یکشنبه ۱ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۷

به بهانه پخش«پاندای کونگ‌فو‌کار» از شبکه پویا

وقتی که انیمیشن‌ های آمریکایی «مهدویت اسلامی» را هدف قرار می‌دهند و ما...!؟

انیمیشن پاندا کونگفو کار

سینما پرس: بهاره خدابخش/ اسپیلبرگ به عنوان کارگردانی که از الگو دهنده های اصلی نظام فرهنگی و فکری غربی- صهیونیستی است به عنوان یکی از موسسان اصلی کمپانی دریم ورکز، همیشه خط دهی فکری و استراتژی خاصی را در تولیدات خود بکار می گیرد که نتیجه آن در نهایت محورهایی همچون اسلام ستیزی، ترویج اومانیست غربی و یا باورهای مخدوش در آخرالزمان است.

به بهانه پخش انیمیشن سینمایی «پاندای کونگ‌فو‌کار ۱ و ۲» از شبکه پویا نگاهی متفاوت خواهیم داشت به این مجموعه سینمایی انیمیشن که توسط کمپانی دریم ورکز ساخته شده است و قرار است تا به زودی سومین قسمت از این انیمیشن پر طرفدار نیز اکران جهانی خود را آغاز کند.

این انیمیشن که داستان آن در روزگاران کهن شرق دور و در محل تولد هنر رزمی کونگ‌فو یعنی چین می گذرد، داستان خرس پاندای ساده و بامزه ای است که بی خبر از سرنوشت جالب و عجیبش به عنوان جنگجوی اژدها از سوی استاد برتر کونگ‌فو «استاد ادوی» انتخاب می شود. انتخابی که در قسمت اول این انیمیشن، او را در برابر اساتید کونگ‌فو قرار می دهد تا او به هر نحو شده خود را ثابت کند. پس از پشت سر گذاشتن سخت ترین نبردها، پاندا به عنوان عضو اصلی گروه و ناجی کونگ‌فو شناخته می شود.

در انیمیشن پاندای کونگ‌فو کار، نمادهای زیادی در برجسته کردن فلسفه کونفوسیوسم شرقی به کار رفته و تمام فلسفه هنرهای رزمی شرقی که ریشه در فلسفه یینگ و یانگ شرقی دارد نیز در بطن اثر طرح ریزی شده است. از سویی نیروهای خیر و در سویی دیگر نیروهای شر حضور دارند، حضوری که نه ایجاد آن را می توان در فیلم شاهد بود و نه از بین رفتن و باطل شدن آن را، تنها نبرد و تقابل نیروهای خیر و شر است که در طول فیلم دراماتیزه می شود و توسط دو شخصیت اصلی آنتاگونیست و پروتاگونیست پرداخت می شود. شخصیت هایی نظیر پاندای کونگ‌فوکار و استاد اودبی در قسمت اول انیمیشن جبهه داران خیر و ضمیر معنویت هستند و در سویی دیگر شخصیت تاین لانگ و طاووس در دو قسمت این انیمیشن شخصیت هایی در نیمه تاریک عالم هستند که در تقابل نیروهای خیر قد علم می کنند.

در حقیقت طرح کلی فیلمنامه نیز از بسط همین عقیده فلسفی ثنویتی ایجاد شده، نظام ثنویتی شرق که در آن جهان بر دو قطب خیر و شر و شب و روز و امثالهم قسمت شده است. نیروهای مثبت و منفی فیلمنامه نیز در همین راستا جبهه گیری می کنند و جبهه معتدل و شخصیت خاکستری در فیلم دیده نمی شود، علی الخصوص در ارتباط با شخصیت های اصلی داستان که قرار است در میان شخصیت های گروه پنج، اساتیدشان و دشمنان طراز اول نمود پیدا کنند.

 شخصیت پاندای کونگ‌فو کار که از لحاظ نمادین در ظاهرش دو رنگ سیاه و سفید را با خود دارد و مشخصه فلسفه یینگ و یانگ است، نماد بشر منجی است. ذاتی که اصالتی خیر و بی عیب ندارد و همواره باید با جبهه شر در درون خود نیز مبارزه کند. از سویی شخصیت استاد ادوی«لاکپشت» که استاد مسلم کونگ‌فو است و کسی است که برای اولین بار قوانین تمرکز را برای کونگ‌فو کشف و تدوین کرده است، شخصیتی پیامبرگونه و معنوی دارد. شخصیتی که الهامات درونی دارد و خبر از عالم غیب و تقدیر دنیا دارد. او می تواند شورش تاین لانگ را پیش بینی کند، می تواند پیش از اقدامات شر او، ذات خبیثش را تشخیص دهد و در مقابلش بایستد. اما از همین رو و آگاهی از تقدیرگرایی عالم، هیچگاه برای از بین بردن کامل شر، یعنی وجود تاین لانگ اقدامی نمی کند؛ چراکه می داند وجود شر در جهان نامیرا و الزامی است. همانا خلقت و تغییر عالم از گردش دو قطب خیر و شر است که روی می دهد و از همین رو ادوی برای از بین بردن تاین لانگ اقدامی نمی کند.

اقدام او تنها پیشگیری از فاجعه است، انتخاب جنگجوی اژدها نیز بزرگترین پیشگیری از اقدامات شرورانه تاین لانگ است که توسط ادوی صورت می گیرد.

اما این نظام ثنویتی که تعدیل جهان را در تعامل دو جبهه خیر و شر می داند، هیچگاه طرح بسیطی برای روشنایی کامل عالم و مبعوث شدن منجی بر پایه خیر کامل و از بین رفتن شر در عالم ندارد. تضادی که این نگاه با نگاه مهدویت و اسلام ناب محمدی دارد در همین نگاه است، نگاهی که وجود شر را در عالم اجتناب ناپذیر و الزامی می داند و از سویی اقدام برای از بین بردن کامل آن را امری غیرممکن و نشدنی می پندارد. به توصیه استاد ادوی و ناشر فلسفه یینگ یانگ، «وقتی چیزی مقدر شده باشد نمی توان جلوی آن را گرفت!» این همان حرفی است که استاد ادوی در برابر شیفو برای جلوگیری از رهایی شر و فرار کردن تاین لانگ از زندان می زند.  حتی اگر تقدیر، رهایی کامل شر و تاریکی باشد هم نمی توان و نباید جلوی آن را گرفت، بلکه تنها می توان با پرورش قطب روشن و ضمیر پاک درون که همان نیروی خیر در انسان و عالم است، قطب متضاد و متخاصم را تضعیف کرد. کاری که پاندا در برابر تاین لانگ می کند. یعنی تزکیه نفس و آزاد کردن ظرفیت نیروی خیر درونش در برابر نیروی شر تاین لانگ.

اما باید دانست که این فلسفه در برابر مهدویت اسلامی قرار می گیرد و نظام فکری کودکان را در برابر مواجه با جهان و نیروهای تاریک و شری که هر روز در جهان بیشتر و قدرتمندتر می شوند به هم می ریزد. بنیاد فکری که پیروزی مطلق خیر را در جهان باور نداشته باشد، آشکارا می تواند در مقابل و تضاد مهدویت اسلامی قرار بگیرد. باوری که نجات جهان و جهانیان را به دست منجی عالم بشریت بشارت می دهد.

در این میان، نقش هالیوود و کمپانی های تولیدکننده انیمیشن نظیر دریم ورکز که متعلق به استیون اسپیلبرگ مبلغ بزرگ فرهنگ یهود و صهیون در آمریکا و جهان است در ترویج عقاید ضد اسلامی امری همیشگی است. اسپیلبرگ به عنوان کارگردانی که از الگو دهنده های اصلی نظام فرهنگی و فکری غربی- صهیونیستی است به عنوان یکی از موسسان اصلی دریم ورکز، همیشه خط دهی فکری و استراتژی خاصی را در تولیدات خود بکار می گیرد که نتیجه آن در نهایت محورهایی همچون اسلام ستیزی، ترویج اومانیست غربی و یا باورهای مخدوش در آخرالزمان است.

در این میان خواه حرف از آینده بشر در فیلم های پسا آخرالزمانی باشد وخواه صحبت از فرهنگ غنی و معنوی شرق دور و چین، استراتژی دریم ورکز همیشه در تقابل با باورهای الهی و توحیدی یکی است. چه توحید اسلامی و چه توحید مسیحیت در نظر غرب رد شده است و انیمیشن هایی نظیر پاندای کونگ‌فو کار در ترویج و تثبیت نظام ثنویتی عالم در تأیید این کلام نمونه ای کاملا عیان به شمار می رود. در این میان نظام تثلیثی غرب( پدر، پسر و روح القدس) در انیمیشن های دیگر کمپانی های غربی چون شیر شاه و ... روی دیگر این سکه را نشان می دهند. سندهایی که نشان می دهد نظام فکری هالیوود و شرکت های عریض و طویل تولید کننده انیمیشن از کدام آبشخور تغذیه فکری می کنند.

نظرات

  • سید جمال الدین حسینی ۱۳۹۴/۰۹/۰۳ - ۱۲:۲۴
    8 5
    واقعا گاهی این صغرا و کبرای های شبه عالمانه مرا آزار می دهد. این چه برداشتی از داستانی است که موضوع آن قدرت درونی انسان هاست. حرف فیلم برای حال است نه برای آینده. مخاطب فیلم تک تک انسان ها هستند که هنوز نتوانسته اند قدرت های درونی و مختص خود را شناسایی کنند. فیلم برای من کامل و آرمانی نیست ولی باطن آن هم به موضوعات آخر الزمانی ارتباطی ندارد. جنگ نیروهای خیر و شر هم در طول تاریخ بوده است و خواهد بود. منتها پیروزی با نیروهای خیر است که این فیلم هم ان را نشان می دهد. فلسه ای که لزوم وجود نیروهای شر را تئوریزه می کند در این جا موضوعیتی ندارد. انیمیشن پاندای کونگفوکار، اثری ارزشمندی است که اینگونه ان را تفسیر و تعبیر نمودن و به دنبال فلسفه های پیچیده در ان گشتن بی ربط و نامانوس است.
  • صابر ۱۳۹۴/۰۹/۱۷ - ۰۸:۴۳
    3 3
    جناب سید جمال الدین حسینی عزیز پاندای کونگفوکار یک منجی برای عالم امروز هست. یک منجی از کشور چین. کشوری که کم و بیش در سال های اخیر در فیلم های هالیوودی ازش بعنوان یک ناجی نامبرده میشه. مثلا شخصیت های این انیمیشن که 5 نفر هستند. اما کسی که منجی آخر الزمان میشه و شیطان (پلنگی که از چاه بیرون میاد) رو شکست میده، کسی نیست جز پاندا که نماد کشور چین هست. شما همین مورد چین رو در فیلم های مختلف میتونید پیدا کنید که نشون میدن کشور چین منجی آخر الزمان است. یا مثلا آخر قسمت اول، سر اون گنجینه که یک نامه بود جنگ می کردن. من فکر می کنم اون نامه همون تورات دست نخورده ای باشه که یهود بدنبالش هست. (که خودش زودتر از دیگران یا همان منجی آخر الزمان بهش دست پیدا کنه) موش که حتی تو لاکپشت های نینجا هم نماد یک استاد هست، در جاهای مختلف هست بنظر شخص من اصلا یک موجود نماد یهودیت است! از بس ازش استفاده کردن. یا خوک ها که ما میدونیم نجس هستند و از اون طرف بقول آقای رائفی پور، اولین گروهی که به پاندای کونگفوکار بعد از پیروزی تبریک میگن خوک ها هستن ( و اما ما در قرآن داریم که خوک رجس است و اهل بیت هم از رجس پاکند) من قسمت اولش رو دیدم این نکته که چین منجی هست کاملا تو چشمم بود چون قبلش شنیده بودم. اما نسخه دوم رو نمیفهمدیم ا اینکه بنظرم اومد همون داستان اسباط یهود هست که یهود بدنبال اون اسباط گم شده خودش هست. در قسمت دوم این باور بیشتر در پاندا بوجود ماومد که میتونه یک منجی باشه، اما بعد از اینکه فهمید اصلش از کجاست (یهود) و بعد هم با قدرت بیشتری به خودش اومد و یک نبرد دیگه رقم خورد و حالا قسمت سومش رد پیش است. آقای سید جمال الدین حسینی عزیز، من تبلیغ قسمت سومش رو هم دیدم، بنظر دشمن اصلی اینبار به رنگ سبز است. برعکس گروه پاندا رنگ قرمز هست. حالا هرچقدرم چشمای پاندا رو سبز نشون بدن یا ... بخاطر اینکه ما سبز رو رنگ آرامش و البته پیامبران میدونیم، اما بهرحال دشمن اون ها سبز است. نکته دیگه اسباط هست که میگن یهودیا چند قسمت شدن و گروه دو بدنبال گروه یک هستن و گروه یک ممکنه در چین باشد. وقتی مهدی (عج) بعنوان یک دجال معرفی می شود، پس جنگ خیر و شر هم در انیمیشن های آن ها قاطی پاتی و برعکس میشود. یعنی وقتی شر خیر بشه چی میشه!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.