یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۷

ایده مدیرعامل خانه سینما در مورد «شورای صنفی نمایش»:

«شورای صنفی نمایش» باید به یک دبیرخانه الکترونیکی و دیجیتالی تبدیل شود!

شورای صنفی نمایش

سینماپرس: منوچهر شاهسواری معقتد است که تحول سینمای ایران و حل مسائل آن نیازمند تصمیمات سختی است که خود به همگرایی عمومی میان سینماگران و مدیران نیازمند است.

به گزارش سینماپرس، در گفت‌وگوی قبلی که با مدیرعامل خانه سینما آقای منوچهر شاهسواری داشتیم، بحث ما از چرایی فاصله‌گیری مخاطب از سینما و کم شدن میزان آن آغاز شد و با توجه به مطالبی که وی در پاسخ به سؤالات ما می‌دادند مباحث کوچک و بزرگ دیگری در ادامه مطرح شد.

مسائل مهمی مانند مشکلات نظام توزیع و اکران، مسائل صنفی و درونی خانه سینما، رقم طلایی مخاطبین سینما در دهه ۱۳۶۰، فاصله سینمای ایران از جایگاه واقعی و جدی خود در جریان فیلمسازی و مطالب دیگری که میان ما رد و بدل شد.

شاهسواری معتقد بود که بخشی از مشکلات سینمای ایران در فاصله از مخاطب و جایگاه طلایی خود مربوط به کندی سرعت پیشرفت سینمای ایران در تمام بخش‌های اصلی و فرعی است که باعث می‌شود سینمای ایران از سینمای جهان و روز دنیا فاصله داشته باشند. بخشی دیگر مربوط به برخی از سیاست‌ها  و حساسیت‌هایی است که باعث می‌شود فیلم‌های سینمایی با محدودیت‌ و خط تولید با کندی روبرو شود و در نهایت برخی از مشکلات و موانع سینمای ایران به میان هنرمندان و نظام درون صنفی مربوط است. جمع میان این موارد را شاهسواری طوفانی از تغییرات و مسائل سینمایی درون کشور نامید که باید با «تصمیمات سخت» بتوان از آنان عبور کرد. چیزی که چه در قسمت قبلی و چه در بخش پایانی این مصاحبه وی از آن یاد کرد و مطالبه ما از او و خانه سینما و البته نظام مدیریتی سینمای ایران این است که چه زمانی این تصمیمات سخت باید گرفته شود؟

صحبت به اینجا رسید که ما در فضای اکران و نمایش سینمایی از فضای سالم رقابتی برخوردار نیستیم و به نوعی با مافیای اکران روبروییم. شاهسواری در این باره ضمن اینکه معقتد بود نقصان و مشکلاتی در این میان وجود دارد و کل نظام‌های حاکم بر نظام توزیع ما غلط است،  بیان کرد که باید با تصمیمات مهم در این حوزه،  نظام جدید و متفاوتی برای نظام عرضه فراهم کنیم و این امر به ما فیلمسازان و تهیه‌کننده‌های  سینما مربوط است...

ادامه گفت‌وگو

شورای صنفی نمایش باید به یک دبیرخانه الکترونیکی و دیجیتالی تبدیل شود

* این مسأله به نظرم به خانه سینما به عنوان مرکز اصناف سینمایی و ملجأ سینماگران نیز مربوط است.

به یک معنا به خانه سینما هم مربوط است و هم نیست، چون ما در خانه سینما نظام ارتباطیمان می‌گوید که این موضوع به سینماگران و پخش‌کننده و کارگردانان و تهیه‌کنندگان مربوط است. تصمیم خانه سینما به معنای «نظام مدیریتی»،  در تصمیم آنها اثر معینی ندارند، ما به آنان فضا و کارمند و هزینه‌های جاریشان را می‌دهیم.

* شورای صنفی نمایش تحت نظر خانه سینما است؛ شما معتقدید که وضعیت نمایشی وضع مطلوبی ندارد که این تصمیم سخت را می‌خواهید بگیرید، درست است؟

نه، من به عنوان یک ایده می‌گویم. اصلاً تصمیم سخت دست من نیست و من هیچ مسئولیتی در این حوزه ندارم که خدایی نکرده بخواهم تصمیم‌گیری بکنم. تنها به عنوان یک ایده مطالبم را می‌گویم. الان شورای صنفی نمایش باید به یک دبیرخانه الکترونیکی و دیجیتالی تبدیل شود.

باید وقتی با سالن سینما، توزیع‌کننده و سالن‌دار قرارداد امضا می‌کنیم، فیلم بدون فاصله به آنجا ارسال شود. اما هنوز ما به شکل کاغذی عمل می‌کنیم و این به نظرم اشکال جدی است. نظام دریافت پولمان هم هنوز نظام درستی نیست چرا نباید در نظام ایران که درجا می‌شود بلیط خرید، سهم تولیدکننده و سهم پخش‌کننده و سهم‌ سالن سینما در همان لحظه تقسیم شود؟ (بعد از این مصاحبه سازمان سینمایی تصمیم به ایجاد سامانه اکران و فروش آنلاین گرفت که یکی از کارکردهای آن همین بود، اگرچه که بعداً نیز به دلیل مقاومت سینماداران این کارکرد مثبت لغو شد و عملاً هنوز سینمای ایران به شکل قدیمی و همراه با گرفتاری‌های سابق آن عمل می‌کند.)

الان دسترسی ما برای گردش مالی بلیط سینما چندگانه است. یک بار در یک مرکز خرید و فروشِ خرید بلیط متمرکز می‌شود، بعد می‌رود در سالن سینما، بعد از سالن سینما می‌رود به دفتر پخش و بعد از آنجا می‌رود به صاحب و مالکان فیلم؛ خب از نظر من این روند غلطی است و در جهان جدید فرصت‌های دیجیتال ظهور کرده‌اند.

* خوب بالاخره چه کسی باید عوضش کند آقای شاهسواری؟

این از آن تصمیم‌های سخت است.

تصمیمات سخت نیازمند یک همگرایی عمومی ‌است

* ولی بالاخره تصمیم‌گیرنده باید شما و سازمان سینمایی باشید.

این تصمیمات سخت را همه باید با هم بگیریم؛ فرض کنید دولت تصمیم بگیرید این کار را بکند و صنف با آنجا همراهی نکند، حتماً به مشکل می‌خورد یا صنف تصمیم بگیرید کاری بکند و دولت حمایت‌های مالی و قانونی را از این امر نکند باز هم به مسئله می‌خوریم.  فرض کن که صنف تصمیم بگیرد و دولت تصمیم بگیرد و یک واحد قدرتمند در یک جای دیگر بگوید نه من این کار را نمی‌کنم؛ تصمیمات سخت نیازمند همگرایی عمومی ‌است.

فاصله بین اکران در سینما تا ماهواره ۶ ساعت است

* حرف من این است که تصمیمات فراوانی مثل حرف‌های شما برای سینمای ما گفته شده است اما عملیاتی نمی‌شود و در حد حرف باقی مانده است چه فرمایش شما و چه مدیران مختلف. اینکه چرا این تصمیمات این‌قدر کند گرفته می‌شود جای سؤال دارد؟ هزاران مطلب خوب کارشناسی شده گفته می‌شود اما نظام عملیاتی بسیار سرعت پایینی دارد. این نشان می‌دهد که گویا ما از وضعیت موجود رضایت داریم. همین شیوه مدیریت فرهنگی ما باعث شد که قاچاق فیلم‌ها دوباره در سینما جان بگیرد.

قاچاق فیلم از آن مواردی است که می‌دانستیم پیش می‌آید. سال‌ها است که می‌گویم فاصله بین نمایش،  یعنی از زمانی که DVD فیلم بیرون می‌آید تا زمانی که در ماهواره‌ها یک‌مرتبه پخش می‌شود، ۶ ساعت شده است.

اگر فیلم در سالن فیلم‌برداری شود، مسئولیت اصلی آن در این حوزه با سینماداران ما است. اما زمانی که فیلم از روی DVD کپی شده  و بیرون می‌آید باید ارشاد پاسخ‌گو باشد. بر همین اساس ما خواهش کردیم که تهیه‌کنندگان فیلم‌ها را روی DVD تحویل ندهند. ممکن است تهیه‌کننده اصرار داشته باشد که می‌خواهد به صورت DVD یا CD‌ تحویل دهد.  

من معتقدم که نظام بازبینی ما چه از DVD یا CD‌  باید به یک نظام هوشمند دیجیتالی تبدیل شود. عین KDM که در سالن سینما اکران می‌شود. مثلاً می‌دانیم فیلم ما در سالن شیراز و اصفهان KDM دارد؛ در یک ساعتی باز می‌شود و نمایش می‌دهد و نمی‌توانیم آن را تغییرش بدهیم. اگر بخواهد سانس دوباره بگیرد باید فرمت KDM را بگیرد. شورای نمایش ما باید به این صورت فیلم را ببینید و بگوید امروز نوبت فلان فیلم است و KDM اش را می‌گیرند. فیلم که تمام می‌شود کد هم عمرش تمام می‌شود و دیگر قابل دیدن نیست.

هیچ دعوای اقتصادی درون سینما را بیرون نمی‌بینیم!

برای همین است که باید با برخی از اشکال تکنولوژی به سراغ برخی از بخش‌های سینما برویم. بنابراین می‌شود بسیاری از مشکلات را درون سینما حل کرد خصوصاً بحث‌های اقتصادی را که باید بگویم تقریباً هیچ دعوای اقتصادی از درون سینما را بیرون نمی‌بینیم.

من به شما بگویم برخی از اختلافات ما در هیئت داوری حل و فصل می‌شود و بیرون نمی‌رود چون از روش‌های ریش سفیدی و حکمیت که هیأت داوری ما بر اساس همین عمل می‌کند بهره می‌برد.

باید با متخلفانی که به روابط اقتصادی سینمای ایران لطمه می‌زنند، برخورد شود

* بحث دیگر ما که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، ماجرای پولشویی است و اینکه طبق اخباری قرار بود تعاملات خوبی بین بدنه سینما و خود صنوف با قوه قضائیه درباره مسئله پولشویی ایجاد شود. می‌خواستم بدانم در این مدت برای حل مسئله پولشویی چه کاری انجام شده است؟

من نمی‌فهمم در سینمایی که کل فروشش ۲۵۰ میلیون تومان است مکانیسم پولشویی چیست؟ آن چیزی که من رفته‌ام از افراد اهل فنش صحبت کرده‌ام، پولشویی معمولاً پول‌های رشوه و قاچاق و مواد مخدر است که یک عدد بزرگی است و بعد می‌خواهد این را قانونی کند و می‌آید این را تبدیل به کالایی می‌کند که ممکن است گران شده باشد اما ارزش اقتصادی دارد که معمولاً در ملک و طلا و... به کار می‌آید.

یعنی شما منکر پولشویی در سینمای مایید؟

نه من منکرش نیستم. وقتی نظام سرمایه‌گذاری به فضای پنهان برود هرگونه فسادی پنهان می‌شود. این هم امری ساختاری است که اتفاقاً در این مورد مسئولیتی که به عهده ما است بیشتر است.

باید میان جامعه تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران یک ارتباط قانونی و موثق وجود داشته باشد. باید از همان اول معلوم باشد که پروانه مالکیت برای چه کسی و به چه صورتی صادر می‌شود. تهیه‌کنندگان هم باید بدانند که پولی را که می‌گیرند درست هزینه کنند تا بتوانند هزینه‌ها را مدیریت کنند. طبیعتاً از همان ابتدا تهیه‌کننده نمی‌تواند بگوید که این پول چیست و از کجا آمده است و مشکوک باشد.

ما به عنوان تهیه‌کنندگان باید یک نظام دقیق و روشن برای برخورد با افرادی که خلاف عرف و مقررات ایران عمل می‌کنند داشته باشیم. این موضوع باید از بازیگرانی که خارج از حق و عرف پول می‌گیرند تا سرمایه‌گذارانی که با سرمایه خود فارغ از اینکه از کجا آمده باشد، به روابط اقتصادی سینمای ایران لطمه می‌زنند و آن را از قاعده خارج می‌کنند شامل شود.

* فکر نمی‌کنید اگر هر دغدغه‌ای که در این زمینه دارید، با قوه قضاییه مطرح کنید از سینما می‌توانید مراقبت بهتری کنید؟

درست است، تقاضای ملاقات ما با آقای رئیسی زمانی منتشر شد که فقط راجع به این موضوع بود اما از موقعی که ایشان مسئولیت قوه قضائیه را به عهده گرفت تقاضایی را به دفتر ایشان منتقل کردیم که علاقه‌مندیم جمعی از سینماگران در محیط کاملاً صمیمانه‌ای با شما حاضر باشیم.

* پس مایل و متقاضی هستید؟

بله، ما به عنوان سازمان سینمایی ره طور روزانه با دادسرای انقلاب و فرهنگ و رسانه به واسطه ارتباطی که برقرار کردیم  تعاملات داریم. هر پرونده سینمایی که آنجا می‌رود در صورت نیاز بررسی و تماس برقرار می‌کنیم. این موضوع برای امروز هم نیست از یک سال و نیم پیش این اتفاق می‌افتد.

شغل منِ سینماگر در گرو حفظ منافع ملی است؛ برای این موضوع تحلیل دقیق، جزئی و ستون به ستون دارم که این بحث دیگری را می‌طلبد.

* سؤال آخرم اتفاقاً درباره همین منافع ملی است که به آن اشاره کردید.

بس که این موضوع برایم اهمیت دارد.

منافع ملّی در سینما فراجناحی است و در تعامل با حاکمیت تأمین می‌شود

* برای ما هم اهمیت دارد. می‌دانم که خانه سینما مثل فارابی نیست که بخواهد بودجه بدهد. بلکه نهادی صنفی میان هنرمندان است که وظایفی دارد. سؤالم این است که با هنرمندان خصوصاً در حوزه فیلمنامه‌نویسان و تهیه‌کنندگان چقدر تعاملاتی داشته‌اید که برای منافع ملی در حوزه‌های ملی، راهبردی، سیاسی و استراتژیک فیلم ساخته شود؟

این گفت‌وگو را من خوشبختانه با دوستانم در شورای عالی تهیه‌کنندگان و هم با فیلمنامه‌نویسان و اساساً در رابطه‌ام با همه شوراهای مرکزی صنوف سینمایی داشته‌ام. حتی در ستاد مشترک ارتش و در نهادهای دیگر حضور پیدا کرده‌ایم. در برخی موارد توانسته‌ایم کارهایی بکنیم اما در مقابل آنچه که باید اتفاق بیفتد یعنی درک منافع ملی خیلی کوچک است.

بنابراین، این موضوع از امور دو سویه است و از یک سو قابل عمل نیست. یک سو مدیران و تصمیم‌گیران کشورند. وقتی هم راجع به کشور حرف می‌زنم، راجع به حاکمیت حرف می‌زنم چون معتقدم حوزه فرهنگ حوزه این مجلس و آن مجلس و این دولت و آن دولت نیست؛ حوزه فرهنگ چون تعلقش به منافع ملی است، فارغ از این جناح و آن جناح است. فرهنگ ما بسیار غنی است و تاریخ چندصد ساله دارد که هنوز ارزشمنداست. می‌گویم یک سابقه قدرتمند فرهنگی داریم چرا نمی‌توانیم راجع به مولانا و حافظ و شاهنامه کار کنیم؟

* آقای شاهسواری رهبری فرمایشات زیادی دارند دال بر اینکه در حوزه‌های فرهنگی و تاریخی و تمدنی فیلم بسازید و از این نظر حاکمیت پشت این حرکت ایستاده است. نظرتان این است بدنه حاکمیت و ساختاری و دولت مانع تراشی می‌کنند؟

یک بخشی از دیدگاه‌های نظام فرهنگی حاکمِ ما علاقه‌مند به جلوگیری است.

* فیلم ساختن درباره عرفا و شعرا و چهره‌های تاریخی که مسأله‌ای برای نظام ندارد؟

هر وقت می‌خواهیم راجع به حافظ فیلم بسازیم، ببینید چقدر سروصدا می‌شود.

البته برخی رسانه‌ها سر و صداهایی می‌کنند، اما آن‌قدر مانع از کار نیست. کسی که بخواهد فیلمش را بسازد به صورت جدی عمل می‌کند و به هدفش می‌رسد.

وقتی می‌خواهی راجع به شاهنامه فیلم‌بسازیم به بودجه، تداراکات و بازار جهانی نیازمندیم. یک مرتبه یک آدم محترم اهل دل، می‌گوید چه کسی گفته شاهنامه کتاب ملّی ما است؟ خوب ما باید چه‌کار کنیم؟

سرنوشت رستاخیز سرنوشت دردناکی است. مگر احمدرضا درویش جز اینکه می‌خواسته یک فیلم بسازد راجع به موقعیت تاریخی ما که همه بدنه اعتقادی ما راجع به آن واقعه تاریخی است کار دیگری می‌خواسته بکند؟ معلوم است برای بقیه درس عبرت می‌شود. سینمای ما ظرفیت ورود به این عرصه را دارد اما نمی‌داند دو روز دیگر چه خواهد شد.

نیازمند ارتباط جدی میان سینما و دانشگاهیم

* الان آقای ملکان روز صفر را ساخته است که موضوع استراتژیک دارد یا آقای بهرام توکلی که تنگه ابوغریب را ساخت. پس می‌بینیم که آن‌قدرها هم موانع زیاد نیست. بله یک فیلمی‌ مثل رستاخیز خیلی حساسیت داشت اما ده‌ها فیلم وجود دارد که می‌توان بدون این حساسیت‌ها آنها را ساخت. انواع و اقسام مسائل در بحث راهبردی وجود دارد که می‌شود بدون این موانع ساخت.

من می‌گویم اگر استعداد این شخصیت هدایت شود که در راستای منافع ملی باشد چقدر اتفاق خوبی خواهد افتاد.  

بله اما باید به یک اصل قائل باشیم آن هم این است که نیازهای درونی فیلمساز باید کارکرد پیدا کند. اگر او در فضایی قرار بگیرد که احساس کند می‌شود این سبک کار هم ساخت می‌آید و می‌سازد. باید بستر فرهنگی و موضوعی را چنان گسترده کنیم که همه میل داشته باشند به آن نقطه منظومه برسند.

این را به عنوان نکته پایانی بگویم که ما به گفت‌وگوی جدی در حوزه فرهنگی بین بچه‌های سینما، تصمیم‌گیران، کارشناسان حوزه ارتباطات، علوم اجتماعی و جامعه‌شناسان و روان‌شناسان نیازمندیم تا بتوان به سینمایی که در مسیر منافع ملّی باشد بهتر و با سرعت بیشتری برسیم.

*تسنیم

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.