دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۲

تحلیلی بر تولیدات سینمایی کرانه باختری/ ۲

«عجمی»؛ اتهام توحش و خشونت به فلسطینی ها/ رژیم صهیونیستی چگونه با سینما اشغالگری های خود را توجیه می‌کند؟

عجمی 1

سینماپرس: رضا طریقت/ «عجمی» برای مخاطبان حقیقت جوی سینما اثری وارونه، بدون پالایش و یاس آور است و از طرف دیگر روح بخش و امیدوارانه برای توجیه و توسعه فرهنگ اشغالگری. بنیاد سینمایی اسرائیل هفت سال زمان صرف می کند تا فیلمی اجتماعی در مورد زندگی اعراب ساکن در کرانه اشغالی بسازد تا زیست اجتماعی اعراب را متوحش و بدوی تصویر کند!

درچند سال اخیر مهمترین تولیدات سینمای رژیم صهیونیستی، اغلب به گزینش  نهایی آکادمی اسکار راه پیدا می کنند و از میان  ۶۵کشوری که فیلم هایشان را به آکادمی معرفی می کنند، بسیاری از آثار سینمای اسرائیل نامزد جایزه اسکار می شود!

 چنین گزینشی توسط آکادمی به مثابه انتخاب گزارش های خبری، در شبکه های مهم تلویزیونی است. در مهمترین شبکه های تلویزیونی اولویت پخش به اخباری اختصاص دارد که به منازعه فلسطینی ها با اشغالگران می پردازد. حجم وسیعی از اخبار ۵۹ ساله گذشته شبکه های مهم تلویزیونی دنیا، به خبرهایی از کرانه خاوری اختصاص دارد. این نگرش تلویزیونی به شیوه گزینش نهایی آکادمی اسکار راه یافته و از میان فیلم های سینمایی ۶۵ کشور دنیا، فیلم های اسرائیلی یا فلسطینی(که با حمایت اسرائیل ساخته شده باشد)  از شانس های خوبی  برای نامزدی و دریافت مجمسمه طلایی برخوردار هستند.

در سالهای اخیر ۱۱ فیلم از اسرائیل نامزد جایزه اسکار شده است. «عجمی» (از تولیدات مهم بنیاد سینمایی اسرائیل) یکی از پنج نامزد برگزیده هشتادو دومین دوره مراسم اسکار بود. نامزدی اسکار در کنار فیلم هایی همچون رازی در چشمان تو (آرژانتین - جوان جون کامپلینا)، فیلم پیغام بر(ژاک اودیار - فرانسه - برنده جشنواره کن) و روبان سفید(میشاییل هانکه - برنده جشنواره برلین)،  تعجب بسیاری از رسانه های سینمایی از جمله هالیوود ریپورتر را برانگیخت.

بعد از اعلام نامزدی فیلم عجمی، موشه دانن یکی از تهیه کنندگان فیلم اعلام کرد که بردن جایزه اسکار آنچنان اهمیتی ندارد و نامزد شدن فیلم موفقیت بزرگی برای اثر است و هم موفقیتی برای سینمای اسرائیل. ضمن اینکه دو فیلمساز نه چندان مطرحی از اسرائیل شناخته شدند و مهمتر از همه این اتفاقات، دیدن شدن فیلم در جامعه عرب زبان خاورمیانه بود.

«عجمی» نخستین تجربه سینمایی و حاصل همکاری هفت ساله دو کارگردان، «اسکندر قبطی » (عرب مسیحی ساکن اسرائیل) و «هارون شانی» (فیلمساز اسرائیلی) است. این فیلم در میان آثار اسرائیلی برگزیده شده توسط آکادمی اسکار این وجه تمایز را هم دارد که نخستین فیلم اسرائیلی، به زبان عربی است.

 از مهمترین حواشی فیلم می توان به حضور فیلم عجمی  در جشنواره تورنتو کانادا اشاره کرد. «عجمی» در این جشنواره  به نمایش در آمد و چهره های مشهوری از سینما، ادبیات و سیاست  بیانیه ای صریح علیه فیلم صادر کردند و خواستار بایکوت سینمای اسرائیل شدند. از میان امضا کنندگان این بیانیه می توان به کلینت ایستوود، دنیس لهین (نویسنده آمریکایی) کورمک مک کارتی (نویسنده آمریکایی)، مل گیبسن و ... اشاره کرد.

عجمی 2

تحلیل «عجمی» از دریچه متن اثر موجب حصول نتایج درخوری در مورد پروژه های بنیاد سینمایی اسرائیل می شود. در فیلم عجمی می توان تم و مفاهیم جدیدی را در تولیدات کرانه خاوری توسط سینماگران اشغالگر جستجو کرد. عجمی از آن دسته فیلم هایی به شمار می رود که مدافع هویت اجتماعی اسرائیل، عرب بدون هویت مسلمان فلسطینی، مسیحی عرب طرفدار قومیت گرایی است. متن فیلم«عجمی» با توصیفی که در پی آمد فلسطینی ها را مقصر نابسامانی اجتماعی و هرج و مرج در اراضی اشغالی معرفی می کند و کلیت اثر از منظری اجتماعی زیست عربی در مواجه با زیست اشغالگران را  به چالش می کشد. عجمی یک ویژگی خاص دیگر درون متن روایتش دارد. این فیلم  هوشمندانه و زیرکانه در لایه های متعدد روایی توحش جاری در اراضی اشغالی را به عرب های بومی مسلمان و مسیحی نسبت می دهد و خونخواری رژیم غاصب را در لایه ای از عدالت پروری و عدالت جویی پنهان می کند.

فیلم «عجمی» در محله ای به همین نام واقع در بندر«یافا» (۱) فیلمبرداری شده است. محله ای که قبل از دوران اشغال تا جنگ شش روزه(۲) مکان پر رونقی برای تجارت و تفریح درکرانه باختری بود. با خروج اکثریت اعراب به اجبار صهیونیست ها، پس از جنگ شش روزه، عجمی از رونق افتاد و به تدریج به محله ای مخروبه بدل شد. با گذشت زمان فرهنگ اعراب ساکن در این منطقه تحت تاثیر جبر اشغالگران تغییرات بسیار یافت و فقر در محله عجمی منجر به توسعه نا امنی و افزایش ناهنجاریهای اجتماعی شد. محله ای که روزی روزگاری  مهمترین بارزگانان عرب در آن زندگی می کردند.

در ابتدای هر تحلیلی باید اشاره کرد، فیلم عجمی به هیچ عنوان از اشغال منطقه یافا و محله عجمی اطلاعاتی ارائه نمی کند، حتی آبادانی این منطقه در گذشته را یادآور نمی شود یا به مخاطب صادقانه اشاره نمی کند روزگاری(قبل از اشغال فلسطین) خانواده های اعراب یهودی، مسیحی و مسلمان در یک پیوستگی اجتماعی - آرمانی در این محله زندگی می کردند. عجمی نمایشی از شرایط کنونی را به رخ می کشد. محله جدید عجمی در این فیلم طوری نشان داده می شود که گویی ساکنانش مقصران بزرگ ناهنجاریهای اجتماعی در منطقه مورد اشاره هستند و این ناهنجاریها به هیچ وجه پیامد اشغال نیست!

عجمی 3

«عجمی» در متن روایتش اثبات می کند مقصر تراژدی از هم پاشیدگی جامعه فلسطینی، عرب هاهستند و از سوی دیگر تکثر قومی است که به اختلافات داخلی آنان دامن می زند. خوانندگان این سطور پس از تماشای فیلم عجمی بدون آنکه اطلاعاتی از مناطق اشغالی داشته باشند تصور می کنند قتل و کشتارهایی که در کرانه باختری رخ می دهد عمدتابدست خلافکارهای عرب این منطقه بوقوع می پیوندد. سازندگان با سوء استفاده از شرایط جبری محله عجمی، عرب های فلسطینی را قاچاقچی، آدم کش، معتاد و آدم ربا معرفی می کنند.

متن فیلم از چند روایت پیوسته تشکیل شده است. نخستین روایت درباره درگیری دو عرب است که یکی از آنها توسط دیگری به ضرب گلوله آسیب می بیند و خانواده آسیب دیده، تصمیم به کشتار خانواده عرب مهاجم می گیرند. اما قبل از کشتار پیش شرطی را ارائه می دهند که اگر خانواده مهاجم، مبلغی معادل ۳۵۰۰۰ هزار دینار بپردازد از قتل عام بازماندگان صرف نظر می کنند و شرط می گذارند اگر این مبلغ پرداخت نشود خانواده شخص آسیب دیده می توانند خانواده برادر مرد مهاجم را  با کلیه اعضا از کوچک تا بزرگ ترورکنند. هر مخاطبی از چهارسوی کره خاکی اگر چنین تصویری را از زیست فلسطینی ها  ببیند، قطعا صورت مسئله اشغال را فراموش می کند. برای چند لحظه خود را  باید جای مخاطب غیر ایرانی ساکن در اروپا و آمریکا بگذارید که اطلاعات درخوری از راضی اشغالی ندارد. با دیدن این تصاویر چه شرایطی از وضعیت اجتماعی – سیاسی  اراضی اشغالی در ذهن مخاطب جهانی نقش خواهد بست؟ ضمن اینکه باید به این نکته اشاره کنم بنیاد سینمایی اسرائیل هزینه بسیار گزافی صرف کرده که فیلم در اروپا اکران گسترده ای داشته باشد.

فیلم عجمی هوشمندانه با تمرکز نمایشی بر روی نزاع اعراب از دریچه ای کاملا  اجتماعی، تاکید دارد رژیم اشغالگر، مسبب برقراری نظم و قانون است و برای اعراب حکم پدر و ناظر اجتماعی را دارد. «عجمی» با ریزه کاریهای دراماتیک و با فضایی مملو از ابهامات تنیده در  شرایط حاکم اجتماعی، سازندگان اصرار دارند به مخاطب این موضوع را القا کنند که داستان های فیلم برداشتی از رخدادهای واقعی است. اما تحلیل جزئی نگر فیلم اثبات می کند فیلم «عجمی» درباره تجربه های واقعی مردم تحت سیطره اشغال نیست، بلکه بازنمود مطالبه بصری اشغالگران است. فیلم روی زخم کهنه ای دست گذاشته و وبه نمایش زخم بسنده می کند و عامل اصلی زخم اندازی (صهیونیستها) از چشم مخاطب پنهان می ماند. فیلم عجمی در روایت های متعدد و درهم تنیده ای اعراب را مسبب فقر، فساد و نفرت های قومی بر اساس تفاوت های مذهبی، خشونت برآمده از محرومیت، اعتیاد، تبهکاری و جنایات بر می شمرد  و در نهایت تروریسم را تولدی از درون رحم فرهنگ عربی – فلسطینی می انگارد.  

نکته مهمی سبب می شود سازندگان با ساختن این فیلم به مقصود خود برسند. خشونت و قتل دراین منطقه وجود دارد و شیطنت سیاسی - فرهنگی اشغالگران حاکم، منجر به بروز چنین شرایطی در یافا و محله عجمی شده است. از جمعیت عربی که قرن ها در بندر یافا می زیست اینکه چهارده هزار نفر باقی مانده است و جمعیت مذکور مجبورند در کنار چهل هزار یهودی زندگی کنند. شرایط تحمیلی اشغال سبب شده محلاتی همچون «عجمی» با  فقر، جرم و جنایت آمیخته باشد. فیلم عجمی در خارج از اسرائیل به خاطر نگاه متعصبانه و ارائه روایت توام با پیش داوری، درباره سایر اقوام و ادیان، با مخالف های فراوانی مواجه شده است. عجمی با تاکید بر تفاوت ادیان و قومیت ها به تقابل و تضارب زیستی میان یهودیان عرب، مسلمان  و مسیحی می پردازد.

در متن فیلم عجمی خبری از انتقاد بر ساختار جامعه اسرائیلی یا اختلاف های سیاسی - قومی نیست، بلکه داستان با تمرکز بر سیاق اجتماعی اعراب و خشونت جاری در کرانه باختری، بر زندگی پر از استیصال و سرخورده اعراب تاکید دارد و متن روایت با رویکردی نامتقارن اثبات می کند قتل، جنایت و تباهی با زیست اعراب در هم تنیده شده و خشونت جاری در کرانه باختری نتیجه مستقیم سبک زندگی اعراب در منطقه است و قتل و کشتارهایی که در کرانه خاوری رخ می دهد ناشی از نزاع محوری در اسرائیل و فلسطین نیست. فیلم عجمی ظاهرا اثری غیر سیاسی است و منازعاتی که ترسیم می کند سیاسی نیست بلکه بیشتر  قومی - قبیله ای، خانوادگی ودر نهایت اجتماعی هستند و بیشتر به  سنت های خود اعراب مربوط می شود تا برخورد و منازعه آنها با اسرائیلی ها. در این فیلم شکاف ها و اختلاف ها میان توده های اجتماعی اعراب عمیق است و فرقی هم نمی کند این عرب مسلمان باشد یا مسیحی، کشاورز یا شهرنشین، زن یا مرد، پیر یا جوان؛ هر کسی که باشد غرق شدن درضرباهنگ زندگی عادی عربی در یافا از او انسانی وحشی می سازد.   

پراکندگی قصه فیلم عجمی و انباشته بودن آن ازطرح و توطئه های پیچ در پیچ منجر شد که ساختن فیلم هفت سال به طول بیانجامد و در طول زمان مذکور سازندگان مدام داستان ‌هایی را پیدا کرده اند و به فیلم اضافه کرده اند (به روایت موشه دانن در گفتگو با ریپورتر) . نمی دانم مسئولین فرهنگی مملکت چند پاراگراف مذکور را ملاحظه می کنند یا خیر!

 اما خدمت  مدیران فعال فرهنگی در کمپین های حمایت از مردم غزه  عرض می کنم، بنیاد سینمایی اسرائیل هفت سال زمان صرف می کند تا فیلمی اجتماعی در مورد زندگی اعراب ساکن در کرانه اشغالی بسازد تا زیست اجتماعی اعراب را متوحش و بدوی تصویر کند. شاید نتیجه گیری فیلم عجمی کاملا سیاسی ارزیابی شود اما سازندگان صهیونیست فیلم با دور اندیشی خاصی آنرا تولید کرده اند.

در پیوست با سطور پیشین باید بدین نکته اشاره کرد  پایان فیلم عجمی  به اندازه شروعش همچنان به توصیف بدوی موقعیت، هویت و فرهنگ عمومی اعراب ساکن عجمی می پردازد. تم های اصلی فیلم عجمی مثل انتقام، نفرت متقابل وتقدیرگرایی محتوم میان اعراب همچنان در یک سیر دراماتیک مطرح می شود و نتیجه گیری قابل برداشت این است که اعراب فلسطینی، اسرائیلی ها را بدون هیچ انگیزش سیاسی می کشند، چرا که طبق تفسیر فیلم فلسطینی ها ماشین کشتار هستند و کشتن بخشی از زیست عربی است. مثلا در فیلم می بینیم یهودی عرب ساکن عجمی، به چند جوان فیلم بابت صدای احشام و چهارپایانی که  از آنها در خیابان نگهداری می کنند، معترض می شود و در یک درگیری نه چندان پیچیده، جوانان عرب  مسلمان، یهودی عرب تبار را با چاقو از پای در می آورند.

عجمی فیلم هوشمندانه و فوق العاده ای در پرداخت است و هر مخاطبی را تحت تاثیر قرار می دهد. داستانک های فیلم عجمی، پیوسته و موازی در فصل های مجزا روایت می شوند. روایت ها در این فیلم به صورت درهم بیان می شوند و شیوه روایت فیلم مشابه آثاری همچون تصادف (پل هگیس)، بابل، ۲۱ گرم (آلخاندرو ایناریتو) و پالپ فیکشن(کوئینتین تارانتینو) است. ضمن اینکه فیلم عجمی از حیث نمایش خشونت، آثار تارانتینو را به ذهن متبادر می کند. فیلم ترکیبی از درام و تراژدی به سبک یونانی است. خط سیر اصلی درام در داستانک های مجزا خشونت تو در توی اعراب با یکدیگر را شرح می دهد. در داستان دوم به توسعه خرید و فروش مواد مخدر توسط اعراب اشاره می کند، در داستانک عاشقانه سوم میان عمر مسلمان و دختر ابو الیاس مسیحی به همزیستی چالش برانگیز اعراب با مذاهب مختلف اشاره می کند و در تجمیع خرده روایت های مذکور، سبک زندگی اعراب را عامل خشونت بر می شمرد.  

عجمی 4

با این تفسیر چند سطری، عجمی برای مخاطبان حقیقت جوی سینما اثری وارونه، بدون پالایش و یاس آور است و از طرف دیگر روح بخش و امیدوارانه برای توجیه و توسعه فرهنگ اشغالگری. خط اصلی روایت عجمی مدام بین چند محله و چند پرسوناژ، حتی زمانهای متعددی در گردش است. این داستانک ها در صحنه نخست فیلم با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند. پیامد تیراندازی و سوء قصدی که با اشتباه گرفتن هدف، سبب کشته شدن نوجوان بیگناهی می شود که مشغول تعمیر اتومبیلی کهنه است. از این نقطه روایی مورد اشاره، دور تسلسل جنایت ها، انتقام، مواد مخدر، عشق پاک محوری فیلم آغاز می شود.  خشونت و جنایت تقریبا در سراسر این فیلم به نوجوانان و جوانهای عرب محله عجمی نسبت داده می شود و پلیس خسته  و بی انگیزه اسرائیلی تمایلی ندارد امنیت شهر را تامین کند. خشونت فیلم، خشونت نوجوانان در محله های فقیر در سایر آثار سینمایی را در ذهن متبادر می کند بویژه  پسر هایی روی کاپوت) Boyz n the Hood ( و فیلم شهر خدا (فرناندو میرلیس) شباهت تماتیکی با فیلم عجمی دارد و هر سه این آثار بروی نوجوانان و موضوع خشونت و مسئله مواد مخدر و سرقت تاکید دارد. ضمن اینکه قهرمان شدن دوپرسوناژ نوجوان اصلی فیلم را می توان به میلیونر زاغه نشین (دنی بویل) تشبیه کرد.  

 

********

پی نوشت :

۱- شهر بندری یافا در کرانه خاوری مدیترانه و در ۶۰ کیلومتری تل‌آویو قرار دارد. این شهر در محدوده شهرداری تل‌آویو-یافا واقع شده‌است. یافا از بندرهای بسیار قدیمی در جهان است و ساکنان آن در قدیم فلسطینی‌های باستان بودند.

۲- جنگ شش‌روزه (۱۹۶۷) نبردی بود که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و کشورهای عربی مصر، سوریه، و اردن رخ داد و با پیروزی مطلق اسرائیل به پایان رسید. این نبرد نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک آنها را تصرف کرد.

این جنگ با حمله هوایی ناگهانی اسرائیلی به پایگاه‌های هوایی مصر در ۵ ژوئن ۱۹۶۷ آغاز شد و اسرائیل طی ۶ روز موفق شد تا کنترل نوار غزه و صحرای سینا را از مصر، قدس شرقی و کرانه باختری رود اردن را از اردن و بلندی‌های جولان را از سوریه خارج کند. کشورهای عربی همچون عراق، عربستان سعودی، تونس، سودان، مراکش، الجزایر، لیبی و کویت نیز به اسرائیل اعلام جنگ داده و با اعزام نیروهای کمکی به یاری اردن، مصر و سوریه شتافتند. نتایج این جنگ در ساخت ژئوپلتیک منطقه تأثیرگذار بوده‌است.

 

نظرات

  • ماکان ۱۳۹۳/۰۵/۲۶ - ۲۰:۵۰
    1 0
    سلام. ممنون از اطلاع رسانیتون.
  • ۱۳۹۴/۰۶/۳۱ - ۰۱:۰۷
    1 0
    باسلام واقعا تحلیل به جا وروشنگری بود

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.