یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۲

بازخوانی تاریخ و مقایسه حواشی دو اکران نوروزی؛

تغییر منش منتقدین دیروز و مسئولین امروز! / اگر فضاسازی تخریبی اکران نوروز ۹۱ برای ۹۵ تکرار می شد چه نتایجی به بار می آمد؟!

تجمع انصار حزب الله در مخالفت فیلم «من مادر هستم» در مقابل وزارت ارشاد

سینماپرس: یادداشت وارده؛ چطور می شود سال ۹۱ برای اکران نشدن بوسیدن روی ماه اکران عید به نابودی کشیده می شود؟ تصور نمی کنید که اگر ابدو یک روز آن سال اکران می شد تحریم می شد؟ پس چرا امسال سرگروه آزادی به این فیلم تعلق می گیرد؟ کدام دولت متحجر است؟ دولتی که ۱۶ فیلم مجوز دارش تحریم می شود یا دولتی که تولیدات سینمایی اش از جانب کسانی که خودش آن ها را تندرو می نامد، حمایت می شود؟

حمید لازمی/ روز ۱۲ فروردین، رکورد فروش سینمای ایران با فروش حدود یک میلیارد تومان در یک روز و ۲۴ ساعت اکران پشت سر هم زده شد. این اتفاق واقعا خوشحال کننده است و نوید سال خوبی را برای سینمای ایران می دهد چون از بهارش پیداست. فیلم های پرفروش دیگری هم در راه اکران هستند و امیدواریم سینما همین روند را ادامه دهد.

رکن اصلی خصوصی شدن سینما اهمیت دادن به اکران و سینمای پرفروش و مردمی است. یعنی سینما گران بر مبنای تقاضای مردم و استقبالشان عمل کنند. رونق اکران،  سینمادارها را مجاب می کنند که کارشان را توسعه دهند و تغییر کاربری نداشته باشند. سینماگران سیاست زده و وابسته به دولت دستشان کوتاه می شود چون از جانب مردم تایید نخواهند شد و سرمایه گذاران وسوسه می شوند سرمایه شان را در این هنر صنعت تزریق کنند چون عاقبت به خیری دارد.

در سینمای هالیوود برخی فیلمهای پرفروش از نظر منتقدین ارزیابی خوبی نمی شوند. یکی از همین موارد استقبال سرد منتقدین از فیلم سوپر من علیه بتمن است که البته مردم استقبال کرده اند و پرفروش است. یا اینکه سری فیلمهای ترانسفورمرز را حتی فحش می دهند ولی مایکل بای قسمتهای دیگر را هم می سازد به این دلیل که مورد استقبال قرار می گیرد. این را می دانند که اقتصاد رکن اصلی است. چه خوب و چه بد می توان از طریق فیلمهای مردم پسند رونق را به سالن ها آورد و بعد به فکر کارهای شخصی و کم فروش و هنری و ... پرداخت.

حالا برخی منتقدین من سالوادور نیستم را نمی پسندند و خود بنده نیز این فیلم را حائز ارزش سینمایی بالا نمی دانم ولی از فروش آن خوشحالم. جماعتی روشنفکر ممکن است بر این فیلم بتازند. جماعتی اصولگرا هم فیلم را تمسخر ارزش ها و ... دانسته اند که همگی قابل تامل است ولی مردم به هر دلیلی از فیلم استقبال کرده اند. 

البته که بلیط ۱۰ هزار تومانی را هم باید لحاظ کنیم. یادمان باشد اخراجی های ۲ در سال ۸۸ با بلیط ۲ هزار تومانی ۸.۵ میلیارد فروخت و روز سیزده به در هم برای اولین بار در تاریخ سینما فروش خوبی داشت ولی از لحاظ رقم با احتساب این قیمت بلیط، سالوادور رکورد آن را خواهد شکست. همانطوری که فلیم های شهر موش ها و «محمد (ص)» نیز این رکورد را شکستند و لزوما پایین ترین فروشهای سینمای ما باید این مقدار باشد. برای رونمایی از رونق سینما باید به فکر رساندن فروش فیلم ها به بالای ۳۰ میلیارد بود.

اکران عید ۹۵ سومین اکران عید دولت یازدهم است. نمی خواهم بحث سیاسی کنم ولی مقایسه ای اگر داشته باشیم این اکران مثل اکران عید ۹۱ در دولت قبل است. به آمار اگر نگاه کنیم اقتصاد سینما در سال ۹۱ بسیار ضعیف است که دلیل عمده اش دعوای تاریخی اکران عید همین سال است. یعنی اگر مدیریت سینمایی امروز سخنرانی کرد درباره رونق سینما و خواستند ژستی بگیرند و باز به قبلی ها فحش دهند، برای ثبت در تاریخ باید بدانند همان افرادی که در دولت امروز سمت گرفته اند در آن سال حکم به اصطلاح دلواپسان تخریبگری را داشتند که دست به دست هم دادند تا نیمه دوم مدیریت سینمایی را با خاک یکسان کنند و برای همیشه مصداقی برای نقدهایشان داشته باشند.

فکرش را بکنید فیلمی مثل گشت ارشاد در  عید ۹۱ اکران می شود و قرار است شروع توفانی داشته باشیم ولی اتفاقات وحشتناک پشت پرده، این فیلم و دیگر فیلم ها را ذبح می کند و کلیت اکران را تحت الشعاع قرار می دهد. خوشا به حال مدیریت سینمایی دولت یازدهم و خود دولت یازدهم که از لحاظ رسانه ای انقدر قوی است که به منتقدان معمولی هم امان نمی دهند چه برسد به اینکه حوزه هنری و شهرداری علیه آن ترکتازی کنند.

 خوشا به حال مدیریت سینمایی دولت یازدهم و خود دولت یازدهم که از لحاظ رسانه ای انقدر قوی است که به منتقدان معمولی هم امان نمی دهند

کلید اتفاقات جشنواره سی ام عید ۹۱ زده شد. وقتی که تهیه کننده معروف سینما تلفنی در برنامه هفت حاضر شد و آمار اغراق آمیزی از تولید فیلمهای خیانت محور داد. به عید که رسید هیچ کس فکرش را نمی کرد که انصار حزب الله تجمعی در مقابل ارشاد داشته باشند و به تبعیت از حرف آن تهیه کننده بر دولت بتازند.

از سوی دیگر یکی از تهیه کنندگان ارزشی با جمعی ارزشی تر نزد امام جمعه موقت تهران رفته بودند و چنان وضعیت فیلمها را بد تعریف کرده بودند که گویی فیلمهای اکران شده همگی مستهجن هستند و به تبع آن حوزه هنری و شهرداری تهران وارد عمل شده و امکانات بیت المالی خود -یک سوم سینماهای کشور - را از فیلمها دریغ کردند و در نتیجه دست مدیریت سینمایی در پوست گردو گذاشته شد. بدتر از اینها اینکه جمعی خودشان وارد معرکه شدند و تا پایین کشیدن دو فیلم از پرده پیش رفتند. مدیران سینمایی آن سالهای حوزه هنری که تامین بودجه تولیدات سران خانه سینما را بر عهده داشتند ۱۶ فیلم را در لیست تحریمی های خود قرار داد و هیچ اعتراضی به آنها نشد. اتفاقا برخی مدیران و منتقدان و رسانه ای ها از این حرکت دفاع هم کردند.

اصلا قصد این نیست که همچون برخی، چنین برخورد زشت و نادرستی را برای این دوره از اکران هم بخواهیم. سوالمان این است که چرا آن سال چنین برخوردی شد و امسال هیچ؟ آیا این تولیدات مورد تایید انصار حزب الله است یا دشمنی ها از بین رفته چون دولت دلخواه انصار حزب الله سر کار است! یا اینکه سوء استفاده از دغدغه های ارزشی صرفا بهانه ای برای یک بازی سیاسی در آن سال صورت پذیرفت؟!

چطور می شود آن سال برای اکران نشدن بوسیدن روی ماه اکران عید به نابودی کشیده می شود؟ تصور نمی کنید که اگر ابدو یک روز آن سال اکران می شد تحریم می شد؟ پس چرا امسال سرگروه آزادی به این فیلم تعلق می گیرد؟ کدام دولت متحجر است؟ دولتی که ۱۶ فیلم مجوز دارش تحریم می شود یا دولتی که تولیدات سینمایی اش از جانب کسانی که خودش آن ها را تندرو می نامد، حمایت می شود؟ آیا برخورد های منتقدین با سینمای آن دوره دیکتاتور مآبانه نبود؟ ایا تنش ها و هجمه ها، به قول حضرات معتدل، دلواپسانه نبود؟ چرا همان منتقدین امروز سکوت کرده اند؟ آیا اگر من سالوادور نیستم در دولت قبل ساخته می شد زمین و زمان را بر سرش خراب نمی کردند؟ چطور می شود فروش فیلم اخراجی های ۲ به گفته یکی از منتقدین دیروز و مسئولان امروز، به همان اندازه ضرر است ولی فروش فیلم سالوادور نیستم اینگونه نیست؟ باز هم تکرار می کنم. این فروش ها نوش جان سینما. ان شالله برکت  از این بیشتر نصیب سینمای ایران شود.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.