به گزارش سینماپرس، متن نامه به شرح ذیل می باشد:
آقای ایوبی
ریاست محترم سازمان سینمایی
سلام ...
حدود یک سال و نیم از زمانی که جایگاه ریاست سازمان سینمایی را پذیرفته اید ، می گذرد . در طول این مدت ، اگرچه پیش آمده در محافل سینمایی ، اینجا و آنجا شما را ببینم ، اما هرگز جلو نیامده و آشنایی نداده ام ؛ البته گویا همشهری هستیم ، اما پیداست آشنای هم نبوده ایم . ظاهرا شما کمتر با " تنه " سینما مراوده داشته اید و عموما " سَر " ها را دیده اید .
یک سال و نیم امیدوار و منتظر ! یک سال و نیم سکوت و خوشبینی ! یک سال و نیم تعریف و تمجید که همه چیز خوب است و ملالی نیست و دوستان ، تازه آمده اند و باید فرصت داشته باشند تا ویرانه را به سامان برسانند ! اما ....
آقای ایوبی ...
من و دیگر اهالی سینما از مشکلات شما خبر داریم . از تلاش شما برای باز کردن قفل سینمای ایران ، از یافتن راهی کم خطر برای گذر از لابیرنت پُر خطری که پیش رویتان بود . ما نیز ، اگرچه از دور ، اگر توانستیم با حضور خود در محافل رسمی و غیر رسمی به یاری تان آمدیم و اگر نشد ، در مقالات و گفتگوهای مطبوعاتی ( و یا حتی در شبکه های اجتماعی ) از شما و تیم تان حمایت کردیم . اما شما هیچ گاه این خیل دورادور و این لشکر پنهان مانده در دلِ اسب تروا را ندیدید . سرتان به جشنواره های رنگارنگ گرم بود و همایش ها و حاشیه ها و ....
هرگز آرزو نمی کنم ، زبان ام لال ؛ اما بیم آن دارم کشتی سینما به گِل بنشیند . سینمایی که در طول سی و پنج سال پس از انقلاب اسلامی ایران ، به گواهی آمار ، بیشترین افتخار را برای نظام جمهوری اسلامی به ارمغان آورده است .
طبعا شادمان می شویم که ببینیم آن هنگام که ورزشکاران ما بر سکویی می ایستند و مدالی به گردن می آویزند ، سیل و خیل هواداران و نامه ها و پیام های تبریک ( حتی از سوی مقام های عالیرتبه نظام ) به سوی شان سرازیر می شود . جوایز طاق و جفت ؛ از اتومبیل و خانه گرفته تا سفر به اماکن مقدسه و ینگه دنیا برایشان کمترین پاداش است و البته اگر شکستی در کار شود ، از سوی مسوولین ، واکنش ، تنها سکوت است و به روی خود نیاوردن .
دردناک اما این است اگر سینمای مظلوم و نجیب ایران موفق به کسب جایزه ای از جشنواره ای خارجی شود ، مسوولین و مقامات و حتی رسانه های داخلی سکوت را ترجیح می دهند و خدا نکند اگر برای هنرمندی در خارج از کشور حاشیه ای ایجاد شود ؛ تردیدی نیست اینجا در وطن اش ، او به انواع فحاشی و هتاکی متبرک شود .
اکنون آنها که برای فحاشی و تهمت بهانه ای جز سینما نمی یابند ، کجایند که بیکاری این سالهای اهالی نجیب و قانع سینما را ببینند ؟ بر آنها که جز سینمای سفارشی ، رسمی و باب دندان ، سینمای دیگری نمی خواهند و حاضرند سر به تن بقیه نباشد ، حَرَجی نیست . از شما که رئیس این سینما هستید می پرسم :
آیا خبر دارید فلانی در فشار بدهی فزاینده اش ، اتومبیل شخصی اش را فروخته تا بتواند بخش اندکی از بدهی این سالهایش را بپردازد ؟ آیا شنیده اید بهمانی از زور بیکاری ، به مسافر کشی روی آورده ، یکی تن به نزول داده و حالا تویش مانده و آن دیگری قصد دارد دار و ندار خود را بفروشد ، با پولش به یک کشور خارجی برود ؛ ـ خدای ناکرده کشورها و خبرگزاری های معاند ، نه . همین کشور همسایه ـ ، شاید امکانی برای کار پیدا کند ؟ به هر حال از کوزی گونی و فاطما گل که بهتر می تواند بنویسد و بسازد ! قبول ندارید ؟
بگذارید تصویری واقعی تر به شما بدهم ؛ مرا ببخشید اگر این تصاویر به زیبایی جشنواره های شیک و رنگارنگی که اینجا و آنجا بر پا می شود ، نیست . اما متاسفانه به شدت و تلخی هر چه تمامتر وجود دارد ، هست و خود را به رخ می کشد . فقط نمی دانم چرا نمی بینیدش و خبرش به گوش شما نمی رسد .
یکی از ما ؛ از اهالی نجیبِ همین سینما ، با تهدید مالک به تخلیه ، ( به قول خودش در این " سر سیاه زمستان " ) برای جابجایی خانه ی چهل متری اش ، هنوز نتوانسته کسریِ پولِ پیش برای خانه جدید را تامین کند . او شبها تا دیر وقت خیابان ها را گز می کند و آخر شب در خانه این یا آن دوست مهمان است . آن یکی ( که اتفاقا فیلمساز باسوادی نیز هست ) با شندر غاز حق التدریس در این موسسه و آن کارگاه سینمایی ، روزگار می گذراند و البته همین روزهاست که بعد از خط تلفن همراه ، برق خانه اش هم قطع شود .
چند نویسنده و کارگردان و بازیگر و دستیار و ... را نام ببرم تا بس باشد ؟ آیا نمی دانید عید پیش رو ، برای اینان که همه این سالها با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشته اند ، اکنون معنایی جز شرمندگی برابر خانواده ندارد ؟
آقای ایوبی
امروز ، مشکل سینمای ایران ؛ نه فیلمنامه است ، نه تهیه کننده و نه کارگردان . مشکل در سیاستگزاری سینماست . آیا سیاستگزاران سینما در نیافته اند که چشم اسفندیار سینمای ما عدم وجود امنیت در ساخت و ساز و تولید است . واقعیت این است که تولید در سینما به واسطه عدم وجود امنیت در سرمایه گذاری آرام آرام رنگ باخته است ؛ تا فیلمی ساخته نشود ، جشنواره ای نخواهیم داشت . تا عوامل سینما در امنیت کامل کار نکنند ، در این و آن جشنواره ، جایزه ای اعطا نخواهد شد .
آقای ایوبی ...
کمک های دولتی برای تولید فیلم ، همان بِه که به دست دوستان ویژه برسد که ما چشمداشتی به آن نداریم . آنها در این سفره ، خانه زادند و در هر دولتی بر صدر می نشینند و طبعا قدر می بینند . ما را نه با آنها کاری است و نه با نواله ای که گاه از سر رحم و شفقت به سویمان پرت می شود . برای ما که " تنه " عظیم سینما را تشکیل می دهیم تنها اجرای دو نکته کافی ست :
ایجاد حاشیه امن در سرمایه گذاری برای بخش خصوصی
و کاهش نظارت که آشکارا از محافظه کاری مدیران می آید .
انجام این دو جز با مدیریت شجاعانه اتفاق نمی افتد . برای حمایت از این سینما ، برای تولید ، برای ایجاد کار ، با محافظه کاری و ریش گرو گذاشتن برای این نهاد غیر هنری و آن نهاد آشکارا سیاسی هیچ اتفاقی نمی افتد ؛ نه امروز ، نه فردا ، نه هیچ روز خدا .
آقای ایوبی ...
روزگار پُر اِدباری ست ؛ حال ما خوب نیست . اگر دیگران باور نمی کنند ، تو باور کن .
نظرات