شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۱

رضا درمیشیان با «لانتوری» هم رستگار نشد

رضا درمیشیان

مشرق: «بغض»، «عصبانی نیستم» و «لانتوری» بر مبنای یک پیرنگ واحد و همسان به نگارش درآمده اند. پیرنگ هر سه فیلم بنا شده است بر یک عشق مازوخیستی و گرفتار شدن در یک شرایط حاد اجتماعی.

 رضا درمیشیان یکی از استعدادهای خاص سینماست که سینما را به خوبی می شناسد و به خوبی می تواند یک فیلمنامه استاندارد را به یک اثر قابل اعتنا بدل کند، اما فیلمنامه ای که توسط خودش به نگارش درنیامده باشد. مشکل سه فیلم اخیر رضا درمیشیان این است که فیلمنامه هایش توسط خود وی به نگارش درآمده، فیلمنامه هایی که پیرنگ های بسیار مشابهی دارند و پر واضح است درمیشیان تسلط خاص و کاربردی برای تغییر محتوای آثارش ندارد و دائما به تکرار می افتد. 

 

لانتوری رضا درمیشیان هم رستگار نشد /لانتوری هم رستگار نشد /چرا درمیشیان رستگار نمی شود؟!


فیلم «بغض»، «عصبانی نیستم» و «لانتوری» بر مبنای یک پیرنگ واحد و همسان به نگارش درآمده اند. پیرنگ هر سه فیلم بنا شده است بر یک عشق مازوخیستی و گرفتار شدن در یک شرایط حاد اجتماعی. سه فیلم رضا درمیشیان چیزی فراتر از این نیست، منتها قالب و شرایط شخصیت ها و موقعیت حاد ضد قهرمانانش، دائما تغییر می کند.
 

لانتوری رضا درمیشیان هم رستگار نشد /لانتوری هم رستگار نشد /چرا درمیشیان رستگار نمی شود؟!


مثلا در بعض عشق مازوخیستی ژاله و حامد و شرایط حاد مهاجرت، پیرنگ اصلی فیلم را در برمی گرفت. در فیلم عصبانی نیستم عشق مازوخیستی نوید و ستاره و شرایط ملتهب سیاسی، مسیر روایی را شکل می دهد و در لانتوری از عشق مازوخیستی پاشا به مریم و تنگناهای اقتصادی ضد قهرمان اتمسفر فیلم ساخته می شود. در دو فیلم اول تراژدی قتل (البته با در نظر گرفتن نسخه اصلی فیلم عصبانی نیستم) و در سومی تراژدی اسید پاشی سرانجام روایت را رقم می زند.

 

لانتوری رضا درمیشیان هم رستگار نشد /لانتوری هم رستگار نشد /چرا درمیشیان رستگار نمی شود؟!


هیچ مولفه تازه ای را نمی توان در فیلم لانتوری پیدا کرد که تازه و بکر باشد. عشق مازوخیستی و تنگناهایی مثل مهاجرت، شرایط ملتهب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، ضد قهرمانان درمیشیان را محاصره کرده اند.

 

لانتوری رضا درمیشیان هم رستگار نشد /لانتوری هم رستگار نشد /چرا درمیشیان رستگار نمی شود؟!


در فرم هم کارگردان به دنبال عکاسی از محیط پیرامونی شخصیت هایش است. در لانتوری این کار را به صراحت انجام می دهد و دائما از محیط و کنش های بازیگرانش عکاسی می کند. در عصبانی نیستم با مونولوگ صریح پرسوناژ نوید(نوید محمدزاده) در مقابل دوربین تا لحظه آب پاشی میان ضدقهرمان و پرسوناژ ستاره (باران کوثری) کار عکاسی از بازیگران و محیط های آنان همچنان ادامه پیدا می کند و در فیلم بعض دوربین تورج اصلانی و شیوه فیلمبرداری او مانوری فرمی برای عکاسی است.
 

لانتوری رضا درمیشیان هم رستگار نشد /لانتوری هم رستگار نشد /چرا درمیشیان رستگار نمی شود؟!
 

با این حساب استعداد ویژه درمیشیان در این فرم و محتوا داخل تنگنایی گرفتار است که توسط خودش بنا شد و همچنان روی کلیشه و مولفه های فرمی و محتوایی خودش اصرار دارد.

اما لانتوری نسبت به دو فیلم قبلی عقبگردی دهشتناک برای سازنده است. یعنی با شکل گزارشی و گفتگویی که ساختار اصلی فیلم بر آن بنا شده، درمیشیان به سوی تهیه گزارش تلویزیونی رفته است و اصالتی سینمایی را نمی توان در لانتوری جستجو کرد.بدین ترتیب لانتوری درمیشیان هم رستگار نشد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.