چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۳

«آخرین بار کی سحر رو دیدی» در یک نگاه

فیلم جدید «موتمن»؛ از فضای معمایی _ پلیسی تا آسیب شناسی غیرت مرد ایرانی

فرزاد موتمن در دومین روز سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر

سینما پرس: سرویس نقد و تحلیل/ فیلم سینمایی « آخرین بار کی سحر رو دیدی» آخرین ساخته فرزاد موتمن در آخرین سانس از روز دوم جشنواره در کاخ جشنواره به روی پرده رفت. فیلمی در ژانر پلیسی جنایی که توانسته مؤلفه های ژانر را رعایت کرده و در راستای خلق یک پلیسی کلاسیک عمل کند. فیلم همچنین با حفظ ملزومات ژانر توانسته فیلمی بومی و ایرانی باشد و ایرانی بودنش را در لابه لایه مؤلفه های ژانر های غربی از دست ندهد.

فیلم سینمایی «آخرین بار کی سحر رو دیدی» آخرین ساخته فرزاد موتمن در آخرین سانس از روز دوم جشنواره در کاخ جشنواره به روی پرده رفت. فیلمی در ژانر پلیسی جنایی که توانسته مؤلفه های ژانر را رعایت کرده و در راستای خلق یک پلیسی کلاسیک عمل کند. فیلم همچنین با حفظ ملزومات ژانر توانسته فیلمی بومی و ایرانی باشد و ایرانی بودنش را در لابه لایه مؤلفه های ژانر های غربی از دست ندهد.

بازی بازیگران که از حضور بازیگران تئاتر هم بی بهره نبوده است واقع گرایی فیلم را بیشتر کرده و توانسته بیننده را با خود تا انتهای فیلم و رازگشایی پرده سوم همراه کند.

داستان فیلم ماجرای گمشدن دختر جوانی به نام  سحر است که تا انتهای فیلم نیز هویتش به طور کامل مشخص نمی شود و پس از گره گشایی پایانی با فلاش بکی از دید کارگردان می توانیم سحر را ببینیم. یک داستان خطی ساده با نیازهای دراماتیک مشخص که از ابتدای داستان با چینشی درست موقعیت درام را مشخص می کنند و به مرور مانند دیگر فیلمهای معمایی و پلیسی وارد پیچ های داستانی می شود که در روابط شخصیت های دیگر هویت یافته و لایه به لایه به غنای داستانی افزوده می شود.

با این حال این تجربه نیز از سوی فرزاد مؤتمن تجربه ای نه چندان عالی به حساب می آید که اگرچه قواعد ژانر در آن رعایت شده اما در نهایت در بدنه سینمای سرگرم کننده ای قرار می گیرد که هدفش تنها جذب مخاطب با داستانی گیرا و سرگرم کردن است. هدفی که تنها یکی از اهداف سطحی سینما و هنر رسانه را تأمین می کند و در این روزگار که مخاطب بیش از هرچیز دیگری برای اندیشیدن نیاز به دیدن و آموختن از چشم سینما و سینماگر دارد حرف خاصی نداشته و چیزی به مخاطبش اضافه نمی کند.

ضمن اینکه می توان نقدی هم بر روابط علی و معلولی شخصیت های فیلم داشت که در تعامل و تقابل با یکدیگر دنیایی را تصویر می کنند که در آن ضمن مهر تأیید بر بی اعتمادی، فساد، تهمت و دیگر ناهنجاری های اجتماعی و خانوادگی علتی را برای شیوع آن در میان شخصیت ها به مثابه جامعه حقیقی بیان نمی کند. شخصیت هایی که اگرچه به شخصیت گمشده سحر بسیار نزدیک هستند اما راجع به او هیچ چیز نمی دانند و دلیل این همه آشفتگی، بی قراری و عصبیت را در شخصیتی که وجودش حالا برای همه مهم شده و پیدا شدنش به مثابه پیدا شدن هویت یک خانواده است نمی دانند.

در این میان کاراکترهای معیوب و گنگی که هر یک از نقصانی روحی و اجتماعی رنج می برند بیان کننده این آسیب اجتماعی است که بحران هویت فردی و اجتماعی همچنان ادامه دارد و برای جلوگیری از آن شاید بهترین کار نفوذ در خانواده ها و ایجاد تغییر نگاه در سبک زندگی این بستر کوچک ولی مهم اجتماعی است. معضلی که بسیاری از افراد آسیب دیده اجتماع از آن رنج می برند و نمی توانند توقعات فردی خود را در تعامل با خانواده شان رفع کنند و عقده های کوچکشان تبدیل به عقده هایی اجتماعی و خطر آفرین برای خودشان و جامعه شان تبدیل می شود.

در فیلم فرزاد مؤتمن، روابط میان شخصیت ها آنچنان آشفته و سرد است که هیچ بویی از تعهد اجتماعی و دینی و اخلاقی میان آن ها دیده نمی شود و فیلمساز نیز خود را موظف نمی بیند تا در توجیه علت این روابط و چرایی اش پیش داستان و یا توضیح دراماتیکی ارائه کند. گویی حقیقت شخصیت های جامعه پیرامون سحر نیز همین است و این رفتارها و نقصان های فردی و اجتماعی میراثی از جامعه بیمارگونه شهری است که در آن برادر با خواهر نیز خویشاوندی اخلاقی و انسانی ندارد.

تا جایی که در سکانس های آخر و در پی گره گشایی داستان مشخص می شود که این آسیب و صدمه اجتماعی که به سحر به مثابه یک هویت سرگشته و گمگشته وارد شده همانا از جانب نزدیک ترین افراد خانواده اش بوده است. آسیبی که برای درمان آن تنها یک راه حل وجود دارد و آن هم پاک کردن صورت مسأله است.

این همان نسخه تجویزی فیلمساز برای یک آسیب اجتماعی است؟ این ها مسائلی است که فیلمساز آگاهانه یا نا آگاهانه از آن ها در فیلم گذشته و نخواسته است تا دست به تحلیلی جامعه شناسانه و روشن بزند تا مخاطب را در برابر جامعه اش به شناختی عمیق و کاربردی برساند و تنها ترجیح داده با رعایت اصول ژانر سینمایی پلیسی و جنایی برای سرگرم کردن صرف او قدم بردارد و تجربه ای سرگرم کننده نیز برای خود در سینمای پلیسی ایجاد کند.

موتمن اما در این مسیر به خوبی می داند که محتوای فیلمش فارغ از یک معمای جنایی و پلیسی، تعصب و غیرت ایرانی در قبال ناموس و خانواده را با رویکردی آسیب شناسانه مورد لحاظ قرارداده است و این رویه نباید منجر به حذف اصل روحیه غیرتمندی و ترویج اباحه گری در روابط میان پسران و دختران را موجب شود.

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.