حسین پورقادری/ سال گذشته در چنین ایامی بود که ایران اسلامی روزهای پرتنشی را در حافظه تاریخی خود به ثبت رساند و تنشی در قالب فتنه ای جدید مشاهده نمود. فتنه ای اقتصادی که به سبب تدبیر غلط دولت و افزایش سیصد برابری قیمت بنزین آن هم به صورت دفعی و یک شبه پدید آمد. روز جمعه ۲۴ آبان سال ۱۳۹۸ هجری شمسی بود که دولت بنفش مبتنی بر استراتژی شوک و بهت، یکی از اصلیترین عناصر تاثیرگذار در اقتصاد ایران و جریان معیشتی مردم را بدون اطلاع و اعلام قبلی سه برابر افزایش داد و در نیمه شب آن روز با اعلام سهمیهبندی بنزین، قیمت هر لیتر از این کالای تعیین کننده در اقتصاد را تا سه هزارتومان افزایش داد.
شوک و بهت جامعه از شنیدن این خبر و دامن زدن رسانه های معاند بر ایجاد حس درماندگی در افکار عمومی سبب شد تا جو عمومی جامعه متشنج شده و بخشی از توده مردم که چند سالی بود به سبب استراتژیهای غلط دولتمردان تدبیر و امید در مضیقه اقتصادی به سر میبردند به خیابان ها آمده و اعتراضی را شکل دهند. اینگونه بود که از شامگاه همان روز اعتراضات در شهرهای مختلف کشور به تدریج گسترش یافت و در این میان متاسفانه ژنرالهای بنفش به جهت رویکرد امنیتی خود، به جای مواجهه معقول و اغنای افکار عمومی در باب چرایی و چگونگی این افزایش نسبتا قابل تامل، اکثرا یا سیاست سکوت در پیش گرفته و یا با ادای جملاتی همچون «من هم مثل همه مردم صبح روز جمعه دیدم که قیمت بنزین تغییر کرده است!» و ... موجب افزایش خشم عمومی شده و بر شدت اعتراضات افزودند.
در این میان عناصر ضد انقلاب و اشرار و کینهورزان نسبت به انقلاب اسلامی که از ماهها قبل مترصد فراهم شدن چنین فرصتی توسط بخشی از حاکمیت بودند بر موج اعتراضات سوار شده و مبتنی بر نقشه هایی از پیش طراحی شده توسط سرویس های امنیتی بیگانه و در راس آن ایالات متحده آمریکا سعی نمودند تا سطح تنش ایجاد شده را به بحران کشانده و از این جهت ذهنیت براندازی با ابزار نیمه سخت را در خیال باطل خود پرورش دهند.
البته این توطئه به سرعت توسط عنصر کلیدی و قوامبخش جامعه ایران یعنی شخص ولیفقیه کشف و به سرعت خنثی گردید. به نحوی که سخنرانی بسیار کوتاه اما جامع و تبیینکننده امام خامنهای در صبح روز ۲۶ آبان سال ۱۳۹۸ هجری شمسی سبب شد تا عموم جامعه به سرعت میان حکومت و حاکمیت تفکیک قائل شده و میان اعتراضات به حق نسبت به تصمیمات دولت مستقر و نیت شوم براندازان نظام جمهوری اسلامی خط و مرزی معین نمایند.
یقیناً بعضی از مردم از این تصمیم یا نگران می شوند یا ناراحت می شوند یا به ضررشان است یا خیال می کنند به ضررشان است، به هر تقدیر ناراضی می شوند، لکن آتش زدن فلان بانک کار مردم نیست، این کار اشرار است؛ به این باید توجّه داشت. در یک چنین حوادثی معمولاً اشرار، کینهورزان، انسانهای ناباب وارد میدان میشوند، گاهی بعضی از جوانها هم از روی هیجان با اینها همراهی می کنند و این جور مفاسد را به بار میآوردند؛ این مفاسد هیچ مشکلی را درست نمیکند جز اینکه علاوهی بر هر مشکلی که هست، ناامنی را هم اضافه میکند. ناامنی بزرگترین مصیبت برای هر کشوری است، برای هر جامعهای است؛ اینها قصدشان این است. شما ملاحظه کنید، تقریباً در این دو روز -یعنی دو شب و یک روزی که از این قضایا گذشته- همهی مراکز شرارت دنیا علیه ما این کارها را تشویق کردند؛ از خانوادهی منحوس خبیث خاندان پهلوی تا مجموعهی خبیث و جنایتکار منافقین، مرتّباً در فضای مجازی و در جاهای دیگر دارند تشویق میکنند، ترغیب میکنند که این شرارت ها انجام بگیرد. عرض من این است که هیچ کس به این اشرار کمک نکند، هیچ انسان عاقل و شایستهای که به کشور خودش علاقهمند است، به زندگی راحت خودش علاقهمند است، به اینها نباید کمک بکند؛ اینها اشرارند، این کارها، کار مردم معمولی نیست. (بیانات امام خامنه ای درباره مسائل پیشآمده پس از اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت- ۱۳۹۸/۰۸/۲۶) |
اینگونه بود که صف معترضان به ناکارآمدی دولت از اغتشاشگران و براندازان جدا گردیده و فتنه آبان ۹۸ با رهنمودهای جامع مقام عظمای ولایت به کلی خنثی شد. در این میان اگر چه برخی از کارشناسان اساس شکل گیری فتنه آبان ۹۸ را محصول طرحی هماهنگ شده میان طیفی خاص در درون حاکمیت قلمداد میکنند و براین باورند که این فتنه محصول انتقام برخی از امیدواران به مذاکره با آمریکا در دوران پس از خروج امریکا و ایان شدن توهمات برجام میباشد و به نوعی اقدام بی منطق و متهورانه دولت در افزایش سه برابری قیمت بنزین آن هم بلافاصله پس از اوجگیری قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی و در فجیعترین صورت ممکن را انتقام از نه گویندگان به مذاکره با امریکا و دیدار با ترامپ در حین حضور در نیویورک و ... مربوط می سازند و ماهیت چنین بی تدبیری مهمی را به پیگیری استراتژی فشار از پایین برای چانه زنی از بالا و متقاعد کردن امام خامنه ای به منظور اجازه مذاکره مجدد با شیطان بزرگ پیوند می زنند و ...؛ اما سوای نظر از تمام این تحلیلها که ممکن است با انگهای توهم توطئه مواجه شود آنچه که شفاف و عریان است ناکارآمدی دولت یازدهم و دوازدهم در اداره مطلوب جامعه میباشد. دولتی که تمام امور اجرایی کشور و بالاخص امور اقتصادی را شرطی کرده و معیشت مردم را به موجودیتی با عنوان برجام گره زده است. پس ای کاش ژنرالهای بنفش میفهمیدند و درک میکردند که «کهن جامه خویش پیراستن به از جامه عاریت خواستن»
فتنه آبان ۹۸ اگرچه همچون سایر فتنهها در طول بیش از چهل سال گذشته با درایت امام امت و هوشیاری مردم ایران خنثی گردید، اما متاسفانه شواهد امر حاکی از خواب زدگی ژنرالهای بنفش میباشد. آقایانی که بیش از هفت سال است که کشور را معطل ناز و کرشمههای دولت های مستکبر غرب در قاعده پنج به علاوه یک ۵+۱ نموده و امور اجرایی با تعلیقهایی همچون «حالا ببینیم چه میشود» ، «برجام چه میشود» ، «ببینیم ابتکار رئیس جمهور فرانسه چه میشود» و «فلان ابتکار چه میشود» و ... متوقف ساختهاند آقایانی که ظاهرا نه تنها از فتنه آبان ۹۸ متنبه نگشتهاند بلکه عملا معیشت مردم را به حال خود رها نموده و حالا در سالگرد این فتنه باز خیالاتشان هوای مذاکره مجدد با دموکرات ها آمریکایی را نموده است. همان هایی که با نشان الاغها در عرصه سیاست داخلی آمریکا فعالیت می کنند و همچنان معلوم نیست که جو بایدنشان به صورت مسالمتآمیز به کاخ سفید خواهد رفت؟ و یا با لجاجتِ جمهوری خواهان احمق و بویژه فیل نشان وحشی و قاتلی همچون دونالد ترامپ دچار مناقشات داخلی خواهند شد!؟
فتنه آبان ۹۸ خنثی شد، به لطف خدا و پشتیبانی ملت ایران از ولایت فقیه! که اگر اینگونه نبود، قطعا امروز ایرانیان در به وقت شام گذران ایام مینمودند و همچنان معلوم نبود آن طیف از اراذل و اوباشی که با قمه و چاقو و اسلحه و نارنجک به سطح خیابان آمده بودند و بانک و پمپ بنزین و اموال عمومی را به آتش میکشیدند و ... چه نقشههای شومی را در سر داشته و قرار بود چه دستوراتی را برای به آتش کشیدن ایران به اجرا گذارند.
فتنه آبان ۹۸ با پشتیبانی ملت ایران از ولایت فقیه به سرعت خنثی گردید و اگرچه برخی از مردم در این میان دچار خسارات مادی و معنوی شدند اما با این همه صبر نموده و حفظ اصل نظام جمهوری اسلامی و بقای امنیت در جامعه را بر سایر امور مقدم شمردند. شاید همین هوشمندی و ذکاوت مردم ایران در فهم توطئه بیگانگان برای به آشوب کشیدن کشور و ایجاد ناامنی گسترده، آن هم در لوای جنگی نیمه سخت سبب شد تا ملت ایران در تبعیت از ولایت فقیه به صبر استراتژیک روی آورده و در برابر تمام مشکلات اقتصادی شدت یافته در طی یکسال گذشته صبر نمایند.
به عبارتی دیگر، تجربه فتنه آبان ۹۸ سبب شد تا نقشه استکبار در براندازی جمهوری اسلامی با ابزار نیمه سخت برای عموم ملت ایران عیان گردد و ایرانیان به این امر هوشیار و واقف شوند که راه اصلاح وضعیت معیشتی جامعه نه در گرو اغتشاش و اعتراضات خیابانی، بلکه تنها در گرو رونق تولید و جهش اقتصادی میباشد. حال مهم نیست که برخی از ژنرالهای بنفش همچنان در توهم مذاکره باشند یا آنکه با بیتدبیری حداکثری خود تخممرغ و یا پراید را و یا سکه و ارز را به عرش برساند! بلکه مهم آن است که مردم ایران دیگر این واقعیت را فهمیدهاند که نباید به بیگانگان دلخوش نمود؛ بلکه میبایست با همت و کار مضاعف به اصلاح ساختارهای معیوب پرداخت و ضمن حذف عناصر واداده و از خودبیگانه نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی آستینهای جهاد اقتصادی را بالا زده و حضور طیف مدیران مومن انقلابی را بر مصادر اجرایی کشور مطالبه نمایند.
البته پُرواضح است که منظور از ملت ایران عموم جامعه و باورمندان به هویت ملی است وگرنه درکنار طیف مدیران مغالطهکار و سرخوش به پیش و پس برجام؛ هستند طیف منورالفکرانی که همچنان بر این باوراند که انسان ایرانی، لولهِنگ هم نمیتواند بسازد، چه رسد به توان سامان دادن بر وضعیت اقتصاد!
این که منفی بافی کنیم و بگوییم «نمی شود، آقا نمی گذارند، آقا فایده یی ندارد»، سم مهلک این حرکت است. یک روز آمدند این سَم را ساختند و در آب فرهنگیِ این ملت تزریق کردند. یک روز آمدند صریحاً گفتند «ما نمی توانیم». زمان جوانی من، این حرف جزو حرف های رایج بود که ایرانی حتی نمی تواند لولهِنگ بسازد! (بیانات امام خامنه ای در در دیدار جمعی از مخترعان جوان- ۱۳۸۴/۱/۳۰) |
همچنین در تعریف از ملت ایران می بایست حضور طیف قابل توجهی از دارو دسته سلبریتیها و بالاخص سلبریتیهای هنری را نیز فاکتور گرفت؛ زیرا این جماعت عموما منافع ملی را در میزان فالورهای خویش فهم نموده و عمده دغدغه بسیاری از ایشان یا تهیه دُلار برای بستگان خارجنشین خود می باشد و یا به دنبال فیفی مموشهای سگ و گربه خود بوده و دغدغه هایی از جنس پیدا کردن پینگیل دارند و اساسا معیشت مردم برایشان اولویت دست چندمی است! و البته بگذریم از اینکه روزگار بنفش ملت ایران، محصول ارشادات همین جماعت سلبریتی است. جماعتی که تَکرار کردند فاجعه حضور مجدد دولت بنفش را و در ایجاد اغفال عمومی جامعه در موعد انتخابات و با حمایت صددرصدی از عالیجناب بنفش پوش، در آشفتگی اقتصادی کشور که عموما محصول ناکارآمدی بخشی از مدیریت اجرایی است؛ شریک و سهیم میباشند.
سوای نظر از جنایت برخی سلبریتیهای هنری و نقش ایشان در وضعیت آشفته اقتصادی کشور؛ آنچه که بیش از هر چیز خودنمایی می کند؛ سکون و سکوت کُلیت صنعت سینمای ایران در مواجهه با مشکلات اقتصادی و عدم توجه به موضوع جنگ نیمه سخت (Semi Hard Conflict) است.
شرایط به نحوی است که گویی سینمای اجتماعی ایران با این همه ادعا در باب دیدن و شنیدن موضوعات مختلف اجتماعی، همچنان چشم خود را بر معیشت مردم بسته است و گویا اساسا نمیخواهد وضعیت اقتصادی جامعه را ببیند و با زبان هنر اقدام به آگاه سازی عمومی و ارایه شناخت لازم در باب چیستی، چرایی و چگونگی مواجهه با جنگ نیمه سخت به جامعه نموده و به وسیله ابزار پُرقدرت سینما به کمک مردم آمده و در ارائه راهکارهای مناسب برای برون رفت از وضعیت کنونی و نیل به وضعیت مطلوب ایفای نقش نماید.
البته بگذریم از نوع مواجهه برخی از معدود سینماگران شبه روشنفکر به وضعیت عمومی جامعه و نسخهپیچی ایشان برای تجویز آنارشیسم (Anarchism) و سرایت آن به بدنه اجتماعی کشور که حتی در برخی موارد با هماهنگی سفارتخانههای خارجی و ایادی نفوذی ایشان در جامعه سینمایی کشور اتفاق میافتد و در چندسال اخیر منجر به تولید برخی آثار سرمایه گذاری های مبهم در صنعت سینمای کشور گردیده که به وضوح مخاطبان سینمایی خود را به اتخاذ رویکرد آنارشیستی در مواجهه با حکومت و حاکمیت رهنمون میسازد. تولیداتی که شورش علیه حاکمیت را به لطایف الحیل گوناگون در تصویرسازی های خود گنجانده و مبتنی بر انگاره های مطرح در داروینیسم اجتماعی (Social Darwinism) تمام تلاش و سعی خود را مبذول می دارد تا در مدلی جدید، به ارایه آموزه های بر هم زننده نظم اجتماعی و امنیت عمومی مبادرت ورزیده و مخاطب سینمایی خود را به شورشی همراه با خشونت علیه وضع موجود رهنمون سازند!
آثار و تولیداتی که بعضا به واسطه جهل و غفلت و یا تعمد و همراهی برخی متولیان اجرایی، با تشویق و تکریم نهادهای فرهنگی و سینمایی کشور مواجه شده که این خود مجالی مبسوط برای طرح میطلبد و قطعا از دیدی تیزبین بسیاری از دغدغهمندان به نظام جمهوری اسلامی مغفول نبوده و نخواهد ماند. با این همه سوال اصلی آنجاست که چرا نهادهای فرهنگی و بالاخص سازمانهای عریض و طویلی همچون صدا و سیما و یا سازمان سینمایی کشور به پروژه غرب در براندازی جمهوری اسلامی به واسطه قدرت نیمه سخت توجه نمیکنند و در سال های اخیر هیچ پروژه تولیدی شاخصی را به منظور تبیین ماهیت این پروژه و یا ارایه راهکار تعاملی جامعه در چنین فتنههایی را سرلوحه تولیدات خود قرار نمیدهند و اساسا یا به دنبال سرمایهگذاری برای تولید آثار مخرب و بعضا بی محتوایی همچون صفر بیست و یک و ... هستند و یا آنکه پول بیتالمال را در خندق تولیداتی همچون مسیرمعکوس و قص علی هذه ریخته و به دارو دستهای خاص بذل و بخشش مینمایند!
وجه غالبی از سینمای اجتماعی ایران که سال هاست بر بستر انگاره های داروینیسم اجتماعی شکل گرفته و به پیش می رود؛ امروزه با حمایت ویژه برخی متولیان سینمایی کشور و با برخورداری از سرمایه های جدیدالورود، سعی دارد تا ضمن حفظ نگاه سیاه و ارتقای این سیاهی به فلاکت مطلق اجتماعی و ... به تجویز نوعی از آنارشیسم مبادرت ورزد که تنها تغییر وضع موجود را به همراه داشته باشد. تغییری بدور از ترسیم هر گونه چشم انداز ساختار مطلوب؛ که از این جهت در عموم این آثار به صراحت و یا در لفافه بیان می شود که حتی چنین خروش و انقلابی نیز مقطعی و از جنبه ای تسکینی برخوردار بوده و اساسا برای جامعه آینده ای روشنی متصور نمی باشد و اساسا از منظر چنین آثاری، آینده برای انسان ایرانی همراه با فلاکت است! انگاره سازی های ویژه ای که بر بستر بسیاری از تولیدات اجتماعی سال گذشته سینمای ایران موضوعیت داشت و بیش از هر چیز از فتنه دی ماه ۱۳۹۷ هجری شمسی الهام گرفته و این در حالی است که همچنان باید منتظر حضور پُررنگ و متنوع شورش علیه حاکمیت و وضع موجود در نسخه های سینمای اجتماعی پیش رو ماند. فیلم هایی که به سبب جلب نظر سرمایه داران تازه وارد در صنعت سینمای ایران و برخورداری از حمایت های مالی ویژه و ... در کنار عدم حضور نیروهای متخصص و حرفه ای در شوراهای اقماری سازمان سینمایی، می توانند به سرعت مراحل قانونی اخذ مجوزهای سینمایی را طی نموده و سونامی تولیدات صنعت سینمای ایران را در عصر پسا کرونا رقم زنند. |
در پایان باید یادآور شد که امسال در شرایطی سالگرد فتنه آبان ۹۸ را پشت سر گذاشتیم که ملت ایران به تبعیت از امامت جامعه به آموزه های صبر استراتژیک روی آورده و به وضوح نشان داده اند که در مواجهه با جنگ نیمه سخت تنها سلاح مقاومت و صبر است؛ زیرا ما راست قامتان همیشه تاریخ بوده و خواهیم ماند! پس اندکی صبر سحر نزدیک است و انشاءالله در آینده ای نزدیک به واسطه حضور طیف مدیران جوان حزباللّهی در عرصه مدیریت کشور قطعا تحولی عظیم در ساختارهای اجرایی به وقوع خواهد پیوست و اقتصاد ایران اسلامی به آنچنان ثباتی خواهد رسید که دیگر معیشت مردم نه متاثر از آمدن خَرها شود و نه مشروط به رفتن فیل ها!
راهبرد اساسی ما مصونسازی اقتصاد از تحریم است؛ آسیبناپذیرکردن و در واقع مسلّحکردن انقلاب به سلاح تولید داخلی و ارادهی داخلی و مانند اینها. یکی از برکاتی که بر این معنا مترتّب میشود، یعنی اینکه ما به سمت تحرّک داخلی برویم، این است که اقتصاد کشور از شرطیشدن خارج میشود؛ یکی از بدترین مشکلات در کشور همین است که ما اقتصاد را شرطی کنیم. متأسّفانه اقتصاد ما در این چند سال اخیر شرطی است؛ «ببینیم چه میشود؛ شش ماه دیگر چه میشود؛ برجام چه میشود» و مانند اینها. حالا هم بعضی سعی میکنند باز دوباره اقتصاد را شرطی کنند؛ «ببینیم ابتکار رئیسجمهور فرانسه چه میشود؛ فلان ابتکار چه میشود»؛ اینها را باید بگذارند کنار. کاری میخواهند بکنند، بکنند؛ کاری را که ممنوع نیست و عبور از خطوط قرمز نیست، انجام بدهند، امّا اقتصاد را متوقّف به آن نکنند، افکار عمومی را به او متوجّه نکنند. افکار عمومی بداند:کهن جامهی خویش پیراستنبه از جامهی عاریت خواستن؛ خودمان بایستی به کار خودمان برسیم. (بیانات امام خامنه ای در دیدار جمعی از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی- ۱۳۹۸/۰۸/۲۸) |
ارسال نظر