دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۲

مدیران فرهنگی و سیاسی و ۱۱ نکته از مطالبات اهالی سینما

«الوعده وفا» آقایان!/ «توقف تحریم‌های هسته‌ای»مشکلات سینمای ایران را حل خواهد کرد؟

کری-ایوبی-جنتی-ظریف

سینماپرس: مهرداد معظمی/ سینماگران کشور امیدوارند تا سازمان سینمایی و بنیادهای تحت تابعه آن، امیدهای پسابرجامی را موضوعی واهی و امری تخیلی نپندارند و ضمن نوسازی تجهیزات صنعتی سینما در عرصه ملی، اعاده حیثیت فیلم ایرانی در بازارهای جهانی را نیز یکی از اصلی ترین مطالبه سینماگر ایرانی در دوران «توقف تحریم های هسته ای» قلمداد نمایند.

سرانجام پس از مدت ها چشم انتظاری دولتمردان تدبیر و امید، برجام به فرجام رسید و یکی از ماندگارترین لحظات تاریخی ایران ثبت گردید. یکی از آن لحظات ماندگار تاریخی که در پرتو اراده ی تاریخ‌ساز ژنرال های دولت یازدهم تحقق یافت و موجب شد تا مدبران کابینه اعتدال بتوانند به بهترین وجه، نعمت بزرگ برچیده شدن سانتریفیوژها و بتون ریزی رآکتورها و ... را به همراه آزادسازی جاسوسان و رها سازی تفنگداران و بسیاری دیگر از موضوعات پنهان و نیمه پنهان را برای ایران اسلامی به ارمغان آورند!

بی تردید شوخی فوق الذکر به هیچ عنوان نمی تواند نافی تلاش فوق العاده دولتمردان یازدهم و نادیده گرفتن موفقیت ایشان در تحقق شعارهایی همچون امنیت زدایی از پرونده هسته‌ای ایران؛ لغو قطعنامه‌های ظالمانه علیه ملت ایران؛ در هم پیچیدن طومار تحریم؛ تثبیت حقوق هسته‌ای ایران و نهایتاً آرزوی دیرین مدبران مبنی بر قرار دادن اقتصاد ایران در مدار اقتصاد جهانی دانست؛ پس با تبریک چنین موفقیت بزرگی به تمامی ایشان می بایست نکاتی چند را متذکر گردید:

۱. مبتنی بر تمام مستندات و شواهد غیر قابل انکار، عموم دولتمردان مدبّر یازدهم در طول عمر بیش از دوسال خود، همواره به حل تمامی مسایل و موضوعات در دوران پس از توافق هسته ای نوید داده و کلید حل تمامی معضلات اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی کشور را به صورت مستقیم وابسته به موضوع توافق با غرب در پرونده هسته ای کشور معرفی نموده و در این راستا حتی حل موضوعات غیر مرتبطی نظیر آلودگی هوا و یا آب آشامیدنی و ... را نیز به صورت مستقیم با این موضوع پیوند داده و این گونه مسایل کاملاً بومی نیز به صورتی غیر قابل باور و البته با صراحت هر چه تمام، توسط متولیان امر مرتبط با حل پرونده هسته ای کشور معرفی گردید؛ در این میان تولیت اصلی فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم نیز در موارد متعددی، بشارت برجام داده و تدابیر بسیاری را جهت تحقق امیدهای داده شده در دوران پسابرجام متعهد گردیدند.

۲. با استناد به امید ارائه شده توسط متولیان ارشد فرهنگی دولت یازدهم مبنی بر اینکه «برجام در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و از جمله در حوزه فرهنگ و هنر تاثیرگذار است و می‌تواند زمینه‌هایی را برای توسعه فرهنگ و هنر و تعامل بین‌المللی فرهنگ و هنر فراهم کند» باید توجه داشت که توسعه در حوزه ی سینما به عنوان عرصه ای با پتانسیل های سه وجهی ویژه ی خود در قالب صنعت، هنر و رسانه،  نمودی عینی داشته و به عنوان موتور محرک سایر هنرها و همچنین به عنوان ابزاری قابل تبدیل و مبادله فرهنگی می بایست از اولویت ویژه ای در تدابیر صورت گرفته به جهت تحقق امیدها برخوردار باشد.

۳. اگر چه متولیان فرهنگی اجرای پروژه‌های فرهنگی را به دلیل تنگنای مالی دولت کُند می دانند، اما امیدوارند با اجرای برجام، سال آینده وضع در اجرای پروژه‌ها بهتر شود و در این راستا سینمای کشور نیز همچنان چشم انتظار است تا بار دیگر شاهد تزریق منابع مالی به عرصه سینما و به جریان افتادن مشارکت نهادهای دولتی و بالاخص بنیاد فارابی در تولید آثار فاخر و البته غیر سفارشی باشد؛ آثاری که بتواند جای خالی ملک سلیمان و راه آبی ابرشیم و ... را بر پرده ی نقره  ای سینمای کشور پُر نماید و یا همچون شیار ۱۴۳ و قلاده های طلا و ... مطالبات فرهنگی روز جامعه را پاسخگو باشد.

۴. بی تردید عموم سینماگران ایرانی نیز امیدواند تا مدیران مدبّر فرهنگی امروز، بتوانند در شرایط پسابرجام، هنر ایران را بیش از گذشته در جهان معرفی و مطرح نمایند و این امر محقق نمی شود جُز آنکه دامنه ی نفوذ سینمای ایران در بازارهای جهانی گسترش یافته و همانگونه که بخش ویژه ای از جوّ رسانه ای کشور در تسخیر آثار هالیوودی و بالیوودی و چینی و کره ای و محصولات مشترک سینمایی شرقی و غربی است، محصولات سینمایی کشور نیز در شبکه ی رسانه ای غرب و شرق عالم به نحوی درخور و شایسته ارایه گردیده و مورد حمایت دستگاه های مروّج فرهنگی کشور در خارج از مرزهای جغرافیایی قرار گیرد تا ضمن گردش مالی و فراهم سازی توسعه ی صورت صنعتی سینما، گامی درخور و شایسته را به جهت ارایه ی هنر ایرانی و همچنین رساندن پیام ایران و اسلام به جهانیان ایفا نماید.

۵. امروزه سینمای کشور صرف نظر از حمایت های مادی، نیاز ویژه ای به حمایت های معنوی و حقوقی دارد که در این میان اعاده ی حیثیت فیلم ایرانی در بازارهای جهانی را می توان یکی از اصلی ترین مطالبه ی سینماگر ایرانی در دوران «توقف تحریم های هسته ای» قلمداد نمود؛ بازاری که نتواند براحتی اثری چون محمد رسول الله را که به نوعی پیشانی فرهنگی و توانمندی سینمای ایران محسوب می شود را به راحتی و بدون هر گونه اعتراضی از جایزه آکادمی اسکار(Academy AwardsOscars) حذف نموده و حتی در رقابت های خرس (Golden Bear) و نخل(Cannes Festival)و ... اروپایی هم راه ندهد و از جایزه گلدن گلوب (Golden Globe Award) مطبوعاتی ها و رسانه ای های آمریکایی هم جا بگذارد و کلاً بایکوت نماید.

۶. البته باید توجه داشت که اعاده ی حیثیت فیلم ایرانی در بازارهای جهانی و تدبیر مناسب از برای معرفی هنر ایرانی، بالاخص در ابعاد سینمایی آن به هیچ عنوان به معنی صدور بازیگران و برنامه سازانی چون مانی کسراییان، مهدی مظلومی و ... به شبکه های فیلم سازی جهانی و کثرت هنرنمایی پدیده هایی همچون صدف طاهریان و چکامه چمن ماه و رابعه اسکویی وبهارک صالح نیا در غرب وحشی و کارنامه فاخر کشف حجاب سریالی در دوران تدبیر و امید نبوده و نمی باشد و در این راستا می بایست مدیران ارشد فرهنگی چاره  ای نموده و سیاست های ایشان تغییراتی ویژه یابد.

۷. سینماگران کشور امیدوارند تا سازمان سینمایی و بنیادهای تحت تابعه ی آن، امیدهای پسابرجامی را موضوعی واهی و امری تخیلی نپندارند و در این میان بالاخص بنیاد فارابی، تمامی اهتمام خود را معطوف به نوسازی تجهیزات صنعتی سینما نموده و تدبیری اندیشیده شود تا مدیران این بنیاد که برای تولید آثار سینمایی همچنان دوربین ها و لوازم قدیمی را در اختیار سینماگران قرار می دهند به این باور برسند که استفاده از این گونه تجهیزات روی کیفیت آثار سینمایی تأثیر به شدت منفی می گذارد و باعث می شود تا کارگردانان و یا فیلمبرداران مقصر اصلی کیفیت نازل تصاویر و... شناخته شوند و کیفیت فیلم ایران پایین آمده و عملاً رغبت برای تولید آثار فاخر در بین سینماگر ایرانی از بین برود؛ حال آنکه امید است تا در دوران پسابرجام، مسئولان سینمای کشور به صورت جدّی در این زمینه ورود پیدا نموده و با توجه به بودجه کلانی که در اختیار دارند ضمن واردات دستگاه ها و تجهیزات روز و مُدرن سینمایی، همچون دوربین های الکسا ۶۵ (Alexa ۶۵)، بلک مجیک ۴K (Blackmagic Camera ۴K) و ... از افرادی که شایستگی و لیاقت برای حضور در عرصه هنری کشور را دارند دعوت کنند تا آثاری ارزشمند در سینمای ایران تولید نمایند.

۸. جلوه های ویژه یک هنر خاص است که به سینما جذابیت می بخشد و محصول سینما را حرفه ای می سازد؛ در این میان امروزه طراحان جلوه های ویژه محکوم به استفاده از مواد نظامی بوده که به ذات خود مخاطراتی را در پی خواهد داشت که شاید یکی از عینی ترین از این خطرات را بتوان در بررسی پروژه ی معراجی ها و خسارت جبران ناپذیر فقدان اسطوره ای همچون جواد شریفی راد از برای صنعت سینما دانست؛ قطعا همه عوامل جلوه های ویژه دوست دارند بدون ترس و نگرانی انفجارهای بدون خطر ایجاد کنند، اما مساله اینجاست که چنین امکاناتی وارد کشور نمی شود و ایشان محکوم به استفاده اجباری از مواد نظامی بوده و این در حالی است که برای وارد کردن این امکانات به کشور کاری از دست فعالان عرصه سینما و هنر جلوه های ویژه برنمی‌آید و تنها سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که می تواند در این زمینه وارد شود و در دوران پسابرجام تحولی جدی در این زمینه پدید آورد و ... که این موضوع به نوعی در تمامی صنوف دیگر سینمایی نیز قابل مشاهده و پیگیری می باشد.

۹. از سوی دیگر شاید اصلی ترین مطالبه سینماگر ایرانی در دوران پسابرجام، تحقق حقوق اولیه ی انسانی خود است؛ حقوق اولیه ی یک هنرمند در چهارچوب سیاست های کلی نظام؛ حقوقی که شاید بخش بسیار مهمی از آن وابسته به تدبیر مدیران و نوع برخورد ایشان با معضلات بیمه و تامین شغلی و بازنشستگی اصحاب سینما می باشد؛ اصحابی که روزی به عنوان اربابان این عرصه، برخی بر روی پرده نقره ای و بسیاری در پشت پرده به قهرمانانی بی بدیل و اسطوره های دلنشینی تبدیل شده و حتی بعضاً اسباب رای آوری مسئولان را فراهم می سازند و صد افسوس که ایشان در دوران بازنشستگی به قهرمانانی تخیلی مبدل و حتی در تأمین مایحتاج اولیه ی زندگی خویش مستأصل می ماند و این در حالی است که سینماگر کشور متوقع است تا در دوران پسابرجام، کلید مسئولان فرهنگی قفل بیمه و آینده ی شغلی هنرمندان را باز نماید و تصور سنگینی بار بر دوش و سیاست های جلوگیری از ایجاد بار جدید اضافه را در این حوزه از ایشان دور سازد.

۱۰. قطعاً تلاش مسئولان فرهنگی دولت در موضوع جدا سازی بند ناف صندوق حمایت از هنرمندان از دولت و تبدیل صندوق حمایت از هنرمندان به یک بنگاه اقتصادی، موضوعی است که انشا الله با پیوست های مختلف حقوقی و کارشناسی همراه بوده و تدبیری خواهد بود که در چارچوب ضوابط تحقق می یاید؛ اما با این وجود، امید هنرمندان کشور، بالاخص اصحاب سینما به شفاف سازی بودجه ی فرهنگی کشور و نوع هزینه کرد درآمدهای فرهنگی و قوانین بودجه ای عمومی و جاری کشور می باشد که بالاخص در دوران پسا برجام و بویژه در اسناد بالا دستی برنامه ششم توسعه، چگونه و به چه میزان تخصیص یافته و چگونه و به چه صورتی مورد مصرف قرار می گیرد.

۱۱. حال که دوران پیش و پَس گفتن های سیاسی به پایان رسیده است، شاید بیش از هر رسانه ای، این سینما باشد که بتواند به انعکاس امید در جامعه ی اسلامی ایران مبادرت ورزیده و مبانی ارزشی انقلاب اسلامی را به گونه ای هنرمندانه ارایه و فرهنگ و تمدن ایران اسلامی را پاسداری نماید لذا انتظار می رود که مدیران سینمایی در این دوران پر نشاط پسابرجام و در زمان باقیمانده از دولت تدبیر و امید فارغ از امید بخشی های مرسوم و وعده های زیبا آستین همت بالا زده و مطالبات بیش از ۵ هزار عضو خانواده بزرگ سینما را چنان که پیش از این به رفع تحریم ها گره زده بودند مرتفع سازند و گره گشا باشند ...انشا الله.

 

مهرداد معظمی

نظرات

  • ۱۳۹۴/۱۰/۲۸ - ۰۸:۰۶
    2 0
    ای یییییییییی آآآآقا داشتیم وقت گذرانی می کردیم تحریم بهانه بود
  • ۱۳۹۴/۱۰/۲۸ - ۰۹:۵۴
    1 1
    وفای آقایان خود مشکل اصلی سینمای ایران است همان هایی که از قوانین خود تمکین نمی کنند
  • ۱۳۹۴/۱۰/۲۸ - ۱۰:۰۹
    2 1
    خیلی جالب بود مخصوصا: مدبران کابینه اعتدال بتوانند به بهترین وجه، نعمت بزرگ برچیده شدن سانتریفیوژها و بتون ریزی رآکتورها و ... را به همراه آزادسازی جاسوسان و رها سازی تفنگداران و بسیاری دیگر از موضوعات پنهان و نیمه پنهان را برای ایران اسلامی به ارمغان آورند!
  • حسین ۱۳۹۴/۱۰/۲۸ - ۱۱:۰۰
    3 1
    این مطلب یکی از بهترین یادداشت های سال های اخیر سینما پرس است. امید است در پویش طریق انصاف و تیز بینی موفق باشید.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.