شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۳:۲۹

نگاهی به فیلم‌های کاخ جشنواره؛

«خانه پدری» انتخاب شخصی کارگردان برای نمایش سوگوارانه

خانه پدری

«خانه پدری» عیاری گزینشی از تاریخ است که این روایت از انتخاب های شخصی کارگردان است و نقاط عطف دیگری در این تاریخ وجود دارد که عیاری به راحتی از کنار آن ها می گذرد تا نمایش سوگوارانه اش را تکمیل کند.

سینماپرس- کیانوش عیاری فیلم‌های سینمایی «تنوره دیو»، «شبح كژدم»، «آن سوی آتش»، «روز باشكوه»، «آبادانی‌ها»، «شاخ گاو»، «بودن یا نبودنن»، «سفره ایرانی»، و «بیدارشو آرزو» را در کارنامه دارد. فیلم «خانه پدری» داستانی اجتماعی دارد كه وقایع آن از ۱۳۱۰ آغاز می‌شود و تا دهه حاضر ادامه می‌یابد. مهدی هاشمی، شهاب حسینی، مهران رجبی، ناصر هاشمی، مینا ساداتی، نازنین فراهانی، حسین فلاح و ... در آن به ایفای نقش می پردازند. این فیلم داستان پدری (با بازی مهران رجبی) است که با کمک یکی از پسرهای نوجوانش (‌محتشم)، یکی از دختران تازه بالغ خود را که باعث آبروریزی ناموسی این خانواده شده است، بی‌رحمانه و دور از چشم بقیه افراد خانواده به قتل می‌رساند و در زیرزمین خانه دفن می‌کند؛ رفته رفته اعضای خانواده از این قتل باخبر می‌شوند اما از ترس پدرسالار بی‌رحم خانواده، راه سکوت را در پیش می‌گیرند. سال‌ها می‌گذرد و دختر محتشم (نوه خانواده) که دانشجوست به حضور گور دختر نوجوان پی می‌برد. پدربزرگ فوت کرده و دختر جوان رو در روی پدرش که در قتل هم‌دست پدربزرگ بوده، می‌ایستد و...

  «خانه پدری»  گزینشی از تاریخ است به روایت عیاری که داستان خود را در قالب پنج اپیزود، مربوط به دوره های مختلف تاریخی ایران روایت می کند. داستان از سال ۱۳۱۰ آغاز می شود و در همان ابتدا برگ برنده خود را رو می کند. ۱۰ دقیقه ابتدایی «خانه پدری»  یک شوک است، یک شروع طوفانی و یک شوک ناگهانی، صراحت صحنه و تلخی تراژیک مخاطب را با خود همراه می کند. در اپیزود اول پدر و پسر دختر را می کشند و تا پایان تاثیر ۱۰ دقیقه ابتدای فیلم همراه مخاطب است. هر اپیزود با فاصله زمانی چند ساله، همان خانواده را در همان خانه نشان می دهد که چه وضعیتی پیدا کرده اند. در اپیزود دوم راز فاش می شود و مادر خانواده دق می کند. در هر اپیزود با روند زمان ارتباط خانواده به تناسب تغییر می یابد تا جایی که دختر خانواده حالا می تواند جلو پدر بیاستد و عقیده اش را ابراز کند. البته این روایت و انتخاب های شخصی کارگردان است و نقاط عطف دیگری در این تاریخ وجود دارد که عیاری به راحتی از کنار آن ها می گذرد تا نمایش سوگوارانه اش را تکمیل کند.

 تمام صحنه های فیلم در لوکیشن خانه است و تمام اتفاقات در زیرزمین و حیاط خانه رخ می دهد و غالبا با نماهای بسته ای روبرو هستیم. عیاری در «خانه پدری» داستان سرایی نمی کند بلکه گزارش یک حادثه را انجام می دهد و تبعات این اتفاق را در دوره های زمانی می بینیم تا زمانی که دو گناهکار و خطا کار اصلی به پایان زندگی شان می رسند و عیاری با تعقیب این دو پدر و پسر تغییرات زمانی را در ارتباطات و تحولات نگاه به زنان را نشان می دهد.

فیلم «خانه پدری»، چارچوب محکمی ندارد و کارگردان به جز همان ۱۰دقیقه ابتدایی گره ای برای باز کردن و افشای راز ندارد که البته تنشی را بوجود نمی آورد و بیشتر همدردی مخاطب را نشانه می رود. روایت ناقص است و پیرنگ خاصی وجود ندارد، حتی خط اصلی قصه نیز محو است و به جز گزارش بی رحمانه و حماقت جاهلانه یک پدر چیزی را عرضه نمی کند. به همین ترتیب کارگردانی نیز عقیم می ماند و صبر مخاطب برای بیرون رفتن دوربین از خانه و نمایش کلی روابط اجتماعی بی نتیجه می ماند و این سوال را مطرح می کند که آیا در همه خانه ها از این راز ها وجود دارد؟

علی احمدی

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.