یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۸

گلایه‌های تکان‌دهنده یک پیشکسوت موسیقی نواحی

مهر: آنا مراد رستگاری بخشی پیشکسوت موسیقی خراسان شمالی حرف‌های تکان‌دهنده‌ای از وضعیت معیشتی‌اش دارد اینکه به شدت نیازمند معالجه است ولی پولی برای این امر ندارد و اینکه چقدر مسئولان نسبت به او که در یک روستا زندگی می‌کند بی‌توجه هستند و بعضا رفتاری توهین‌آمیز با وی دارند.

 

به گزارش خبرنگار مهر، آنا مراد رستگاری از بخشی‌های قدیمی و پیشکسوت موسیقی ترکمن منطقه خراسان شمالی که این سالها در روستای «بک پولاد» زندگی می‌کند از شرایط نامناسب زندگی در این منطقه و بی توجی مسوولان نسبت به وضعیت معیشتی خود سخن گفت.

وی در گفتگو با خبرنگار مهر توضیح داد: دوست ندارم مانند خیلی ها که در این سالها برای دلشان ساز می‌زنند و گوشه‌چشمی به این موسیقی دارند گلایه کنم، اما مدتی است که به دلیل ایجاد برخی از شرایط با مشکلات بسیار زیادی مواجه شدم که کار را برایم سخت کرده است. متاسفانه من نه بیمه ای دارم و نه هیچ چیز دیگر. این در حالی است که همسرم هم مبتلا به سرطان است و خودم نیز با مشکل پروستات روبه رو هستم و کلیه‌هایم هم سنگ تولید می‌کند و واقعا نمی دانم برای عبور از این شرایط دیگر چه کاری را انجام دهم.

این بخشی و مقام دان موسیقی ۵۴ ساله منطقه خراسان شمالی ادامه داد: مشکل وقتی دو چندان می شود که پزشکان انجام عمل جراحی روی پاهایم به دلیل آرتروز را امری ضروری می دانند و معتقدند هرچه زودتر این کار باید انجام پذیرد. حال همه این مشکلات را در نظر بگیرد و وارد شدن موریانه به خانه ام و چکه چکه کردن سقف خانه را هم به آن اضافه کنید تا ببینید که یک نوازنده موسیقی نواحی که همه برای اعتلا و گسترش آن سخنرانی های زیادی می کنند به چه شرایطی دچار شده است.

رستگاری با انتقاد از کم توجهی مسوولان به پیشکسوتان موسیقی نواحی گفت: شنیده ام در تهران موسسه ای به نام پیشکسوتان هنر وجود دارد که می تواند در امر بیمه و مستمری و مسائلی از این دست کمک هایی به سهم خود برای هنرمندان داشته باشد اما تا به امروزی که با شما صحبت می کند حتی یک تماس هم با من پیرامون این موضوعات گرفته نشده است. گویی دوستان فقط هنرمندان پایتخت نشین و البته تعداد کمی از هنرمندان شهرستانی را می شناسند تا یک انسانی مانند من در یک روستای دور افتاده.

این نوازنده ادامه داد: دوست ندارم در این مصاحبه نامی از کسی ببرم اما چندی پیش که برای بیان مشکلاتم به اداره ارشاد منطقه رفتم و از دوستان به عنوان یک هنرمند که تا به امروز ۵۰۰ تا ۶۰۰ قطعه موسیقایی را روایت کرده، تقاضای کمک کردم یکی از مسوولان از جیب خود ۱۰۰ هزار تومان پول درآورد و به من داد که این برای من هم ناراحت‌کننده و هم تحقیرکننده بود.

وی درباره شیوه گذران زندگی‌اش توضیح داد: تا مدتی پیش در عروسی هایی که توسط دوستان، اقوام، آشنایان و اهالی روستا برگزار می شد از من به عنوان نوازنده دعوت می کردند تا در مجالس عروسی نوازندگی کنم اما حالا دیگر این دعوت هم صورت نمی گیرد چرا که با آمدن آهنگ های متنوع و جدید دیگر جایی برای من در این عروسی ها باقی نمی ماند چرا که جوانان دوست دارند این موسیقی ها در مجالس برقرار باشد تا نواختن یک ساز محلی و این چنین است که دیگر به طور کامل بیکار شده ام و منبع درآمد آنچنانی ندارم.

رستگاری در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: من حالا در میان مشکلات متعدد زندگی که البته برای همه ما وجود دارد تنهای، تنهای تنها هستم و کار به جایی رسیده که در تنهایی های خودم و بعضا در کنار اهالی روستا به آنها ساز زدن می آموزم. اکنون حاضرم برای صدا و سیما، اداره ارشاد و حتی میراث فرهنگی هم برنامه اجرا کنم، البته بماند که قبل از ماه رمضان برنامه ای را برای یک نهاد برگزار کردم اما دوستان مرحمت فرموده و بعد از دو ماه ۲۵۰ هزار تومان دادند و گفتند این دستمزد توست.

این پیشکسوت موسیقی خراسان شمالی در پایان تصریح کرد: متاسفانه حتی شاگردانم هم مرا فراموش کرده‌اند و به محض اینکه ساز زدن را از من آموختند، رفتند و حتی گذرشان هم به اینجاها نیفتاد و این موضوع تکان‌دهنده ای است که به شدت من را آزرده‌خاطر کرد. به هر حال این گلایه ها را هنرمند ۵۴ ساله ای می کند که شاید نام و نشانی در موسیقی این سرزمین ندارد اما به  قدری موسیقی را دوست دارد که  گویی به آن اعتیاد دارد. اعتیاد به موسیقی که من را بدبخت کرد و نگذاشت کار دیگری غیر از نوازندگی بلد باشم با این حال امیدوارم مسوولان به کمک بهبود شرایطم بیایند.

بخشی‌ها روایتگران فرهنگ منطقه شمال خراسان هستند و از احترام و جایگاه ویژه‌ای در بین مردم برخوردارند. بخشی‌ها معمولاً به بداهه‌ نوازی و بداهه‌گویی معروف بوده‌اند و توانایی نوازندگی و خوانندگی در مدت زمان طولانی را دارند.

آنا مراد رستگاری از بخشی های قدیمی و پیشکسوت ترکمن خراسان شمالی است. محل تولدش روستاي «بک پولاد» و در خانواده‌اي پرورش يافته که چندين نسل پيشينه موسيقي داشته اند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.