنگامی که راجع به یک معضل اجتماعی مانند اسیدپاشی صحبت می شود میتوان از چند منظر فرهنگی به آن نگریست و با آن روبرو شد. یکی از موضع تحلیل و کارشناسی است تا مسیرهایی را که موجب این دست اتفاقات شده است بررسی کرد و نیز پیامدهای اجتماعی آن را زیر ذره بین گذاشت و در نهایت مانع از تکرار آن در جامعه شد و به نحوی پیشگیری از رخداد مجدد آن کرد. اما برخوردی دیگر هم وجود دارد که به نوعی مصادره به مطلوب از سوی فیلمساز به حساب می آید.  اینکه از سوژه ای جذاب و دست نخورده که با مشکلات و دغدغه یک ملت گره خورده است برای منافع شخصی و دیده شدن در جشنواره ها و نیز در نظر مخاطبین بهره برد. فارغ از اینکه فیلمی می تواند هر دو این نگاه ها توأمان داشته باشد و اگر بخواهیم اثرگذاری خوبی در جامعه داشته باشیم و به پیشگیری و درمان این ناهنجاری نیز توفیق یابیم باید از جذابیت های روایی و فرمی برای مخاطب بیشتر بهره ببریم.  

اما هنگامی که فیلم را می بینیم متأسفانه آن رویکردهای فرهنگی و جامعه شناختی مسائل اجتماعی که متصور آن بوده ایم را در فیلم نمی یابیم و همین مورد که فیلم در اکران برای تماشای افراد بالای ۱۶ سال تشخیص داده می شود می تواند این مسأله را تأیید و تفسیر کند. اگر قرار است فیلم در پیشگیری چنین رخدادهایی که غالبا دامن گیر جوانان هم هست و آمار نشان می دهد که میانگین قربانیان اسید پاشی از ۱۸ تا۲۸ سال هستند توفیق یابد، چرا باید روندی را در پیش بگیرد که مخاطب خاصی را که اتفاقا باید در آن ها مسائلی را نهادینه کرد و آموزش داد از دست بدهد.

این نگاه که فیلمی برای رفع و یا کاهش معضلی اجتماعی ساخته شود و در نهایت نتواند همان مخاطب سنی را که هدف محتوای فیلم است مورد خطاب خود قرار دهد، مسأله ای است که باید پیش از ساخته شدن فیلم به آن نگاه بشود و کارشناسان فرهنگی انتخاب این سوژه ملتهب را برای ساخت فیلمی شخصی، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند.

همچنین باید به این مسأله اذعان داشت که رفتارهای هنجار و ناهنجار جوانان در جامعه غالبا در نوجوانی شکل می گیرد و دایره دوستی آن ها در مقاطع راهنمایی و دبیرستان به میزان زیادی می تواند بر نوع تفکر آن ها  و بینش شان به زندگی اثرگذار باشد. به همین دلیل است که برای پیشگیری از وقوع رفتارهای ناهنجار در جامعه مانند اسیدپاشی باید نکات آموزنده در رابطه با سبک زندگی را از سنین نوجوانی آموزش داد. در همین رابطه با بررسی فیلم «لانتوری» می توان به این نتیجه رسید که فیلم با پرداخت سطحی با ماجرای اسیدپاشی و حوادثس از آن برای طرفین، نتوانسته به پشت این ناهنجاری اجتماعی رسوخ کرده و تحلیلی آسیب شناسانه از این رخداد ارائه دهد. چراکه این تحلیل نیازمند ریشه یابی معضل در شخصیت اسیدپاش و عاملان این ماجرا دارد. اما فیلمساز صرفا با دست مایه قرار دادن این حادثه به فاصله گذاری مخاطب با شخصیت های اصلی بسنده کرده است و مانع از آن شده تا مخاطب علت این ناهنجاری و اعمال خشونت را در شخصیت متوجه شده و از آن نکته برداری و نتیجه گیری کند.

در کنار این موضوع پرداخت مستند گونه و ژورنالیستی فیلمساز با معضلی اجتماعی همانند اسیدپاشی مانع از فضای مناسب برای ورود به مسائل تحلیلی و آسیب شناسانه در این حوزه شده است و بلعکس فضای ملتهبی را برای فیلم فراهم کرده که در آن از الفاظ رکیک، رفتارهای پرخاشگرایانه و خشونت بار، تصاویر خشن و مشمئز کننده از اسید پاشی و ... باعث اعمال محدودیت سنی برای فیلم شده است. پرواضح است که این اعمال محدودیت سنی برای فیلم  می تواند قشنر نوجوان را که در آستانه شکل گیری شخصیتی و اجتماعی است از دیدن فیلم محروم کند. این نکته که با رفع محدودیت سنی و امکان دیدن آن برای همه سنین چه تأثیر اجتماعی و یا روشنگری و شناخت اجتماعی به مخاطب اضافه خواهد شد خود پرداختی جداگانه می طلبد و باید به این نکته اشاره داشت که آیا فیلم توانسته از منظری آگاهانه و آسیب شناسانه به این معضل نگاه کند یا صرفا با پرداختن به موضوعی ملتهب خواسته تا مخاطب را به هیجان آورده  و سالن سینما را پر کند.

حال پس از استقبال مردمی از آخرین اثر درمیشیان در جشنواره این فیلم  با اعمال این رده بندی سنی به اکران در آمده است، باید دید که فیلم تا چه میزان می تواند با مخاطب همراه باشد و به او آگاهی دهد تا با دیدن سرنوشت قربانی و جانی قدری به این مسأله عمیق تر نگاه کند. ناگفته نماند عوامل و تولید کنندگان این فیلم می توانند نزد خود و مخاطب استقبال خوب مخاطب از فیلم را اینطور استنباط کنند فیلم نگاه منتقدانه درستی به این ماجرا داشته و این شورای عالی نظارت است که نتوانسته این مهم را تشخیص دهد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.