سه‌شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۷

آنچه که باید از کلام بزرگان فهم نمود

استعمار نرم و مختصات جنگ فرهنگی/ هشدارها و توصیه‌هایی که برخی نمی‌خواهند بشنوند!

مقام معظم رهبری- روحانی

سینماپرس: م.شاه حسینی/ سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت در حوزه مسائل فرهنگی و تأکید مکرر ایشان بر حرکت برنامه ریزان و سیاستگذاران این حوزه در چارچوب نظام جمهوری اسلامی برای حفظ هویت واقعی و انتظام فکری جامعه، بار دیگر هشداری بود بر صیانت جدی ارزشهای انقلابی و اسلامی در برابر شبیخون فرهنگی دشمن که هر از چندگاهی به واسطه برخی اهمال و نادیده گرفتن‌ها از دایره اهتمام مسئولان و متولیان امر خارج می شود.

بی تردید در جهان امروز جنگ (War) به عنوان پدیده ای که در همه ی تاریخ وجود داشته و زندگی انسان های دوطرف منازعه را تحت تأثیر قرار داده است، شکل دیگری به خود گرفته و مفاهیم جدیدی در این حوزه ظهور کرده اند.

بر این اساس جنگ نرم (Soft War) صورت نوینی از جنگ است که در آن قدرت نرم (Soft Power) طرفین منازعه به کار گرفته می  شود و این در حالی است که قدرت نرم برخلاف قدرت سخت (Hard power) که از طریق اعمال زور و به وسیله انواع جنگ افزارهای نظامی اعمال شده و ماهیتی فیزیکی دارد و در آن سرزمین ها میدان جنگ هستند، ماهیتی اقناعی و ارضایی داشته و به دنبال تصرف ذهن ها و قلب ها می باشد.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

در جنگ نرم (Soft War) تسلیحات نظامی از قبیل خمپاره، جنگنده، ناو، تانک و ... مطرح نیست بلکه رسانه ها، فضای سایبر و ابزارهای ارتباطی همانند روزنامه، کتاب، فیلم، موسیقی، اینترنت و ... تسلیحات محسوب شده و طرفین در این حوزه ها با یکدیگر به مقابله می  پردازند. در این جنگ سربازان و ژنرال های نظامی در دو طرف میدان قرار نمی  گیرند بلکه فعالان فرهنگی، هنری و رسانه ای ایفای نقش می  کنند.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

به این ترتیب قدرت نرم نوعی استعمار نوین پدید آورده است، استعماری که مستعمره های آن ذهن ها و قلب های افراد جامعه هدف هستند. به تصرف درآوردن ذهن ها و قلب ها کم هزینه ترین راه برای تسلط بر یک کشور است. در این استعمار، کشور استعمارگر در عوض لشکرکشی و صرف هزینه های هنگفت نظامی حتی به سهولت پخش یک شایعه، یک کشور را تصرف می  کند و ذهن و قلب مردمان آن را در راستای خدمت به خود به کار می  گیرد. در این نوع استعمارگری، مستعمره نشینان از بردگی برای کشور سلطه گر رضایت قلبی دارند و اقناع ذهنی شده اند.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

با این همه در کنار بسیاری از فعالان فرهنگی و دغدغه مندانی که بر مفاهیم یاد شده اشراف داشته و این جنگ را باور دارند، کم نیستند افرادی که جنگ نرم، تنها لقلقه ی زبان آنها بوده و قلباً به آن معتقد نمی باشند؛ البته به مدد تکرار فراوان این مفاهیم امروز دیگر یک نوجوان وبلاگ نویس نیز قدرت نرم و جنگ نرم و تئورسین آنها، «جوزف نای» را می  شناسد، اما در کمال تأسف باید به این واقعیت نیز اشاره نمود که بیانات امام امت، به مانند سایر فرموده های ایشان، در این حوزه نیز مهجور مانده و کمتر کسی حتی از بین فرهیختگان جبهه انقلاب به باز نشر و صد البته باز فهم مفهوم جنگ نرم از منظر ایشان مبادرت می نماید.

بر این اساس به عنوان مثالی روشن در این زمینه، می  توان به بخشی از بیانات معظم له پیرامون پیام به عنوان مهم ترین عنصر جنگ نرم، اشاره نمود؛ بیاناتی که بیش از یک دهه قبل و چند سال پیش از فراگیر شدن جنگ نرم شناسی مطرح شده اند:

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

امروز دنیا بر مدارِ جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای و در واقع بر مدارِ جنگ جبهه‌های خبری و دستگاه های تولیدکننده‌ی پیام می‌گردد. ... به نظر ما، راه پیروزی در این جنگ این است که مجموعه و فهرستی از پیام های درست و از نکات و حقایق واقعی را که مبتنی بر آرمان ها و آرزوهای ماست، به ذهن مردم منتقل کنیم. اوّلاً بایستی فهرست این پیام ها را شناخت. نخست ببینیم که ما چه چیز را باید به ذهن مردم منتقل کنیم تا مردم قدرت پیدا کنند در مقابل زیاده‌خواهی، اقتدارطلبی و تهاجم های گوناگون دشمن به دفاع از خود بپردازند و دستگاه های مسؤول کشور بتوانند به نیروی مردم اعتماد و تکیه کنند و نقش تاریخی خود را ایفا نمایند. پس، اوّل باید این پیام ها را شناخت؛ بعد که شناخته شد، باید تولید شود. تولید کلام و تصویر و فضا و محیطی که بشود آن پیام را القا کرد، یکی از مهم ترین کارهایی است که امروز هنر تبلیغ و پیام رسانی به آن متّکی است.

(بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما، ۱۳۸۱/۱۱/۱۵)

ایشان در ادامه به تبیین کارکردهای پیام برای مسئولان رسانه ملی پرداخته و بر لزوم مدیریت صحیح تولید و انتشار پیام صحیح و نیز به خدمت گرفتن تمام بخش ها در جهت ارسال یک پیام واحد تأکید ورزیده و مختصات آن را تشریح می فرمایند.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

این پیامی که تولید شده و ما از لحاظ اصلِ پیام و تحکیم و شناسایی و تدوینِ آن، مشکلی نداریم، برای این‌که بدانیم چگونه تقسیم و توزیع و پخشش کنیم، مدیریتِ صحیح لازم دارد. اگر می‌توانستیم پیام هایی را که باید به ذهن مردم منتقل شود، درست بشناسیم، بعد آنها را تولید کنیم و سپس با مدیریّت صحیح، توزیع و پخش کنیم، آن‌وقت افکار عمومی در اختیار ما، یعنی در اختیار آن جمعی است که این کار بزرگ را انجام می‌دهند. آنچه که ما انتظار و توقّع داریم، این است. با این دید که نگاه می‌کنیم، همه‌ی بخش های صدا و سیما اعضای مختلفی هستند که کارهای گوناگونی انجام می‌دهند؛ اما همه به این هدف منتهی می‌شود. یعنی دیگر رادیو، با تلویزیون، با بخش فنّی، با بخش تحقیقاتی، با کار بین‌المللی و با کارهای جانبی دیگر و این ها با همدیگر هیچ‌گونه تفاوتی ندارند. همه تلاش می‌کنند برای این‌که این مقصود محقّق شود؛ یعنی این پیام ها تولید و به شکل صحیحی توزیع گردد. رادیو بخشی از کار را به‌عهده می‌گیرد؛ هر کدام از بخش های مختلف رادیو کارهایی را به عهده می‌گیرند. تلویزیون بخش هایی از کار را به عهده می‌گیرد: برنامه‌ی طنز یک بخش از کار را به عهده می‌گیرد؛ برنامه‌ی میزگرد صرفاً علمی یک بخش از کار را به عهده می‌گیرد؛ برنامه‌ی فیلم های تولیدشده یک بخش را به عهده می‌گیرد و حتّی برنامه‌ی فیلم های خارجی عهده‌دار بخشی از کار را می‌شود. پس وقتی این مدیریّت هست، طوری انتخاب می‌کنید که همه‌ی اجزای این صحنه‌ی عظیم صدا و سیما متوجّه همان هدف باشند. برآیند همه‌ی کارها همان هدف بزرگ، یعنی انتقال پیام های صحیح به ذهن مردم است.

(بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما، ۱۳۸۱/۱۱/۱۵)

البته در این مجال نیازی به بررسی میزان انطباق مسئولان فرهنگی با فرمایشات رهبری جامعه وجود ندارد، چرا که انبوه پیام های فرهنگی متناقض صادر شده از سوی بخش های مختلف و دستگاه های فرهنگی گوناگون اعم از صداوسیما، وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی و ... در معرض قضاوت همگان قرار دارد.

با این همه مفهوم دیگری که ولی امر مسلمین بارها نسبت به آن هشدار داده اند و تحذیر فرموده اند، موضوع سلطه فرهنگی می باشد؛ مفهومی که به نوعی همان استعمار نرم بوده و مواجهه اغلب فعالان فرهنگی، که از معدود اقشاری از خواص هستند که مطالبات رهبری را پیگیری می کنند، با مطالبات و بیانات مقام معظم رهبری، مصداق گرد جهان گشتن در حالی که سرچشمه ای در نزدیکی آنها روان است، می  باشد. امروز غلبه مفاهیم جنگ نرم و قدرت نرم در برابر کلیدواژه های مطرح شده از سوی رهبری انکارناپذیر است.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

... ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردیم؛ بعضی‌ها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمی؟ بعد یواش یواش دیدند که نه [فقط] ما می گوییم، خیلی از کشورهای غیرغربی هم مسئله‌ی تهاجم فرهنگی را مطرح می کنند و می گویند غربی‌ها به ما تهاجم فرهنگی کردند؛ بعد دیدند که خود اروپایی‌ها هم می گویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگی کرده! لابد دیده‌اید، خوانده‌اید که [گفتند] فیلم های آمریکایی، کتاب های آمریکایی چه تهاجم فرهنگی‌ای به ما کرده‌اند و دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار می دهند. بعد بالاخره به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمی کردند قرار گرفت!

(بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۹۲/۰۹/۱۹)

البته این امر در کنار سایر علل یک علت اصلی دارد، پس از آنکه بسیاری از خواص و متولیان امر که همواره چشم به دهان نظریه پردازان غربی داشته و دارند، مفاهیم تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و ... را نادیده گرفتند، برای اثبات اینکه جنگی تمام عیار در حوزه فرهنگ در جریان است، استفاده از نظریات تولید شده در غرب اجتناب ناپذیر بود، البته هیچ گاه نباید نقش پیاده نظام های داخلی استکبار را در به حاشیه راندن مطالبات مقام عظمای ولایت نادیده گرفت.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

من البته درباره‌ی تفکر و فرهنگ وارداتی غرب بارها صحبت کرده‌ام. بعضی ممکن است این را حمل بر نوعی تعصب و لجبازی کنند. نه؛ این تعصب و لجبازی نیست. برای به زنجیر کشیدن یک ملت، هیچ چیزی ممکن‌تر و سهل تر از این نیست که قدرتمندان عالم بتوانند باورهای آن ملت و آن کشور را بر طبق نیازهای خودشان شکل دهند. هر باوری که یک ملت را به اتکای به خود، اعتماد به نفس، حرکت به جلو و تلاش برای استقلال و آزادی وادار کند، دشمن خونی آن، کسانی هستند که می‌خواهند با قدرت متمرکز، همه‌ی دنیا را در اختیار بگیرند و به نفع خودشان همه‌ی بشریت را استثمار کنند. لذا با آن فکر مبارزه می‌کنند. در نقطه‌ی مقابلش، سعی می‌کنند با راه ها و شیوه‌های مختلف، افکار و باورها و جهت گیری هایی را در میان آن ملت ترویج کنند که به گونه‌ای بیندیشد که آنها می‌خواهند. وقتی آن‌طور اندیشید، آن‌گونه هم عمل و حرکت خواهد کرد. این یک ابزار بسیار رایج است؛ تئوری‌سازی استعماری. این کار را از اول انقلاب در ایران کرده‌اند و امروز هم می‌کنند. در جاهای دیگر دنیا هم انجام داده‌اند؛ مخصوص این دوران هم نیست.

(بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر، ۰۹/۱۲/۱۳۷۹)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

...اوایل انقلاب ناشیانه آمدند و جنگ روبه‌رو راه انداختند؛ ولی وقتی بینی‌شان به خاک مالیده شد، فهمیدند راهش این نیست. لذا به جنگ فرهنگی متوسل شدند. جنگ فرهنگی کار آسانی نیست؛ کار زبدگان است. لذا زبدگان می‌نشینند فکر می‌کنند و نسخه می‌نویسند و متأسفانه عده‌ای هم در داخل همان ها را رله می‌کنند! آنها حرف هایی را می‌زنند، عده‌ای هم فارسی آن را می‌گویند و شکل بومی به آن حرف ها می‌دهند! باید مراقب این ها بود.

(بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر، ۰۹/۱۲/۱۳۷۹)

بر این اساس امروز بسیاری از فعالان فرهنگی و بخشی از مسئولان و دست اندرکاران حوزه رسمی فرهنگ می  دانند که جوزف نای(Joseph Nye) در اواخر دهه ۱۹۸۰میلادی و سپس در کتاب  ملزم به رهبری (Bound to Lead: The Changing Nature of American Power) که در ۱۹۹۰ میلادی منتشر شد، واژه قدرت نرم را به کار برده و به این ترتیب مفاهیم قدرت نرم (Soft Power)، قدرت هوشمند (Smart Power) و  جنگ نرم (Soft War) را تئوریزه نموده است؛ با این همه در مقابل بعید به نظر می  رسد در میان این افراد، کمتر کسی بداند حضرت آیت الله خامنه ای اولین بار در چه زمانی واژه های جنگ فرهنگی و  سلطه فرهنگی را به کار برده و به تعریف مفاهیم و ملزمات آن پرداخته است!

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

پس باید دانست که رهبر معظم و اندیشمند انقلاب در سال ۱۳۷۶ هجری شمسی، تمایل به سیطره فرهنگی را نتیجه خوی استعماری استکبار قلدر و زورگو و آن را خطرناک تر از تسلط اقتصادی و سیاسی دانسته و همچنین هشدار می  دهند که سلطه فرهنگی مهم ترین هدفی است که در بلند مدت برای مراکز قدرت سیاسی جهان مطرح است.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

برادران! بیایید ما برای آیندگان، میراثی از این افتخارآمیزتر به ارث بگذاریم. در بررسی عوامل بیرونی وضع کنونی، من تهاجم جبهه‌ی استکبار را، از همه مؤثرتر می‌یابم. در فرهنگ ما، استکبار به آن مجموعه‌ی قدرتی گفته می‌شود که با تکیه بر توانایی های سیاسی و نظامی و علمی و اقتصادی خود و با الهام از نگرش تبعیض آمیز به نوع بشر، مجموعه‌های بزرگ انسانی - یعنی ملت ها و دولت ها و کشورها - را با سیطره‌ای قلدرانه و تحقیر آمیز، به سود خود زیر فشار و استثمار می‌گذارد؛ در کار آنها دخالت و به ثروت آنها دست اندازی می‌کند؛ به دولت ها زور می‌گوید و به ملت ها ستم می‌ورزد و به فرهنگ ها و سنت های آنان، اهانت روا می‌دارد. مثال های بارز آن را استعمار کهن و سپس استعمار نو و اخیراً تهاجم همه جانبه‌ی سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی و حتی نظامی، از سوی استعمارگران دیروز و وارثان آنها، در برابر چشم ملت های ما نهاده و طعم تلخ آن را به ایشان چشانده است. قدرت های غربی در این تهاجم مؤثر، از پیشرفت علم و تکنولوژی و از برخی خصال ملی و بومی خود بهره برده‌اند.

(بیانات در مراسم گشایش هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی،  ۱۸/۰۹/۱۳۷۶)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

ما دشمن را ملامت نمی‌کنیم. کسانی سزاوار ملامتند که با کوته بینی و راحت طلبی و خود خواهی، زمینه‌ی پیروزی دشمن و زوال خویش را فراهم ساختند. غرب در تهاجم همه جانبه‌ی خود، ایمان و خصال اسلامی ما را نیز هدف قرار داد و در سایه‌ی متاع دانش خود که همه بدان احساس نیاز می‌کردند، فرهنگ اباحی گری و بی‌مبالاتی در دین و اخلاق را - که خود دچار آن است - مصرانه به جوامع ما صادر کرد. بی‌شک این لجن زار اخلاقی، روزی که چندان دور نیست، تمدن کنونی غرب را در خود فرو خواهد برد و محو خواهد کرد. دنیای اسلام، امروز بر اثر آن تهاجم خصمانه، به اضافه‌ی عوامل درونی نسل های گذشته، در وضعی مصیبت‌بار است. فقر و جهل و عقب‌ماندگی علمی و ضعف اخلاقی و از همه بدتر تسلط فرهنگی و بعضاً سیاسی دشمنانش بر آن، از یک سو و گرفتاری های بزرگی از قبیل مسأله‌ی فلسطین و مسائل افغانستان، لبنان، عراق، کشمیر، بوسنی و هرزگوین، قفقاز و غیر آن از سوی دیگر، فهرست بلندی از مسئولیت های الهی و انسانی را در برابر حکومت ها و شخصیت های سیاسی و رهبران جهان اسلام قرار داده است.

(بیانات در مراسم گشایش هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی،  ۱۸/۰۹/۱۳۷۶)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

من به شما عرض کنم: تسلط فرهنگی از تسلط اقتصادی و از تسلط سیاسی هم خطرناک تر است. چرا؟ چون وقتی یک ملت بر ملت دیگر تسلط فرهنگی پیدا کرد، هویت ملتی که زیر سلطه است، از بین می‌رود. شما فرض کنید یک انسان اصیل نجیب خانواده‌داری که دارای نیاکان و خانواده‌ی بسیار باشرافتی است. اگر کسی بخواهد از او نوکری بگیرد، به آسانی نمی‌تواند؛ چون او به شرافت خانوادگی خود متکی است و حاضر نیست کارهای پست انجام دهد. راه این‌که بتوانند او را به کارهای پست وادار کنند و از او نوکری بی‌مزد و منت بگیرند، این است که شخصیت او را، خانواده‌ی او را، سابقه‌ی او را، هویت او را و تاریخ او را از یاد او ببرند تا فراموش کند کیست و چه شخصیتی دارد. آن‌گاه همه‌گونه می‌توانند در او تصرف کنند؛ همه‌گونه می‌توانند بر سر او دست دراز کنند.

(بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک، ۲۴/۰۸/۱۳۷۹)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

یک ملت نیز همین‌طور است. اگر یک ملت را از تاریخش، از گذشته‌اش، از فرهنگش، از شخصیتش، از مفاخر علمی و دینی و سیاسی و فرهنگی‌اش جدا کردند و از یادش بردند - زبانش را از او گرفتند، الفبایش را از او گرفتند، کتابش را از او گرفتند، سابقه‌ی فرهنگی‌اش را از او گرفتند - این ملت آماده خواهد شد که هر چه می‌خواهند بر سرش بیاورند. این ملت دیگر جان پیدا نمی‌کند؛ مگر این‌که شخصیت های برجسته‌ای در آن ظهور کنند. این بلا را بر سر بسیاری از کشورها آورده‌اند. محور سلطه در دنیا، امروز دستگاه های بسیار خطرناک و بسیار بی رحمی هستند که مجموعه ی کارتل ها و تراست ها را در سرتاسر دنیا تشکیل می‌دهند و بیش ترین تسلط را هم این ها بر دولت امریکا دارند. این‌که ما امریکا را یک دولت مستکبر می‌دانیم؛ این‌که ما وقتی می‌گوییم استکبار جهانی، به ذهن همه دولت امریکا خطور می‌کند؛ این به خاطر آن است که تسلط دستگاه های استکباری سودجوی قدرت‌طلب زرسالار عالم بر آن حکومت از همه ‌جا بیشتر است و همه‌ی ابزارهای علمی و تسلیحاتی و سیاسی آن دولت در راه استثمار ملت ها به کار می‌رود.

(بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک، ۲۴/۰۸/۱۳۷۹)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

آقایان توجه دارند که امروز مهم ترین چیزی که در بلند مدت برای مراکز قدرت سیاسی دنیا مطرح است، سلطه‌ی فرهنگی است. با این‌ که ممکن است هدف اصلی فرهنگ نباشد و آدم هایی باشند که مثلاً بگویند به فرهنگ چه‌کار داریم - اصلاً فرهنگی نباشند - لیکن به عنوان برنامه‌ی بلند مدت، چیزی که به مراکز سلطه‌ی جهانی، اقتدار حقیقی و تضمین شده می‌بخشد، سلطه‌ی فرهنگی است. واقعاً اگر نظام سلطه‌ی جهانی بر کشوری تسلط فرهنگی پیدا کند، خاطرش آسوده است، همان چیزی که او می‌خواهد، به‌طور خودکار و با اندک تلاشی انجام می‌گیرد. بنابراین مشکلی ندارند. مسأله، مسأله‌ی فرهنگ است؛ در درجه‌ی اول هم فرهنگ سیاسی. آنها به لیبرالیزم و تفکر به اصطلاح دمکراسی که در دنیا رایج است، خیلی اهمیت می‌دهند.

((بیانات در دیدار اعضای هیأت علمی کنگره‌ی امام خمینی(ره)، ۰۴/۱۱/۱۳۷۸)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

این نکته را عرض می‌کردم که انقلاب حرف نویی زد و آن، حکومت اسلامی بود. این حرف نو، همیشه هم نو نمی‌ماند؛ این را ما باید قبول کنیم. ممکن است از اول نقص هایی داشته باشد؛ ممکن است در خلال، دچار ضعف ها و نقص ها و کج‌فهمی هایی شود؛ در این تردیدی نیست. فکرهای صحیح و قوی باید به‌طور دائم کار کنند و این حرف نو را در جهت خود تکمیل نمایند و بدون این‌که به پایه‌ی آن ضربه‌ای بزنند و اساس آن را نفی کنند، نواقص آن را به‌طور مرتب برطرف سازند؛ یعنی بلاشک نوآوری لازم است.

(بیانات در دیدار اعضای هیأت علمی کنگره‌ی امام خمینی(ره)، ۰۴/۱۱/۱۳۷۸)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

چیزی که ظرافت کار شما را مضاعف می‌کند و قبلاً به آن اشاره کردم، این است که باید توجه کرد در این نوآوری ها، تلقین‌پذیری از فرهنگ بیگانه - همان فرهنگی که درصدد سلطه است - نقش نداشته باشد. امروز خرج هایی می‌شود برای این‌که تفکر حکومت غربی - به معنای اروپایی آن - در دنیا جهان گیر و همه‌گیر شود. دروغ می‌گویند؛ با فیلم و تبلیغات و روش های گوناگون، چیزهایی را که حقیقت نیست، برای بزرگ نمایی و زیبانمایی و ظاهرسازی، به عنوان حقیقت در دنیا منعکس می‌کنند تا افکار را جذب کنند. مؤثرترین کاری که مراکز قدرت اقتصادی و سیاسی می‌توانند بکنند، همین است. این ها در ذهن های ما هم منعکس می‌شود؛ ولی ما باید توجه کنیم تأثیرپذیری نداشته باشیم.

(بیانات در دیدار اعضای هیأت علمی کنگره‌ی امام خمینی(ره)، ۰۴/۱۱/۱۳۷۸)

بر این اساس به وضوح معین است که در منظر  معظم له، تسلط فرهنگی، مقدمه ای بر تسخیر فرهنگی کشور بوده و در این بین برخورد مسئولانه با مسائل کشور، مطالبه ی همیشگی ایشان از رسانه ها می باشد؛ همچنین درک منویات ایشان در باب منتشر کردن پیام مطلوب استکبار و عامل دشمن از رسانه های داخلی موضوعی است که همواره مغفول مانده و به تبع آن نظام اسلامی را با آسیب های جبران ناپذیری مواجه ساخته است.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

این‌که بنده مکرر به مطبوعات و رسانه‌ها توصیه می‌کنم که با مسائل کشور مسؤولانه برخورد کنند، به خاطر همین است. دشمن می‌خواهد مطالب خود را در بین مردم به‌ دروغ و فریب منتشر کند. ما نباید عامل دشمن شویم و کار دشمن را آسان کنیم و همان چیزی را که او می‌خواهد در فضای فکری و فرهنگی جامعه‌ی ما به وجود آورد، در داخل کشور به وسیله‌ی مطبوعات، رسانه‌ها و تریبون ها به خورد مردم دهیم. این خطای بسیار بزرگی است. اگر عمداً و با توجه صورت گیرد، خیانت بزرگی است و اگر از روی غفلت باشد، خطای بزرگی است. باید خیلی آگاه و مراقب بود. امروز شگرد سلطه‌طلبی امریکا و دستگاه های جهنمی صهیونیستی در دنیا همین است.

(بیانات در دیدار اعضای ستادهای نماز جمعه‌ی سراسر کشور، ۰۵/۰۵/۱۳۸۱)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

مسؤولان دولتی باید فرصت کار را خیلی مغتنم بشمارند؛ فرصت حقیقی این است. تأمین کردن کشور در مقابل تهدید امریکا به این است که مسؤولان دولتی هرچه می‌توانند، برای مردم صادقانه کار کنند و این فرصت را مغتنم بشمارند. گاهی انسان از بعضی ها می‌شنود که اسم فرصت را می‌آورند، اما مرادشان فرصت تسلیم در مقابل امریکاست: آقا! فلان فرصت را از دست دادیم(!) چه فرصتی؟ تسلیم شدن در مقابل زورگویی و زیاده‌طلبی یک جهان خوار و یک قدرت متکبر، هیچ افتخاری ندارد و هیچ وقت فرصت محسوب نمی‌شود. هر چیزی که برای این کار فرصت تلقی شود، برای منافع ملی یک تهدید است؛ فرصت نیست. فرصت، یعنی فرصت کار برای مردم. فرصت، یعنی فرصت مقابله کردن با عوامل و ایادی و ابزارهای امریکا و دشمن در داخل کشور. نمونه‌ای از آن را شما ملاحظه کردید و از رسانه‌ها شنیدید؛ این ها ایادی مرموز دشمن اند. این همان چیزی است که من از هفت، هشت سال قبل مرتب به مسؤولان فرهنگی هشدار داده و گفته‌ام که سرانگشتان دشمن برای تسخیر فرهنگی کشور و استحاله‌ی فکری مردم تلاش می‌کنند. الآن ببینید اعتراف ها و حقایق آشکار می‌شود.

(بیانات در دیدار اعضای ستادهای نماز جمعه‌ی سراسر کشور، ۰۵/۰۵/۱۳۸۱)

در مجموع نگاه مقام معظم رهبری به اثرگذاری رسانه ها، تداوم نگاه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی رحمت الله علیه بوده و در راستای تاکید ایشان نسبت به سوء استفاده استعمارگران از رسانه ها اعم از مطبوعات، رادیو و تلویزیون و سینما در جهت به بند کشیدن فرهنگی کشورهای دیگر و مشغول داشتن جوانان آنها به فساد و بی بندوباری ارزیابی می گردد.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

... فرهنگ مسموم استعمار، تا اعماق قصبات و دهات ممالک اسلامی رخنه کرده و فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوج فوج در خدمت بیگانگان و مستعمرین در می  آورد و هر روز با نغمه تازه، با اسامی فریبنده، جوانان ما را منحرف می  کند. (صحیفه نور، جلد ۱، صفحه ۱۵۶؛ ۱۹/۱۱/۱۳۴۹)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

رادیو، تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها، از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملت ها خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر، به  ویژه در نیمه دوم آن، چه نقشه های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق کشیده شد ... فیلم های تلویزیون از فرآورده های غرب یا شرق بود که طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بی خبری از خویش و شخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و مآثر پرارزشی که بسیاری از آن با دست خیانتکار سودجویان به کتابخانه ها و موزه های غرب و شرق منتقل گردیده است. (صحیفه نور، جلد ۲۱، صفحه ۱۹۴)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

این فسادهایی که در ایران هست، این ها را جزء فرهنگ حساب می  کنند؟ سینماها جزء فرهنگ است؟ این ها از ثبات فرهنگ است؟ کدام سینماها؟ همین هایی که همه جوان ها و نیروی جوان ما را از بین برده است؟

(صحیفه نور، جلد ۳، صفحه ۲۱۴)

شاه، تمام آثار تمدن را به صورت فاسد کننده در آورد. سینما به صورت ترویج فساد شد. اخلاق جوان ها را فاسد کرد.

(صحیفه نور، جلد ۴، صفحه ۲۶۲)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

رادیو و تلویزیون، اکثر اوقات جوان های ما را به گوش کردن این طور چیزها وا می داشت. از طریق چشم، جوان های ما را فاسد می  کردند ...

(صحیفه نور، جلد ۱۲، صفحه ۱۰۴)

سینماها کارشان از بین بردن روحیه مقاومت در نسل جوان کشور بوده است. امروزه این امر مورد اقرارگردانندگان دستگاه های تبلیغاتی خود رژیم نیز هست.

(صحیفه نور، جلد ۱۲، صفحه ۵۲)

بر این اساس پُر واضح است که امام خمینی رحمت الله علیه با ماهیت و ضرورت وجودی رسانه ها مخالفت نکرده و مشی حاکم بر رسانه های دوران طاغوت که به فساد کشاندن جوانان و مردم بود، را محکوم می  نمایند.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

ما با سینماهایی که برنامه های آنها فاسد کننده اخلاق جوانان ما و مخرب فرهنگ اسلامی ما باشد مخالفیم، اما با برنامه هایی که تربیت کننده و به نفع رشد سالم اخلاقی و عالی جامعه باشد، موافق هستیم.

(صحیفه نور، جلد ۲، صفحه ۲۵۹)

سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم.

(صحیفه نور، جلد ۵، صفحه ۲۸۴)

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

این سینماهایی که الآن جوان های ما را دارند به فساد می  کشند و به فحشا می  کشند، این ها می  گویند این فرم نباشد، می خواهند سینما باشد، سینمای آموزنده باشد، سینمای اخلاقی باشد، با فساد اسلام مخالف است، با فساد کشیدن جوانان، مسلمین را به فساد کشیدن مخالف است.

(صحیفه نور، جلد ۳، صفحه ۸۲)

در رژیم سابق، تمام چیزها خصوصاً فرهنگ و هنر، محتوایش عوض شده بود، یعنی کسی که نام سینما را می  شنید، خیال می  کرد که آنجا باید مرکز فساد و سوء اخلاق و مرکز مخالفت با همه چیز باشد و یا کلمه تئاتر، در ذهن انسان چیز مبتذلی بود که از آن بهره فساد برده می  شد.

(صحیفه نور، جلد ۱۸، صفحه ۱۶۱)

در این میان نکته ای که به طور عجیبی مغفول مانده، این است که بسیاری از افراد با استناد به بیانات امام راحل بیان می  دارند که امام رحمت الله علیه تنها با فساد و فحشاء در سینما مخالف بودند و سینمایی که فساد و فحشاء در آن نباشد، مورد تائید است.

البته این برداشت از سخنان امام رحمت الله علیه سطحی ترین برداشتی است که می  توان از فرمایشات ایشان داشت، برای نمونه ایشان فساد و فحشاء را عاملی برای عقب نگهداشتن جوانان یک جامعه و ایجاد تخدیر در آنان به منظور عدم مقابله با استعمار و استکبار می دانند؛ بر این اساس در واقع مبتنی بر نگاه این حکیم الهی، سوای مخالفت ایشان با فساد و فحشا در هنر و رسانه، آن رسانه و هنری محکوم است که در مسیر زدودن روحیه تلاشگری، روحیه حق جویی و حق طلبی، روحیه استقلال طلبی، روحیه ی مبارزه با استکبار، روحیه مقاومت و امثالهم از جامعه ی اسلامی بوده و در صدد حذف و از بین ببرد این قسم روحیات می باشد.

بر این اساس پرواضح است که مبتنی بر این نگاه بسیاری از رسانه های امروز جمهوری اسلامی نمره ی قبولی از امام امت دریافت نمی  کنند.

آنچه که باید از کلام امام امت فهم نمود

ممکن است که کسی در سینما، نمایش هایی که می  دهد، نمایش های اخلاقی باشد، نمایش های آموزنده باشد، که آن را هیچ کس منع نکرده، و اما سینمایی که برای فساد اخلاق جوان های ماست، و اگر چند روز جوان های ما در این سینماهایی که در این عصر متعارف بود و در زمان شاه متعارف است، اگر چند وقت یک جوان برود در آنجا، فاسد بیرون می  آید، دیگر به درد نمی  خورد و این ها می  خواهند همین بشود ... می  خواهند این جوان ها به طرق مختلفه یا بیکاره و بیعار باشند که دیگر در مقابل این استفاده جوهای خارجی نتوانند کاری بکنند، یعنی بی تفاوت باشند.

(صحیفه نور، جلد ۴، صفحه ۸۵)

به این ترتیب از منظر امامان امت، مسئولان فرهنگی در یک حکومت اسلامی پیش از برنامه ریزی برای صیانت از فرهنگ بومی، ابتدا باید نسبت به مفاهیم جنگ فرهنگی، سلطه فرهنگی و تسخیر فرهنگی اشراف پیدا نموده و سپس اهداف و طرح ریزی های خود را بر حسب شرایط جنگ فرهنگی تهیه نمایند؛ طرح هایی که محور اصلی آنها حفظ استقلال فرهنگی و زدودن وابستگی فرهنگی و به تبع آن حذف روحیه  ی بی تفاوتی و ایجاد روحیه  ی دلواپسی در آحاد جامعه، بویژه در میان قشر جوان از برای حفظ و صیانت از جمهوری اسلامی ایران  باشد.

نظرات

  • ۱۳۹۳/۰۴/۲۴ - ۲۰:۱۷
    1 1
    بسیار عالی و آموزنده بود. ای کاش آنهایی که دم از امام و رهبری می زنند نیز کمی عمل به این تعالیم آموزنده را در دستور کار خود قرار می دادند.
  • امضاء محفوظ ۱۳۹۳/۰۵/۰۴ - ۰۵:۴۲
    1 0
    > انسان این سخنان ارزشمند را که می خواند و می شنود ، دردش تازه می شود . حضرت امام که رهبر ما در انقلاب بودند و بسیار به ما آموختند ، جای خود دارند و ارزش والای او را همۀ ما قدر می گزاریم و بااحترام ویژه یاد می کنیم . اما سال هاست که پس از ایشان رهبری انقلاب و نظام را انسان والا گهر و خردمند و فرزانه و آگاهی عهده دار شده اند که در هر کلام و سخنرانی و رهنمودی ، برای آنانی که می شنوند ، می بینند و توان و نیروی ادراک دارند ، بسی آموزنده و راهگشا و روشنگرانه است . من بضاعت اندکی به لحاظ دانش و بینش و ادراک دارم . اما با همین بضاعت اندک هم به بسیاری از مفاهیم عالمانۀ معظم له ادراک می یابم و آن ها را سر لوحۀ زندگی و فعالیت های فرهنگی ام قرار می دهم . اما شوربختانه در می یابم ؛ گو یی بسیارانی یا به درک معانی سخنان این عالم کم نظیر در عصر و زمان ما اشراف نمی یابند ، و یا با تزویر و دو رویی و یا از سر خود خواهی ، در این مدار نجات بخش قرار نمی گیرند . اگر انسان کمی صداقت داشته باشد و از منیت های دنیا طلبانه اش فاصله گیرد ، حد اقل به نص روشن آن ها ادراک می یابد . ( ادراک به مفاهیم عمیق و سعۀ نظر معظم له پیشکششان !! ) این کوچک ترین عضو جامعۀ هنری ، و به عنوان یک کارشناس گاهی از گفتار عالمانۀ این انسان بزرگ در خصوص مقولات فرهنگی و بویژه هنری که در این زمینه برای خودم داعیه ای دارم ، حیرت زده می شوم . که چگونه یک معمم ممکن است اینگونه بیندیشد و به ظرایفی که بسیاری از مدعیان این حیطه حتی آگاهی ندارند ، به چنین صورت عالمانه و زیبایی سخن گویند ؟! این حرف من ِ کم دانش را یقینا" اساتید مجرب و مطلع در امر رسانه و بویژه سینما ، تأیید خواهند کرد . کما اینکه در این خصوص ، اشخاصی سخن گفته اند ..............بگذارید مکنونات قلبی ام را پیرامون فضای رهگمکردۀ سینمای کشورمان نیز به پیشگاه اهالی فرهنگ و هنر این مرز و بوم ، عرض کنم ؛ ... این حیطه نیازمند یک بازنگری و بازسازی بسیار عالمانه و ظریف است . به اعتقاد این کوچکترین ، فضای سینما و تأتر و اصولا" امور نمایشی ما ، ضروری است با یک نظارت و ارشاد عالمانه و آموزشی ، به لحاظ رعایت بعضی از ارزش های فرهنگی این مرز و بوم ، مورد مداقه قرار گیرد . من نمی خواهم برای کسی تعیین تکلیف کنم . اما باور بفر مایید ما در این وادی بسیار مشکل و مسیله داریم . انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بوده و هست . انقلابی که با معیار هایی مشخص شکل گرفت . این معیار ها را ظاهرا" بعضی ها فراموش کرده اند . کافی است دوستان گرانقدر ما به عکس های بعضی از مراسم هایی که بازیگران و اهالی سینما به مناسبتی گرد هم می آیند ، با چشم بصیرت نگاه کنند . یک چشم روشن بین قادر است از همین عکس های خانم ها و آقایان هنر مند! (( یک وجه )) از معضلات فضای هنری ما را در یابد . مهم تر از این ، افق دید بعضی از دست اندر کاران هنر های نمایشی ما است . این ها ظاهرا" یا اعتقادی به فرهنگ غنی سرزمینشان ندارند و یا سواد و آشنایی با این فرهنگ نژاده را ندارند . (( انشاءالله و با خوشبینی عرض می کنم؛ که ، سوء نیتی در میان نیست . )) ختم کلام اینکه من با شناختی که از بسیاری از عزیزان متولی ، بویژه در ساز و کار سینما و تلویزیون دارم ، همگی اشخاص متدین و انقلابی هستند . اما این را باید بپذیریم که در حیطۀ مسیولیتشان موارد ناساز گاری با راه نظام و انقلاب وجود دارد . مقولۀ فرهنگ و هنر ، حساسترین و تأثیر گذارترین امور کشورمان است . این میدان رزم ما با دشمنان قسم خورده مان است . اگر قافیه را در این میدان ببازیم ، دشمن سنگر ها را یک به یک فتح خواهد کرد . و آنگاه همۀ ما در زیر سلطۀ آن ها قرار خواهیم گرفت و ............

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.