یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۹

نقدی بر اولین فیلم مهدی پاکدل و ایمان افشاریان

«فردا»؛ سه‌گانه‌ای با تم مرگ/ اثری سورئال با پایان بندی معلق و غیرجذاب

علیرضا شجاع نوری در  فیلم سینمایی «فردا» به کارگردانی مهدی پاکدل وایمان افشاریان

سینماپرس: مریم خسروی/ فیلم «فردا» اولین اثر سینمایی مهدی پاکدل و ایمان افشاریان در مقام کارگردان فیلمی اپیزودیک با رویکردی مدرن و سورئال است . این فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر در بخش نوعی نگاه به نمایش در آمد و هم اکنون در گروه هنر و تجربه اکران شده است.

«فردا» روایت سه داستان منفصل است که همگی به شیوه ای هنرمندانه حرف از مرگ می زنند. داستان اول ماجرای زنی است که به همراه دختر عکاسش راهی جاده های شمال کشور می شوند تا دختر بتواند از مناظر طبیعی عکاسی کند. از بین صحبت های مادر و دختر متوجه می شویم که زن با همسرش دچار اختلاف است و دختر سعی می کند میانه والدینش را بگیرد. ماجرای دوم روایت مردی تنها و بیمار است که برای فرار از تجویز پزشکان (بستری شدن در بیمارستان) به دل کوه و جنگل زده تا به گفته خودش از مرگ فرار کند اما ملک الموت به دنبال اوست و از مرگ گریزی ندارد. قصه سوم این فیلم نیز درباره دو دوست خلافکار است که می خواهند از مرز رد شوند اما در پی اختلاف و درگیری بینشان یکی از آنها کشته می شود و ...

اگر قصه های مولانا را خوانده باشید هر سه این روایات به نظرتان آشنا می رسند. هر سه این داستان ها در واقع روایاتی مدرن شده از قصص مثنوی معنوی مولانا هستند که همگی پس زمینه ای از مرگ و تاثیری که مرگ دیگران در زندگی انسان ها می گذارد دارند. در روایت اول زن مرگ دخترش را باور ندارد ، در روایت دوم پزشک بیهوشی از مرگ فرار می کند اما عاقبت مجبور است تن به سرنوشت دهد و در روایت سوم مرگ در قالب طمع و پلیدی ظاهر می شود.

فیلم روایتی دوار و جذاب دارد و لحظه ای از تکاپو نمی افتد. نقطه اتصال قصه ها در فیلم  بسیار اندک است اما از نظر مضمونی چنان در هم آمیختگی ای دارند که بنظر می رسد در حال تماشای قصه ای واحد هستیم. بخصوص اینکه هر سه داستان در اتمسفر و فضایی مشترک و با لحنی یکسان و در لوکیشنی مشابه می گذرند. فیلم همچنین پر است از جزئیات کوچک و جذابی که برای ساخت اولین فیلم دو کارگردان جوان بسیار دلگرم کننده بنظر می رسد. بازی های روایتی فیلم نظیر خون آلود بودن دست احمد پروانه پیش از قتل دوستش، بازی بدمینتون مادر داغدار با روح دخترش بدون توپ، تمام صحبت های دوپهلوی مرد هیزم شکن با پزشک و... نشان از دقت نظر کارگردانان جوان فیلم و حوصله شان در نوشتن و اجرای فیلمنامه و وسواس شان برای دیالوگ نویسی بدور از شعار زدگی اما در عین حال پر از پیام های جذاب است.

اضافه کنید به اینها تدوین خوب فیلم را که داستان نسبتا روان و آرام ِ اثر را با ریتم مناسب کنترل کرده و به لحن روایی فیلم متانت بخشیده است. همچنین فیلمبرداری فیلم و قاب بندی ها همگی زیبا و چشم نواز هستند و حتی می توان گفت لوکیشن در این فیلم به نحوی تبدیل به یکی از کارکترهای اصلی و ثابت آن شده و فیلم را بدون این فضا و لوکیشن ها نمی توان تصور کرد.

بازی های فیلم هم همگی مقبول و خوب هستند بخصوص بازی صادق صفایی و علی دهکردی که در این فیلم وجه دیگری از بازی و استعدادشان در زمینه نقش آفرینی های متفاوت را به مخاطب نشان می دهند.

اولین فیلم ایمان افشاریان و مهدی پاکدل اما با وجود همه محاسن خالی از اشکال نیست. فیلم مشخصا برای مخاطب خاص تولید شده اما اگر کارگردانان جوان هوشمندی بیشتری نشان می دانند و از مولفه هایی برای جذب مخاطب عام استفاده می کردند می توانستند این فیلم و پیام های بسیار انسانی و زیبایش را به قشر بیشتری از مشتاقان سینما برسانند همچنین فیلم پایان بندی معلق و غیر جذابی دارد و در برخی از سکانس ها نیز ابهام مورد نظر سازندگان بیش از حد پیچیده شده و حتی در دنیای سورئال نیز غیر منطقی به نظر می رسد.

«فردا» اثری متوسط اما دیدنی است که نشان از تلاش کارگردانان جوانش برای ارائه اثری متفاوت و جذاب و دغدغه مند به سینمای ایران دارد . کارگردانانی که در صورت تشویق و استقبال مخاطبان از اثرشان بی شک توانایی ساخت فیلم هایی بهتر و جذاب تر را نیز خوانند داشت چراکه ذات سینما رامی شناسند و توان بسط قصه های اخلاقی و قدیمی  را در بطن درام های امروزی دارند که خود هنری شایان توجه است. 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.