دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۵

نقد شفاهی مجموعه های روی آنتن

سلطان محمدی: «میکائیل» روایت پلیسی شبه‌پدرخوانده ایرانی است

سریال میکائیل به کارگردانی سیروس مقدم

سینماپرس: یک منتقد سینما گفت: سيروس مقدم بار ديگر به حوزه داستان ‏های پليسی قدم گذاشته و اين بار درباره قاچاق کالا، مواد مخدر و «شبه پدر خوانده» منطقه ‏ای در حول و حوش جزيره قشم به نام ۶۰ کيلومتر آن را روایت کرده است.

حسین سلطان محمدی منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس در مورد سریال «میکائیل» به کارگردانی سیروس مقدم اظهار داشت: داستان سریال «ميکائيل»، داستان خيلی نامتعارفی در گردونه چنين داستان‏ هايی نيست و آنچه ماجرا را برای مخاطبان میلیونی صدا و سیما  کنجکاو و جذاب می ‏سازد، چگونگی نحوه روايت است، اوج و فرودهايی که بتوان هر شب در ساعت معين، به تماشای آن نشست.

وی گفت: در اين نمونه جديد از سيروس مقدم، ما با همان روش ‏های تصويرپردازی مرسوم وی، بازيگران، شخصيت‏ پردازی ‏های آثار پليسی او مواجه هستيم.

    سلطان محمدی در ادامه بیان داشت: فيلمبرداری با زاويه ‏های معمولاً ناثابت، اعوجاج‏‌گونه، قاب‏های وارونه و در حال چرخش که بيشتر برای القای حس تنش، نگرانی و اضطراب از سوی کارگردان به بينننده به کار می ‏رود يا داشتن قاب ‏های بسته از صورت کاراکترها، تک چشم يا درشت ‏نمايی از او واکنش ‏های صورت، حرکت دست و انگشتان و... بخشی از روش ‏های اين کارگردان برای ارائه حداکثر جزئيات يک داستان پرتنش پليسی و هيجان ‏آفرين است.

وی در ادامه افزود: علاوه بر اين، در صحنه‏ های موتورسواری سریال، چه در سطح معابر شهری و چه در سطح فضای طبيعی و بکر جغرافيای منطقه، باز هم اين قاب ‏بندی تصويری ديده شده است. بازيگران فيلم نيز همه در نقش ‏های تقريباً قبلی خود فرو رفته ‏اند و همان واکنش ‏های آشنای خود را نشان داده ‏اند.

سلطان محمدی در ادامه یادآور شد: در داستان‏ پردازی نيز موضوع قانون، پليس يکه و تنها، قهرمان منفی با پوشش انسان مظلوم و البته دراندازه جغرافيای ۶۰ کيلومتری، با يک وردست و پادوی مسلط به پيشبرد جريان خلاف و هدايتگر امور قاچاق، قتل، ترور، صحنه ‏سازی، پاک‏ کردن نشانه‏ ها و اصطلاحاً يک پاک ‏کننده، دراينجا نيز ديده می ‏شود و البته تاکيد بسيار مقام بالادستی پليس که قانون بايد رعايت شود و مدرک برای جلب متهم نياز است.

وی ادامه داد: همچنين روش زندگی ساکنان محلی، سلطه فقر، فساد و نيز پدرخوانده موجود در منطقه و جالب ‏تر از همه عنصری در خانواده اين پدرخوانده که طی سال ها زندگی با او (منظور، همسر اوست)، متوجه امور خلاف شوهرش نشده و اکنون در زمان افليجی، متوجه غصبی بودن خانه می ‏شود و برای نمازخواندن به مسجد می‏ رود.

حسین سلطان محمدی در پایان این گفتگو خاطرنشان کرد: نکته جالب اين مجموعه که همچنان بايد تا انتها آن را ديد، گفته ‏هايی است که از زبان مافوق پليس شنيديم و در آن بر سنگ زيرين آسياب بودن پليس اشاره داشته و سپس به اينکه اگر مردم به ظاهر با ما نيستند اما در باطن ما را قبول دارند و با ما هستند، تاحدودی به ارتباط پليس با مردم در جامعه عادی خودمان در سال های اخير اشاره داشته است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.